شنیدم کنار این مستند یه حاشیه م وجود داشته که تو اکران دانشگاه شریف پخش شده چه جوری می شه به این دسترسی داشت؟ از من پیگری کنید، می توانم بدهم. ان شا الله
ابتدا باید دید که در حال حاضر چه میزان از نژاد آریایی بر جای مانده که بخواهیم از آن صحبت کنیم. بومیان سرزمین ایران قبل از ورود آریایی ها، یونانی ها و سلسله سلوکی، اعراب، ترکان سلجوقی و مغول بخشی از حقایقی است که با لحاظ کردن آنها به ندرت می توان مدعی نژاد اصیل آریایی شد. این کار نیاز به یک بررسی آماری از میزان وجود این اختلاف نژادی دارد اما موضوع مورد تناقض در این است که این نژاد پرستان بی سواد تنها مشکلشان با عرب بودن امام خمینی و امام خامنه ای و سید حسن نصرالله و اسماعیل هنیه و خالد مشعل است. البته ممکن است خود این افراد سبز داخلی یا حامیان سبز خارجی، خودشان هم عرب باشند و یا حامی عرب ها باشند و در عین حال از نژاد عرب و یا حمایت کردن از نژاد عرب انتقاد کنند! که این خودش سبب بسی تعجب است. به عنوان نمونه سید ابوالحسن بنی صدر یک عرب است و از عربهای دیگر انتقاد می کند. سرویسهای امنیتی امریکا و انگلیس از یک عرب مثل سید ابوالحسن بنی صدر یا سید حسین خمینی حمایت می کنند اما با یک عرب دیگر مثل اسماعیل هنیه مشکل دارند. خوب هر عقل سالمی از این تناقض متوجه می شود که مشکل آنها با عرب بودن افراد نیست بلکه مشکلشان با این است که عرب مذکور طرفدار آنها باشد یا نباشد. میر حسین موسوی یک عرب است. سید محمد خاتمی هم یک عرب است. موسوی خوئینی ها و موسوی تبریزی و موسوی اردبیلی هم عربند. سید حسن خمینی و سید یاسر خمینی و سید هاشم آقاجری و سید مصطفی تاجزاده و ... هم عرب هستند. همه اینها پدر اندر پدر و جد اندر جد عرب هستند. امام خمینی و امام خامنه ای و سید حسن نصرالله هم عرب هستند. البته عرب داریم تا عرب. عمار و اباذر و مقداد و قنبر هم عرب بودند و ابوسفیان و معاویه و ابوموسی و اشعث هم عرب بودند. اسماعیل هنیه هم عرب است محمود عباس هم عرب است. عرب و غیر عرب بودن ملاک برتری نیست. ملاک برتری انسانها تعقل است و تعقل هم همان تقواست. امروز یکی از محکهای تشخیص تقوا صهیونیزم است. ببینیم صهیونیستها حامی کدام اعراب هستند و با کدام اعراب مخالفند. همین یک میزان کافیست تا ببینیم حق با محمود عباس است یا با اسماعیل هنیه. همین کافیست تا ببینیم حق با سید محمدرضا خاتمیست یا با سید حسن نصرالله.
چند روز پیش در نشریه "آزادراه" مطلبی در مورد مستند "یزدان تفنگ ندارد" خواندم. در این فیلم در مورد یزدان پسر محمد گلدوی که در حادثهای تروریستی در مسجدی در زاهدان به شهادت رسیده است مطالبی آمده است. یزدان اکنون پدر ندارد، پدرش مظلومانه کشته شده است. این فیلم را ندیدهام اما در این نوشتهی آقای طه رضا دانشجوی فیزیک دانشگاه خودمان که ظاهرا راوی فیلم هم هستند آمده است: "ندا آقا سلطان گلوله خورد و کشته شد، محمد گلدوی هم کشته شد. هر دو واقعه بسیار تلخ است و ناراحت کننده و برای هر کدام عدهای میگریند بسیار، که خودم دیدهام. اما آنچه دلم را سخت میسوزاند آن است که یک بعد از ظهر در دانشگاه دیدم چند نفری از دوستان و رفقا عکس ندا را در دست گرفتهاند و شمع روشن کردهاند و به نوعی عزاداری میکنند و هیچگاه ندیدم که در دانشگاه کسی برای محمد گلدوی عزاداری کند."
با خواندن این متن در دلم به طه رضا آفرین گفتم که راوی مظلومیت یزدان شده است و بر خودم نفرین کردم که 510 روز از مرگ مظلومانه مادر رحمان میگدرد و من روایتی از این مظلومیت نکردهام. من خانواده سه نفری رحمان را چند سالی است میشناسم. برادر رحمان دانشجو است و اکنون پنج سالی میشود که او را میشناسم و در زمانهای محدوی که همدیگر را میبینیم از شعر و ادبیات و رمان و گاهی مسائل اجتماعی حرف میزنیم و چون از همان ابتدا احساس کردم علاقمند به مسایل سیاسی نیست هیچگاه با هم بحث سیاسی نداشتهایم. پیامکهای او را که قطعاتی زیبا از اشعار سبک قدیم و جدید است در گوشی همراهم همیشه همراه دارم. رحمان اکنون 15 ساله است و سه سال است که همکلاس پسر من است. با پدر رحمان در جلسات اولیا مدرسه مشترک فرزندانمان آشنا شدهام، پدری که خود را وقف زندگی فرزندانش کردهاست و من همیشه بر او غبطه خوردهام.
اما مادر رحمان، در عصر روز شنبه سی خرداد هشتاد و هشت در حالی که همراه با برادر رحمان در جلوی درب خانهاشان در کوچهای در اطراف خیابان آزادی ایستاده بودند به ضرب گلولهای کشته میشود. آن عصر را همه به خاطر داریم. وقتی با حمله نیروی انتظامی، معترضینی که در خیابان آزادی جمع شده بودند به کوچههای اطراف فرار میکنند تعدادی به کوچه رحمان وارد میشوند و بدنبال آنها تعدادی از نیروهای انتظامی وارد کوچه شده و یک نفر در پناه آنها شروع به تیراندازی در کوچه میکند. مادر و برادر رحمان که برای تماشا جلوی درب خانهاشان ایستادهاند تیر می خورند. مادر رحمان به بیمارستان نرسیده جان به جان آفرین تسلیم میکند و برادر او تحت مداوا قرار گرفته و بهبود مییابد و بدینسان است که رحمان بیمادر میشود. به اعتراف همه دوستان برادر رحمان، او هیچگاه فرد سیاسی نبوده و در آن روز تنها در کنار مادرش در کنار درب منزلشان نظارهگر حوادث بودهاست. حال آیا مظلومیت یزدان شما را به یاد مظلومیت رحمان نمیاندازد؟ پدر یزدان و مادر رحمان هر دو مظلومانه و ناخواسته در جایی قرار گرفتند که مرگشان در آنجا رقم خورده بود ولی تفاوتهایی هم در این بین وجو دارد. فردی همچون آقای طه رضا میتواند مستندی بسازد و مظلومیت پدر بزدان را به تصویر کشد و رونمایی اکران فیلمش را در یکی از معروفترین دانشگاههای کشور و سپس در هر کجای این سرزمین که دلش خواست به نمایش بگذارد اما ما حتی جرات اینکه در سوگ مادر رحمان بلند بلند گریه کنیم هم به خودمان نمیدهیم چه برسد به اینکه مستندی در مورد چگونگی کشته شدن او تهیه کنیم. برادران و حواهران بسیجی، به شما توصیه میکنم یک بار دیگر به چشمان مظلوم ندا در لحظات جان دادن نگاه کنید. شاید این بار مظلومیت مادر رحمان را در آن ببینید و آنگاه شما هم عکس ندا و عکس مادر رحمان را در کنار عکس پدر یزدان در کنار دفتر بسیج گذاشته و همه در کنار هم بر مظلومیت همه آنها بگرییم. آن روز، روزی خواهد بود که ملت دو نیمه شده ایران به جای کشت کینه در دل، عشق و محبت خواهد کاشت و آن روز چه روز خوبی خواهد بود. آیا آن روز خواهد آمد؟
سلام رضا جان فرض کنیم نتیجه دروغ رسانه ای این می شود که عده ای در صدد نابودی انقلاب ما هستند، خوب قبول. حالا من از شما سوال می کنم: آیا امکان تهیه یک مستند توسط یک مستند ساز مستقل از کشته شدن مادر رحمان وجود دارد؟ آیا در صورت تهیه امکان نمایش آن در سیما وجود دارد؟ آیا عوامل سازنده توسط وزارت اطلاعات احضار نمی شوند؟
سلام محمد جان در حادثه تروریستی زاهدان 28 نفر شهید شدند، در کنار پدر یزدان. پدر یزدان برای نجات جان مردمی که در داخل مسجد بودند فداکاری می کند و فرد بمب گذار را در مقابل در می گیرد و جلوگیری می کند که فرد انتحاری وارد مسجد شود و فداکاری می کند. در عراق از 28 میلیون مردم عراق بیش از 1 میلیون کشته شدند. جدیدا در کردستان و حادثه تروریستی بیش از 30 نفر شهید شدند. اکنون سوال اینجاست: چه می شود که در عرض 24 ساعت بیش از 1 میلیارد نفر صحنه قتل ندا را می بینند. اما اینها دیده نمی شود؟
سلام خسته نباشید دیروز 23/8/89اومدید دانشکده ما فیلم پخش شد انصافا نقاط قوت فیلم خیلی از نقاط ضعفش بیشتر بود. فقط یه سوال در پاسخ اون آقایی که اومدن بالا و خیلی دو آتیشه نقد وبررسی به اصطلاح کردن سوال اولشون رو پاسخ ندادید که چرا وبا چه انگیزه ای اول فیلم از سوابق تحصیلی صحبت شد آیا هدفی داشتید یا همین جوری که بعید میدونم دومی باشه فرصت کردید منتظر پاسختون هستم.متشکرم
محمد جان. امکان ساخت چنین مستندی کاملا فراهم هست. همچنین که امروز توی سینما بعضی دوستان در حال ساخت بر روی این موضوعات هستند. مثل آقای کمال تبریزی: http://www.aftabnews.ir/vdcft1dyew6dxva.igiw.html
امروز تعدادی از بچه های شریفف همت کردندف دوربین به دست شدند و با اینکه مشغول درس بودند و مثل همه ما کلی کار داشتند. اما حوصله کردند و با تلاش خودشون تونستند یزدان تفنگ ندارد را بسازند. تعجب میکنم آقا محمد!!! شما چرا اینقدر نسبت به این حرکت بچه های شریف بد بین هستید؟؟ حالا اینکه نظر خودشونو تو فیلم بیان کردند و نظر آدمایی مثل شما رو توش نگفتند. شما باید اینطور باهاشون رفتار کنید؟؟؟؟ پیشنهاد می کنم در جواب فیلم جذاب و هنری "یزدان تفنگ ندارد" شما هم یه فیلم با علایق و اهداف خودتون بسازید.
آقای نیرهدی! من توی اکران اول در شریف این فیلم رو دیدم، و راستش اون چیزی که فکر میکردم نبود! یعنی احساس کردم پیامش تا حدودی تکراریه (البته پیام مهمیه و من لزوم رسوندن این پیام رو رد نمیکنم، بحث عدالت رسانهای خیلی خیلی مهمه و باید بیشتر از اینها روش کار کرد) البته خب شاید برای من تکراری بود و احساس میکردم همین پیام خیلی واضحتر در فیلم ایران سبز منتقل شده بود.
ولی چیزی که میخواستم بگم اینه که فیلم باید خیلی واضحتر حرفش رو میزد. همونچیزی که این دوست بالایی (خودنویسیها) گفتن. نمیدونم مستندهای خارجی رو دیدید؟ پیام رو خیلی قشنگ و واضح منتقل میکنند، البته طوری که توی ذوق نزنه. به نظر من خیلیها با دیدن فیلم شما این پیام عدالت رسانهای رو (که آقای جلیلی خیلی خوب مطرحش کردند) واضح درک نمیکنند، چون خواستهاید مقداری فیلمتان غیرمستقیم حرف بزند و هنری باشد. در حالی که به نظر من فیلمهای مستند میتوانند هم زیبا باشند و هم پیامشان را واضحتر بگویند.
به نظر من برای کار بعدیتون، بد نیست روی ساختن مستندی به سبک مستندهای تحقیقی خارجی فکر کنید. نمونهی اینطور مستندهای شبهخبری پرکشش توی ایران کمه ولی واقعاً تأثیرگذار هستند. مثلاً مستندی بسازید از مثالهای واقعی بیعدالتی رسانهای، و جذاب و پرکشش هم باشد. من تجربهای در فیلمسازی ندارم اما نسبتاً به رسانههای خارجی مسلط هستم (سالهاست که آنها را دنبال میکنم و گاهی در کامنتهایشان بحث میکنم و راجع به آنها تحلیل دارم) و میتوانم و مایلم در تحقیق راجع به آنها کمک کنم.
در ضمن در مقابل مشکلات و سنگاندازیها ناامید نشوید و به خدا توکل کنید. به مرور حرفهای میشوید و میتوانید از مشکلات عبور کنید. آدمهای بزرگ با انجام کارهای آسان بزرگ نشدهاند.
سلام. نمی دونم چرا میگید من نسبت به بچه های شریف که این فیلم رو ساختند بدبین هستم. اتفاقا خیلی هم تحسینشون میکنم. دستشون درد نکنه. من فقط با خوندن توضیحات آقای طه رضا در مورد فیلم، یاد رحمان و مادرش افتادم و کمی درد دل کردم. در مورد ساخت مستندی در مورد کشته شدن مادر رحمان، میشه بگید چطوری میشه این کارو کرد وقتی حتی احازه برگزاری ختم برای این جور کشته شدهها وجود نداره؟
سلام آقا طه! محمد هستم، که امروز در پخش مستندتان در دانشکدۀ مدیریت، پرسیدم آیا فکر می کنی افسر جنگ نرم هستی؟! ان شاء الله به زودی یک مطلب برای این مستند می نویسم و خبرت میکنم. خوشحال شدم از دیدنت و تلاشت موفق باشی
سلام دیروز یزدان تفنگ ندارد را در دانشکده علوم دانشگاه تهران دیدیم. بعدش چیزهایی به نظرم رسید که کاش کردم دسترسی ای داشتم و بهتان می گفتم. خدا رو شکر وبلاگ تان با اولین سرچ پیدا شد! اصل حرف اینکه هم دیروز و هم در خبرگزاری ها در اکران شریف دیدم که هی می پرسند چرا این 3 شهر؟ چرا بمب گذاری؟ و از این دست سوال هایی که هی تکرار می شوند و فیلم خودش بدون الصاق شما(!) بهش پاسخ نمی دهد! القصه اینکه فیلم تان را دوست دارم و مفهوم بود اما فیلم تان کمی الکن است! یعنی راوی ندارد. خودتان بعضا تیکه هایی می گویید ولی کافی نیست. مثلا وقتی وارد شهرهای مختلف (تبریز و مشهد و زاهدان) می شوید اگر روایت بزنید زیر اسم شهر که مثلا: تبریز- زادگاه یکی از کاندیداهای انتخابات یا مشهد-دومین شهر پرجمعیت ایران. فیلم دیگر الکن نیست! دلیل انتخاب معلوم می شود بدون توضیح بعدن شما! یا مثلا گفتید رفتیم زاهدان و از مردم در مورد انتخابات می پرسیدیم آنها جواب دیگر می دادند و می گفتند بمب گذاری 10 روز پیش! می توانید چند نمونه از این انحراف جواب ها را نشان دهید و بعد روایت بزنید که به این دلیل ما هم متمرکز شدیم روی قضیه بمب گذاری. یعنی همین توضیحاتی که بعدا روی تریبون می دهید را وارد روایت تایپی یا شفاهی فیلم کنید. واقعا از این سیر فیلم که در نهایت به بمب گذاری زاهدان رسید لذت بردم. متشکر
اِ من حواسم نبود یک نفر با اسم محمد بالاتر کامنت گذاشته. (آخرین کامنت با اسم محمد مال منه) این کامنت آقا طه رو اول دیدم گفتم مگه من چی گفتم؟! از این به بعد با اسم «محمد ۲» نظر میدم.
اگه می شه یه اعلامی کنید که کجاها دیگه اکران می شه. خیلی دوست داشتم برم ببینمش. فکر کنم اولین مستند سیاسی ای هست که تو داخل کشور راجع به حوادث بعد از انتخابات ساخته شده.
من در آن کامنت واضح جواب دادم و به نظرم می رسد شما قصد دارید آن را مصادره ی به مطلوب خود کنید! حرف من کاملا شفاف است و البته این ها که گفتید نیست. نظامی که خون بی گناه را بریزد، برای من هم مشروع نیست، اما حکومت امیرالمومنین که در آن سه بار با مسلمین جنگید، مشروع هست! خدا می داند حق چیست و کجاست و نزد چه کسی است! ولی من و شما باید حواسمان را خوب جمع کنیم که از غافله ی حق جا نمانیم!
ایران به نیجریه مواد مخدر و اسلحه می فرستد ایران به عراق مواد مخدر می فرستند .... ایران در پاکستان و افغانستان انواع دخالت های منجر به کارها تروریستی را انجام می دهد .... رهبر جند الله طی یک فرایند پیچیده اطلاعاتی دستگیر و سپس به سرعت اعدام می گردد اما کسانی که به مردم تیراندازی کردند همچنان در هاله از از ابهام هستند! قتل نه ندا بلکه صدها ایرانی در همین کوچه ها و خیابان ها در هاله ای از ابهام است! پرونده خودکشی یا قتل پزشک کهریزک چه شد؟ پرونده ترور اساتید دانشگاه تهران و امیرکبیر و پرونده ترور پزشکان به کجا رسید؟ .... تن فروشی امن در تهران با حمایت بسیج و نیروی انتظامی http://www.brwska.org/fa/index.php?news=4514 (راستی می توانید یک مستند هم از تن فروشی و فحشا و ... هم تهیه کنید تا هم بدانیم عامل آن چیست؟ در سایه حمایت چه کسانی چه کسانی به سودهای کلان راه پیدا می کنند؟ چرا آمار قاچاق انسان از ایران بسیار بالا است؟ و ...) .... راستی می توانید با بچه هایی که از شریف و دانشگاه تهران و امیرکبیر و ... در تاریخ 13 آذر (و روزهای قبل از آن) سال 1386 بازداشت شدند مصاحبه ای کنید و بپرسید نه در جریان انتخابات بلکه چند سال قبل از آن چه بر سر آنها در زندان اوین آمد؟ و مستندی را در رابطه با آنها تهیه فرمایید (نه از زبان دیگران از زبان خودشان)؟ http://chrr.biz/spip.php?article883 http://chrr.biz/spip.php?article886 http://chrr.biz/spip.php?article889 http://chrr.biz/spip.php?article890 ....
سلام چند روز پیش مستندتونو دیدم ، چند تا انتقاد (ایشالا سازنده!) دارم: به نظرم کل قسمت هایی که تا قبل از رفتن به خونه ی یزدان وجود داشت رو میشد توی یک ربع خلاصه کرد ، اصلش فهمیدن نظر مردم بود و اینکه موبایلا اون روز قطع بودن دیگه در مورد افرادی که باهاشون مصاحبه کردید هم به نظرم باید بهتر انتخاب میشدند ، یه کم مردمی تر و عمومی تر (از اون آقای نوازنده...) به عنوان یه شریفی به نظرم بهتر بود سروقت دلایل محکم تری از هر دو طرف میرفتید و اونارو منصفانه و بیطرفانه نقد میکردید. مثلا اینکه نوع گلوله چی بوده یا واکنش های اطرافیان چه قدر مصنوعی بوده و فیلمبرداری از صحنه با کی بوده و قصدش از فیلم توی اون محله ی دور چی بوده و ... به هر حال کار جالبی بود و ممنون ( اگه نظرتونو بگین ، خوبه ! )
سلام 1. اینجانب در خارج از کشور هستم و مطمئنا حداقل تا چندین سال دیگر به کشور باز نخواهم گشت. بنابراین ساختن مستند برای اینجانب امکانپذیر نمی باشد.
2. در مورد 13 آذر 1386 چندین نفر از این افراد را یا از نزدیک یا حداقل با یک واسطه می شناسم و دقیقا می دانم چه اتفاقاتی در آن روزها تا آزادی تک تکشان رخ داد.
3. برای قضیه فحشا و تن فروشی هم آنقدر گزارش مستند وجود دارد که دیگر نیازی به ساختن آنها نیست. اما برای کسی که هیچ گزارشی را قبول ندارد از زبان خودشان بشنود شاید لطف دیگری داشته باشد.
4. چند کامنت بالاتر فرموده اید: "خدا می داند حق چیست و کجاست و نزد چه کسی است! ولی من و شما باید حواسمان را خوب جمع کنیم که از غافله ی حق جا نمانیم!" گفتم بروید تحقیق کنید تا شاید بتوانید خود را از گردابه دروغی که به دور خویشتن پیچیده اید رهایی یابید. شکنجه، دروغ، جنایت، قتل کار نظام است نه فقط پس از انتخابات بلکه این رویه ای است که سال های سال است چنگ زدن به آن، این نظام را در بقا نگاه داشته است ان شا الله من می روم و می گردم، به تر آن که شما هم بروید و بگردید، شاید، تکرار می کنم شاید شما اشتباه کنید!
فیلمتونو دیدم. اصلا بی طرفانه نبود. شما همه وفایع بعد از انتخابات رو خلاصه کردید در ندا. یعنی اعتراضات فقط یکی دو هفته بود؟ آقای نیرهدی. آیا شما وافعا کسی رو پیدا نکردید که جرو معترضین باشه و باهاش حرف بزنین؟ اگر واقعا پیدا نکردین، معنای آن اینه که همه متقاعد شدن؟ آقای نیرهدی، لازم نبود یک سری هم به اوین می زدین و از زندانی ها چیزی می پرسیدین؟ آقای نیرهدی، شما مفهوم ترش از اوین رو می دونین؟ آقای نیرهدی، شما فکر می کنین خیلی بی طرفین؟ آقای نیرهدی، در سالگرد قتل ندا اگه کسی نیومد جلوی دانشکده کامپیوتر یعنی همه معترضین دست از اعتراضشون برداشتن؟ شما می دونید تهدید وزارت اطلاعات یعنی چه؟ آقای نیرهدی، شما میدونین آزادی بیان یعنی چه؟ آقای نیرهدی، ما آرزو به دلمون مونده اسم شاعرایی رو که تو خوابگاه شعراشون می خونیم یک بار از سیماس جمهوری اسلامی بشنویم. آقای نیرهدی شما می دونید تبعیض یعنی چه؟ آقای نیر هدی، شما می دونید توی یک دعوا ممکن است هر دو طرف باطل باشند؟ آقای نیرهدی، من شما رو دوست دارم ولی باباس مشترک ما که رهبر جمهوری اسلامیه، تو سر من می زنه و شمارو نوازش می کنه. بهش بگو همه بچه هاش رو با یک چشم نگاه کنه! نه! بله پیدا کردیم و تصاویرش در فیلم آمده! نه لازم نبود، اگر شما لازم می دانید سری آن جا بزنید! نه نمی دانم، باید فقط از خدا ترسید! نه من بیطرف نیستم، من طرف خودمم، هر کس طرف خودشه! نه، خیلی ها دست از اعتراضشان بر نداشته اند و خیلی ها هم خوب ،برداشته اند! بله می دانم! بله می دانم تبعیض یعنی چه! خیلی ها هم دوست دارند فیلم های مستهجنی را که شب ها در خوابگاه می بینند، صداوسیمای ایران نشان دهد، شما می دانید تبعیض یعنی چه؟ بله، ممکن است! اما همیشه یکی از طرف ها باطل تر است! نمی دانم پدر این ملت تا به حال شما را زده یا خیر اما یقینن تا به حال سر من دست نوازش نکشیده. فکر می کنید امیر المومنین، همه ی فرزندانش را به یک چشم نگاه می کرد؟ فکر می کنید که قدر حسین(ع) و زینب کبری یکی است؟ حسن(ع) و محمدابن حنفیه را حضرت به یک چشم نگاه می کرد؟ اگر این طور فکر می کنید حتما غلط است!
سلام آقا نیر هدی! ما دانش آموزها فیلم رو چه جوری می تونیم گیر بیاریم؟ سلام مهندس! درسا روبه راست؟ یه جوری درس بخونین که سال دیگه بیاین ور دست خودم! دلم براتون تنگ شده، برا هر دو تاتون. ان شاالله از چند وقت دیگه فیلم میاد تو شبکه اکران خانگی، ان شاالله!
سلام اقای نیر هدی در مورد کسی که اومد بالاو ازتون سوالایی رو پرسیدن میخواستم در مورد سوال اولش یه چیزی بگم اون اقای محترم که سوال پرسید جواب خودشم داد اینکه ایشون گفتن چرا از سوابق دانشگاهیتون گفتین یعنی چرا خودتون رو نخبه اعلام کردید بعد هم گفت چرا از کسی که داشت هندوانه میخورد گزارش گرفتین یعنی یه ادم عام پس میشه گفت اعلام المپیادی بودن شما کاملا درست بود البته مستندتون جامع نبود شما پتانسیلتون بالاست امیدوارم بازم ادامه بدین در ضمن مقایستون فوق العاده بود
1- آقای نیرهدی، ما شبها در خوابگاه شاملو می خوانیم. حمید مصدق می خوانیم. اخوان ثالث می خوانیم. سیمین بهبهانی می خوانیم. با افتخار هم می خوانیم. از پدر و مادرمان یاد گرفته ایم. آنها هم با افتخار می خوانند. آنوقت آن را با فیلم مستهجن مقایسه می کنید. شما می دانید انصاف چیست؟ 2- آقای نیر هدی، آیا این تبعیض نیست که شما سخنرانی فیلسوف مورد علاقه اتان مثل دکتر رحیم پور را در تلوزیون می بینید، مداح مورد علاقه اتان را می بینید، جامعه شناس مورد نظرتان را می بینید، شاعر مورد نظرتان را می بینید. فکر می کنید اینها مورد توجه چند درصد دانشگاهیان هستند؟ آیا تا حال نام ملکیان را در تلوزیون شنیده اید؟ نام محمد مجهتدشبستری را چی؟ حالا بگویید تبعیض یعنی چه؟ ..... چرا ما نباید تلوزیون خصوصی داشته باشیم؟ 3- آقای نیرهدی مگر شما نمی گویید که مطلق گرا هستید؟ از نظر شما حتما حق مطلق شیعه است آن هم قرائت مورد علاقه شما، پس چرا اینقدر از اینکه دیگران نظر خود را تبلیغ کنند می ترسید؟ اصلا من شیعه اگر بخواهم از زبان اهل تسنن نظرات آنها را بشنوم چه باید بکنم؟ آقای نیرهدی یک مسجد در تهران به من نشان دهید که سنی ها در آن حق تبلیغ دین خود را داشته باشند چه برسد به اینکه من شیعه حق نشستن پای این تبلیغ را داشته باشم؟ کتاب های آن ها در کدام کتابفروشی های تهران به راحتی پیدا می شود؟
4- آقای نیرهدی من می خواهم این حق را داشته باشم که در روزنامه ها بنویسم که برای من اصل 20 و 22 و 23 و 27 و 32 و 35 و 38 و 168 و 111 به اندازه اصل 7 و اصل 107 مهم است. من می خواهم این حق را داشته باشم که بگویم که خبرگان مطیع رهبر نمی توانند نظارت کننده بر حسن انجام وظایف رهبر هم باشند. چه باید بکنم؟ 5- آقای نیر هدی من می خواهم این ایده خود را تبلیغ کنم که برای من ولایت فقیه اصلی است از اصول قانون اساسی. ولی فقیه موجودی است زمینی که توسط خبرگان انتخاب می شود و آنها می توانند او را برکنار کنند. حرفش فصل الخطاب است ولی موجودی است زمینی و نقد شدنی. من چه باید بکنم؟ 6- آقای نیرهدی شما تا حالا از طرف رهبر نوازش نشده اید؟ بسیجی ها چی؟ ولی ما تاحالا از ایشان خیلی توسری خورده ایم فقط چون شاملو می خوانیم، ملکیان می خوانیم، بین فصال الخطاب بودن . مقدس و واجب الاطاعه بودن فرق می گذاریم، چون به خود حق می دهیم در بی طرفی شورای نگهبان شک کنیم، چون ......... نمی دانم چطور ممکن است پدری بین فرزندانش فرق بگذارد آقای نیرهدی؟ نمی دانم چطور به خود حق می دهید انسان های زمینی را با انسان های آسمانی چون علی و محمد و حسین مقایسه کنید ولی اگر اصرار به این مقایسه دارید لطفا معادل خلال پای زن یهودی را در این دوران معرفی کنید. آقای نیر هدی سرباز ریش تراش دزد کوی دانشگاه را هم به خاطر بیاورید. آقای نیر هدی به خدا من شما را دوست دارم، رهبر را هم دوست دارم ولی عادت دارم انها را که دوست دارم نقد کنم فقط همین! 7- آقای نیر هدی من دلتنگم. من هم مثل شما مسلمانم. من هم وطنم را دوست دارم ولی احساس می کنم اصخاب قدرت حق امثال مرا به رسمیت نمی شناسند. به نظر شما ما چند درصد قشر دانشگاهی هستیم؟ من چه کنم آقای نیر هدی؟ حق ما چه می شود آقای نیرهدی؟
برای نمی خواهم بحث کنم فرض کن من بی خدا هستم!! من از مطلق گرایی می ترسم می خواهم شما را نقد کنم. می خواهم در این جامعه زندگی کنم. می خواهم حرفم را بزنم. می خواهم از حقوق شهروندی همانند شما برخوردار باشم. امکان دارد؟ نمی خواهم نه حرفم را قبول کنید اما دلم می خواهد جقوق انسانی ام را به رسمیت بشناسید اىا این توقع زیادی است ؟
دوستانی که دم از نقد از رهبری می زنند! دوستانی که دم از سکوت رسانه ای می زنند!
دوستانی که فکر میکنند اگر کسی از رهبری سوالی بپرسد دستگیر و زندانی میشود...
اول یکمی تحقیق کنید. وقتی فهمیدید توی هیچ جلسه ای سوال های مهم (که گاهاً سوال شما نیز هست) پرسیده نشده است بیایید و بگویید کسی به رهبری حرفی نمیزند.
حالا من دوران امام خمینی را تحقیق نکرده ام. اما برای امام خامنه ای میتوانید به جلسات پرسش و پاسخ دانشجویی مراجعه کنید. من چند نمونه سوال را می آورم ببینید انصافا آنطور که شما میگویید هست یا نه!!!
- در مورد دادگاه ویژه روحانیت و جایگاه آن توضیح بفرمایید - آیا عملکرد دادگاه ویژه روحانیت را عادلانه مىدانید؟ - آیا وجود چنین دادگاهى با قانون اساسى سازگارى دارد؟ - نظر شما در مورد محاکمه یاران واقعى انقلاب چیست؟ [در اینجا دو نفر را اسم آوردهاند که من اسمها را اصلاً نخواهم خواند؛ چه به نیکى و چه به بدى یاد شده باشند.] آیا روند فعلى، شایسته نظام اسلامى است؟
- آیا محروم شدن شهروندان از حقّ طبیعى انتخاب شدن بهوسیله نظارت استصوابى، باعث بىاعتماد شدن مردم به پایههاى نظام نمىشود؟
- آیا به نظر حضرتعالى، گاهى از ولایت، تعریف و دفاعِ بد نمىشود و آیا کسانى که داعیه طرفدارى و پیروى از ولایت دارند، بد عمل نمىکنند؟
- عدّهاى از دانشجویانى که در آن جلسه (جلسه ی دیدار با امام خامنه ای در دانشگاه امیرکبیر، سال 79) حضور داشتند، از دانشگاههاى دیگر آمده بودند؛ چرا؟
- با اینکه شما از اوضاع مملکت خبر دارید و وضع مردم را خوب درک مىکنید، ولى چرا کارى انجام نمىدهید؟ اگر مسؤولان گوش نمىکنند، چرا با آنها برخورد نمىکنید و افراد لایق و قابل اعتماد و دلسوز براى ملت را جایگزین آنها نمىکنید؟ چرا باید بعضى اشخاص مصونیت آهنین داشته باشند و بعضى دیگر نه؟
- چرا نسبت به معضلات متعدّدى که در جامعه وجود دارد و باعث آزار و رنجش و ناامیدى مردم و فرار نخبگان و شایستگان ادارهى امور مملکت شده - که از جملهى آنها، هرج و مرج در ادارات و پستهاى موروثى است و بهوفور دیده مىشود - سکوت کردهاید؟
- در آغاز انقلاب اسلامى، این انقلاب ادّعاهایى داشت. در حال حاضر بعد از گذشت حدود بیست سال، چقدر به آن ادّعاها رسیدهایم؟
- ... رئیس جمهور منتخب مردم اینگونه در فشار است و مردم آن را مىبینند و هیچ فردى هم جرأت صحبت ندارد؛چرا که روانهى زندان مىشود. ما براى چه کسانى همّت و تلاش کنیم؟ براى کسانى که در لباس مقدّس روحانیت به دنبال مطامع دنیوى هستند؟ به نظر مىرسد با استناد به آیات متعدّدى که در قرآن براى هجرت آمده، وظیفهى ما براى سالم ماندن، رفتن است!
- امسال که سال امام على علیهالسّلام است، شایسته است سیرهى آن حضرت در همهى شؤون پیاده شود. در این خصوص مىخواستم بگویم، وقتى امام على علیهالسّلام در دورهى حکومت خود با یک یهودى در یک دادگاه حضور پیدا مىکنند و هیچ امتیازى براى خود قائل نمىشوند، جایگاه دادگاه ویژهى روحانیت در کشورى که ادّعاى پیروى از آن حضرت را دارد، چیست؟
- چرا با اینکه در جریان کوى دانشگاه، قلبتان جریحهدار شده بود، در قبال تبرئهى عوامل حمله به کوى دانشگاه سکوت کردید؟ آیا سکوت شما ناشى از رضایت شما نبود؟
- آیا به نظر شما نماز جمعه در جهت تبدیل شدن به تریبونى براى دفاع آقایان از عملکرد خودشان نشده است؟
- نظارت بر عملکرد ولىفقیه چگونه است؟ در شرایط امروز، مجلس خبرگان سالى دو بار جلسه مىگذارد و بیشتر به دادن بیانیه اکتفا مىکند. آیا با این رویه، مجلس خبرگان مىتواند نظارتى روى ولىفقیه داشته باشد؟
- چندى است که شما در سخنرانیهایتان مکرّر از فقر و فساد و تبعیض نام مىبرید و خواستار رفع آنها مىشوید. سؤال من این است: آیا فقر و فساد و تبعیض فقط در طى سهونیم سال اخیر بوده است و قبل از آن مردم در رفاه بودهاند؟ اگر جواب منفى است، پس چرا در دوران سازندگى، شما از این مقولات سخنى به میان نمىآوردید؟ آیا فکر نمىکنید که عملکرد مسؤولانِ روحانىِ حکومت باعث ایجاد فقر شده است؟
حضرتعالى در بیانات خود راجع به قتلهاى زنجیرهاى، از نقش بیگانه در این موضوع سخن گفتید؛ ولى در بررسى پرونده به این جنبه هیچ اشارهاى نشد؛ بلکه ظاهراً کاملاً بعکس مىنمود. لطفاً توضیح دهید.
- مگر در قرآن عزیز ما نیامده است که انسان آزاد آفریده شده و بزرگترین آزادى، آزادى خواندن و نوشتن است؟ پس چرا در جمهورى اسلامى، این حق را از ما گرفتهاند؟
- بهترین شیوه برخورد با منکرات چیست؟
- نظر جنابعالى درباره جامعه مدنى، تشکیل احزاب و انتخاب شوراها چیست؟
- نقش نهاد نمایندگى ولىّفقیه در دانشگاهها را چگونه ارزیابى مىفرمایید؟ آیا این نهاد، نقش پدرانه و فراجناحى و فراتشکّلى خود را در حال حاضر بهخوبى ایفا مىکند؟
- اینجانب روز یکشنبه همین هفته، شاهد مجروح شدن یک روحانى توسط یک نفر در خیابان کارگر بودم. به نظر شما، علّت کاهش محبوبیت روحانیون بعد از انقلاب چیست؟
- لطفاً بفرمایید آیا در زمینه فرهنگى، اقدام انقلابى را صلاح مىدانید؟ به عبارت دیگر، در زمینه فسق و فجور، آیا برخورد فیزیکى را در مواردى که مسؤولان کوتاه آمده و به وظیفه خود عمل نمىکنند، صلاح مىدانید؟
- آیا در نظام اسلامى ما مىتوان کسى را حقّ مطلق و کسى یا اندیشهاى را باطل مطلق دانست، یا در هر تفکّر و یا در هر فردى، نظرات حق و باطل کم و بیش وجود دارد؟ من این سؤال را یکى از سؤالات اساسى ذهن خود و بسیارى از دانشجویان مىدانم.
- در روز انتخابات دوم خرداد، منظور شما از اینکه فرمودید «هیچکس براى من مثل هاشمى نیست» چه بود؟
- نظر حضرتعالى در خصوص قرار دادن اولویّت براى ورود رزمندگان، بسیجیان و ایثارگران به دانشگاه و مقاطع بالاتر چیست؟ آیا باید این اولویّت جهت نیروهاى مخلص انقلاب هنوز هم اعمال شود؟
دوم اینکه حرفم اینه که دوست ِ عزیزی که هزار تا سوال داری. دوست ِ عزیزی که فکر کردی تنها هر 10 سال یکبار یه نفر مثل وحیدنیا پیدا میشود... آخه عزیز ِ من! یکمی تحقیق بکنی می بینی که خامنه ای، کاری ندارم رهبره یا ولی فقیه یا ولی امر مسلمین جهانه یا ...، فقط با این کار دارم که قانوناً نفر اول این مملکته، و ایشون هر ساله با جوانان کلی دیدار و جلسه داره. اینش برای من جالبه!
حالا سوال داری که چرا تلویزیون خصوصی نداریم، چرا باید از طه رضایی بری این رو بپرسی که اون هم مثل تو یه دانشجو هست! این رو برو از رهبر بپرس ببین نظرش چیه. شاید خودش موافق باشه با تلویزیون خصوصی! یا مثلا در مورد تبلیغات اهل تسنن گفتی!
اول سوال من اینه که از کجا میدونی اهل تسنن تبلیغات ندارند؟ این که تلویزیون نمی آیند دلیل بر اینه که تبلیغات ندارند؟ راستی یه چیزی، تلویزیون زیارت عاشورا را پخش نمیکند هرگز! حالا من ِ شیعه حق دارم برم اعتراض کنم که چرا ما آزاد نیستیم زیارت عاشورا پخش کنیم؟!!!
فرض کنیم مطمئن شدی که اهل تسنن نمیتوانند تبلیغ کنند. چرا این سوال را از طه رضا میپرسی؟
بگذریم! حرف زیاد دارم برای گفتن و درد دل کردن با شما دوست ِ عزیز.
ما همه به دنبال حقیقت هستیم. می دانید اشتباه بزرگ شما عزیزان در چیست ؟ در این است که فکر می کنید دیگر انسان ها (شیعه های مخالف ولایت فقیه، سنی ها، دراویش، مسیحی ها، یهودی ها، زرتشتی ها، بودایی ها، بهایی ها، پیروان عرفان های به قول شما سکولار، بی دین های خدا باور، خدا شکاکان، بی خدایان و ...) هیچ یک به دنبال حقیقت نیستند و تنها و شمایید که به دنبال حقیقت هستید چرا که حقیقت را واضح و ساده می دانید و چون دیگران بدانچه شما باور دارید اعتقاد ندارند شما آنان را به انواع و اقسام تهمت ها می آرایید.
دوست عزیز چرا همواره حق با شماست و دیگران همه باطلند ؟ اصلا در ذات حقیقت حق و باطلی وجود دارد ؟ یا حق و باطل ابزاری ساخته دست انسان هاست برای به قدرت نشاندن خواسته های نفسانیشان ؟
دوست عزیز فقط می گویم شاید برداشت فقهی علمای اسلام از مساله ولایت بر اساس قران و سنت پیامبر اشتباه بوده باشد شاید شاید شاید. آنگاه تا به امروز فکر کرده اید که تکلیف این همه کشتار و شکنجه و ثروت اندوزی هایی که با نام ولایت فقیه و بر اساس ظاهری شرعی صورت گرفته است چه می شود؟ تنها بر اساس یک برداشت اشتباه از سنت و دین پیامبر. (گفتم شاید به هر حال انسان جایز الخطا است و یکی از خطاها هم می تواند همین تفسیر نادرست باشد)
نمی خواهم از حوزه سیاست و افراد سیاسی نام ببرم همین مردم عامی، با سواد و هوش معمولی همه این افراد به دنبال حقیقت هستند چرا این همه گمراه وجود دارد ؟ با قبول نظر شما، دیگر حق و باطلی وجود ندارد! حسن و قبحی وجود ندارد! نسبی گرایی شما منجر به آن خواهد شد که هر کس حق دارد هر کار خواست بکند! آن وقت دیگر قتل و جنایت و ... بد نیست، چرا که دیگر هیچ چیز بد نیست! به نظر شما تکلیف این چند میلیون نفر انسانی که فقط در همین ده سال به بهانه ی ترویج اندیشه ای شبیه نظر شما کشته شده اند، چه می شود؟ ببخشید! یادم نبود از نظر شما مردم عراق و افغانستان و لبنان و فلسطین و ... حیوان هستند و خونشان مباح! راجع به سوالتان باید بگویم خوب در تطبیق مصداق به اشتباه می افتند. فکرش را بکن، اگر نظرتان درست باشد، حسین علیه السلام و یزید و شمر و ... همه را باید در یک کاسه گذاشت! و شما آیا برای شمر عزاداری می کنید؟!
برادر بین دوستان شریفی ات من هم در این دانشگاه و در بین همین شماها تحصیل کرده ام. هم دیگر را دیده ایم. در سر یک کلاس با هم نشسته ایم. بنابراین تقریبا همه آنچه را من دیده ام شما هم دیده اید چرا این همه مخالف وجود دارد ؟ طیف این مخالفان هم از مسلمانان معتقد گرفته تا به بی خدایان ختم می شود. یعنی فقط شما چند نفری از دوستانت دنبال حقیقت بودی بین این همه دانشجو و هم کلاسی ؟ و بقیه همه منحرف و گمراه و ساده هستند ؟ چرا قرار است حق و باطلی باشد که شما تماما حق و آنها باطل باشند ؟ آیا حقیقت خارج از حق و باطل مفهومی ندارد ؟ ما همه تحصیل کرده بهترین دانشگاه ایران هستیم. همه ما اهل مطالعه و تحقیق و کتاب خواندن هستیم. فکر نکنم هیچ یک از ما به دنبال حقیقت نباشد که حقیقت چیست و آن را در کجا می توان کسب کرد.
و آیا تا به حال فکر کرده ای شاید شاید شاید شاید شاید شاید شما حقیقت را حتی به صورت نسبی آن ندیده باشید؟ و اگر اشتباه کرده باشید تکلیف این همه سخنان گفته شده و کارهای انجام داده شده چه می شود؟
برادر ای کاش همدیگر را با وجود تمامی اختلافات بنیادی می پذیرفتیم اما متاسفانه تفکر شما اجازه این مساله را نمی دهد که با یک بی خدا دوست باشید و نشست و برخواست کنید. به شما این اجازه را نمی دهد که جز این فکر کنید و رفتار کنید. اما تا به حال فکر کرده اید اگر اشتباه کرده باشید چه می شود؟
موفق باشید. من از این که هم حسین حق داشته باشد و هم یزید، بدم می آید! من از این که هیتلر باطل نباشد، چندشم می شود! من کلا از نسبی گرایی می ترسم! من کلا از نسبی گرایی می ترسم!
دوست عزیز من هیچ عقیده ای رو عنوان نکردم. تنها گفتم جور دیگری هم می توان فکر کرد. حتی درصدی هم احتمال بدهید راهی را به خطا رفته اید ببینید در تاریخ چه کرده اید؟
دوست عزیز اگر شکنجه در زندان اوین تحت لوای سربازان گمنام امام زمان بد است شکنجه در ابوقریب نیز بد است.
اگر قتل و آدم کشی در نظام ولایی بد است قتل مسلمانان چچن و فلسطین و چین و حتی یوگوسلاوی و حتی آنان که در سیستان بلوچستان و یهودیانی که به دست هیتلر و دار و دسته او و کسانی که به دست سربازان آمریکایی و انگلسیسی و فرانسوی و ایتالیایی و ... نیز به قتل رسیدند بد است.
اگر حجاب اجباری بد است. اجبار به نداشتن حجاب نیز بد است.
اگر دروغ گفتن برای سپاهیان و بسیجیان بد است برای آمریکایی ها و افریقایی ها و استرالیایی ها نیز بد است.
اگر عدم تحمل مخالف و عدم آزادی بیان برای جمهوری اسلامی بد است برای اسرائیل و آمریکا و هند و سودان و اوگاندا و شیلی و چین و مکزیک و ... هم بد است.
اگر در جمهوری اسلامی ایران تجاوز به حقوق شهروندی و انسانی اقلیت های قومی و مذهبی و حتی بی دینان بد است تجاوز به حقوق مسلمانان در آمریکا و اسرائیل و فرانسه و آلمان و ایتالیا و کره و ژاپن و نیجریه و ... هم بد است.
اگر غصب زمین های مردم در جمهوری اسلامی بد است در فلسطین و دیگر جاها هم بد است. هم چنان فرمایشات شما مبتنی بر نسبی گرایی است! یعنی همان که گفتم ...
دوست عزیز من هیچ عقیده ای رو عنوان نکردم. تنها گفتم جور دیگری هم می توان فکر کرد. حتی درصدی هم احتمال بدهید راهی را به خطا رفته اید ببینید در تاریخ چه کرده اید؟
دوست عزیز اگر شکنجه در زندان اوین تحت لوای سربازان گمنام امام زمان بد است شکنجه در ابوقریب نیز بد است.
اگر قتل و آدم کشی در نظام ولایی بد است قتل مسلمانان چچن و فلسطین و چین و حتی یوگوسلاوی و حتی آنان که در سیستان بلوچستان و یهودیانی که به دست هیتلر و دار و دسته او و کسانی که به دست سربازان آمریکایی و انگلسیسی و فرانسوی و ایتالیایی و ... نیز به قتل رسیدند بد است.
اگر حجاب اجباری بد است. اجبار به نداشتن حجاب نیز بد است.
اگر دروغ گفتن برای سپاهیان و بسیجیان بد است برای آمریکایی ها و افریقایی ها و استرالیایی ها نیز بد است.
اگر عدم تحمل مخالف و عدم آزادی بیان برای جمهوری اسلامی بد است برای اسرائیل و آمریکا و هند و سودان و اوگاندا و شیلی و چین و مکزیک و ... هم بد است.
اگر در جمهوری اسلامی ایران تجاوز به حقوق شهروندی و انسانی اقلیت های قومی و مذهبی و حتی بی دینان بد است تجاوز به حقوق مسلمانان در آمریکا و اسرائیل و فرانسه و آلمان و ایتالیا و کره و ژاپن و نیجریه و ... هم بد است.
اگر غصب زمین های مردم در جمهوری اسلامی بد است در فلسطین و دیگر جاها هم بد است.
اگر یکی بخواهد در آمریکا در چهارچوب اسلامی فکر کند و مانعی نداشته باشد و این موضوع خوب است اگر یکی هم بخواهد در ایران در چهارچوب لیبرالیسم و کمونیسم فکر کنم نیز نباید مانعی داشته باشد. اگر آنجا اینگونه آزادی خوب است در ایران هم خوب است.
اگر بی گناهی را بر سر دار بردن بد است هم در ایران بد است و هم در آمریکا
بردار بد بد است ایران و آمریکا و روسیه و فلسطین و مصر و عربستان و اروپا و ... ندارد. بد بد است.
اگر هیتلر به خاطر آدم کشی و جنایت بد بود خیلی جنایت کار های دیگر هم بد هستند.
اگر تجارت مواد مخدر بد است سپاهی و غیر سپاهی و بسیجی و آمریکایی ندارد. تجارت مواد مخدر بد است.
اگر اجازه تحقیقات آزاد در مورد حادثه 11 سپتامبر و هولوکاست و ... خوب است به خدا تحقیقات در مورد انتخابات و قتل های زنجیره ای و اوین و اوین ها نیز خوب است.
چرا از نظر من می گویی آدم کشی در دیگر جاها مباح است ؟ اول نظرم را بپرس بعد از قول من حرف بزن.
بد بد است. خوب هم خوب است. ایران و آمریکا ندارد ندارد. امریکا در عراق و افغانستان و ویتنام و هزاران جای دیگر جنایت کرد اگر اسرائیل و روسیه در حق مسلمانان جنایت کردند. خیلی های دیگر هم در حق دیگران جنایت کردند. همه آنها بد هستند.
برادر رفیق دوست هم دانشگاهی هم کلاسی بد بد است. به خدا بد بد است. به جان خودم بد بد است. ایران و آمریکا ندارد بد بد است.
نوشته های این دوست ابهاماتی رو بوجود اورده.......... اول این فرد ممکن عنصر سازمان اطلاعات باشه(از اطلاعات ایشون) دوم از عناصر سپاه باشه( قاچاق مواد مخدر ) سوم از افسران زندان اوین در ضمن بعیدم نیست رابطه ی نزدیکی با شیخ بزرگوار کروبی داشته باشد
جواب به رضا، سبز سابق. سلام. می گم از کجا ما باید بفهمیم مردم پشت ما نیستند؟ اگر مردم دیگه اعتراضی نکردند یعنی پشیمان شدند؟ یا ممکن است دلیل آن ترس و تقیه و محافظه کاری باشد. آقا رضا شما می دونید احضار به اطلاعات یعنی چه؟ اوین یعنی چه؟ ستاره دارشدن یعنی چه؟ تهدید خودت و خانوادت یهنی چه؟ انفرادی یعنی چه؟ اعتراف یعنی چه؟ عبداله مومنی یعنی چه؟ تعهدنامه گرفتن یعنی چه؟ آزادی اندیشه یعنی چه؟ البته من نمی گم همه مردم سبزند ولی من تعدادی غیر سبزهایی که بعد از انتخابات نظرشون عوض شد را بیشتر از سبزهایی دیدم که غیرسبز شدند.
یک سوال کلیدی: گیرم که همه سبزها هم پشیمون بشند و همه مردم بشند با شما. مگر از نظر شما ملاک حق اکثریت بودن است؟
جواب به محمد رامین. سلام دوست عزیز. 1- من خیلی از بچه های بسیج دانشجویی رو می شناسم و دوستشون دارم. باور کن من با بسیجی ها هیچ مشکلی ندارم. به نظر من اونا هستند که با دگراندیشان مشکل دارند. ببین اگه می خواهی بفهمی ماها چی میگیم یک بار تمام کامنت هایی رو که گذاشتم دقیق بخوان. ما دنبال جامعه ای چند صدایی با آزادی اندیشه و آزادی بیان هستیم نه دنبال سرنگونی حکومت و بسیجی ها. فقط همین. ولی ظاهرا این حکومت نمی تونه با آزادی اندیشه و بیان کنار بیاد. 2- اینکه من گفتم ما هم آقای خامنه ای رو دوست دایم یعنی اینکه ما هم جمهوری اسلامی و قانون اساسی و رهبر آن را قبول داریم و دنبال سرنگونی آنها نیستیم ولی معتقدیم آقای خامنه ای داره اشتباه می کنه که با معترضین این برخوردها رو می کنه. 3- حرف تو درست بود تو سایت آقای خامنه ای سوال و جواب ها بود ولی دوست عزیز به همه سوال های من جواب ندادی. تو گفتی "من نمی دانم آیا روزنامه ها حق دارند این سوالات را چاپ کنند یا نه!" ولی این سوال کلیدی است و باید به اون جواب بدی تا بفهمی ما چی میگیم. خواهش می کنم یک بار دیگر همه کامنت های منو بخون و به تک تک اونها جواب بده. خواهش می کنم. 4- من مخلص همه بسیجی های مخلص هستم. من خودم بیشتر از شما ایراد دارم و نیاز به اصلاح. من می خواهم بگم دانشجوی بسیجی و غیر بسیجی به یک اندازه تو این مملکت حق دارند. دختر محجبه و کم حجاب (بدحجاب به قول بعضیها) به یک اندازه تو این مملکت حق دارند. آهنگران گوش کن و شجریان گوش کن به یک اندازه تو این مملکت حق دارند. ریش دار و ریش تراش به یک اندازه تو این مملکت حق دارند. فدایی رهبر و منتقد رهبر به یک اندازه تو این مملکت حق دارند. سبز و غیرسبز به یک اندازه تو این مملکت حق دارند. چادری و بی چادر به یک اندازه تو این مملکت حق دارند. علاقمندان به شعر علی معلم دامغانی و احمد شاملو به یک اندازه تو این مملکت حق دارند. مملکت مال همه است. صدا و سیما مال همه است.
دوست عزیز. الف- اینکه صدا و سیما زیارت عاشورا پخش نمی کند آیا معادل این است که شیعه و سنی در این ممکلت حق یکسانی برای تبلیغ دین خود را دارند؟ لطفا به استدلال خود کمی فکر کن. ب- اینکه در یک جمع دانشجویی چند سال قبل (یا گیرم هرساله) چند دانشجو چند سوال تند و تیز از رهبر کرده اند معادل این است که انتقاد از رهبر در این مملکت آزاد است؟ لطفا به استدلال خود فکر کن و بعد به من بگو: 1- آیا هیچگاه این سوالات انتشار عمومی خصوصا در صدا و سیما پیدا کرد؟ 2- الان روزنامه های حق دارد این سوالات را که شما با انگشتان خود تایپ کردید منتشر کند؟ 3- آیا در این چند ساله عمر رهبر، رسانه ای سراغ داری که این سوال را کرده باشد و هنوز سرپا باشد؟ 4- آیا کسی را سراغ داری که در ملاء عام این سوالات را پرسیده باشد و هنوز سر و مر و گنده باشد؟ 5- از دوستنان بسیجی مان سوال کن اگر ببینند کسی در یک جمع عموعی این سوالات که شما با انشگتانتان تایپ کردید از دهانش خارج شود حجت شرعی برای خورد کردن آن دهان در ذهن چند تای آنها محلی از اعراب پیدا می کند؟ 6- به من بگو جرم محمد نوری زاد چیست؟
دوست عزیز، والله ما هم آقای خامنه ای را دوست داریم ولی او را فقط رهبر ممکلت می دانیم و نه موجودی مقدس، بی عیب، نقد ناپذیر. ما او پدر همه می خواهیم. ما او را فراجناحی می خواهیم. ما او را انتقاد پذیر می خواهیم. ما او را مهربان می خواهیم. ما او را ....
خداوکیلی خوش به غیرتتون بچه ها. عجب فیلمی ساختید! باعث شدید حداقل دو نفر هم لب به سخن وا کنند و حرفی بزنن و اعتراضی کنن و از این خمودیشون یه کم در بیان. بالاخره من هم تو ایام بعد انتخابات اینجور متعصب به جریان سبز می شدم و بعدا که می دیدم مردم پشتم نیستند حسابی دپ می زدم. آقایوونه باقی مونده از جریان منحرفه به اصطلاح سبز. برگردید به آقوش ملت. برگردید...
من استدلالی نکردم که بخواهم برای بخش الف جواب بدهم. ضمنا نمیدانم چرا اهل تسنن حق تبلیغ ندارند. (ضمن این که من دوستان سنی ِ زیادی دارم و خیلی هم دوستشان دارم. مخصوصا دوستان ِ ترکمن [غالبا ساکن استان گلستان] را) خاطرات خوبی هم از معاشرت با آن ها دارم.
بگذریم.
در مورد ب. شما ادعا دارید که انتقاد از رهبری آزاد نیست. اما میدانید که این حرفتان کاملا درست نیست. من هم نمی گویم انتقاد از رهبری صد در صد آزاد است. به هر حال سیستم ایراد هایی دارد. طبق قانون انتقاد از رهبری آزاد است و تا آنجا که دیدم در جمع های دانشجویی این انتقادات و سوالات به صورت شفاف پرسیده میشود.
راستی شما منظورتان از انتقاد از رهبری دقیقا چیست؟ مثلا انتقادی که شما دارید چیست و چگونه است. پایه اید هر کدام انتقاد های خودمان را مطرح کنیم ببینیم که چه قدر تفاهم داریم؟
این سوالات را با سرچ ساده در اینترنت پیدا کردم. بنابراین فکر میکنم هر کسی به این اطلاعات دسترسی دارد و این که این سوال ها به همراه جوابشان در سایت آقای خامنه ای وجود دارند. من سوالات را با انگشتان ِ خودم تایپ نکردم. فقط خیلی سرعتی یه سری را کپی پیست کردم.
راستی این که این ها توفیق چندانی در صدا و سیما نیافتند به من ارتباطی ندارد. همانطور که مستند خنجر و شقایق ِ م.الف که قرار بود در اولین سالگرد نبرد وجشیانه ی صرب ها و حمله شان به بوسنی پخش شود را با حالت افتضاح و چند ماه بعد پخش کردند. شما چرا فکر میکنید ایران بهشت روی زمین است و همه چیز درست کار میکند؟
من نمی دانم آیا روزنامه ها حق دارند این سوالات را چاپ کنند یا نه!
من اینقدر نگشته ام دنبال رسانه ای که این سوال ها را کار کرده باشد. بنابراین نمیدانم هست یا نه.
دوستان ِ بسیجی ای که من دارم مطمئتاً اینقدر بی دین نیستند که این کار را بکنند. فکر کنم بدانید حجت شرعی یعنی چی دیگر.
--> من در کامنت بالا اسم شما را رضوی نوشتم، اشتباهاً! ببخشید <--
راستی
شما سید علی خامنه ای را دوست دارید. من که بسیجی هستم در بحث چنین ادعایی را در مورد خودم مطرح نکردم. اما از شما که ایشان را دوست دارید یه خواهشی دارم. چرا یه نفر را دوست دارید؟ یا بهتره بپرسم چرا یه نفر را بدون شناخت دوست دارید؟
پیشنهاد میکنم اگر میخواهید و مایلید که ایشان را بشناسید، به سخنرانی هایشان مراجعه کنید. توی سایتشون موجودند. مخصوصا خطبه های نماز جمعه هایی که خوانده اند. خطبه ی اول مسأله ای دینی را مطرح کرده اند و خطبه ی دوم به مسائل سیاسی پرداخته اند. حالا که نفر اول مملکت هستند شاید این کار بیشتر هم اهمیت پیدا کند.
راستی یه وبلاگی من دارم. ممنون میشم بهش سر بزنید. بعدش هم این که یه سوالی:
مشکل شما با آدم های بسیجی چیه؟ من هم یه نفر از اعضای بسیج دانشجویی دانشگاه هستم. دوست دارم بدانم ایراد های من و دوستانم چه بوده. نه این که فقط بدانم، دوست دارم این ایراد ها را هم اصلاح کنم.
راستی جداً ممنون میشم دیدگاهتون رو نسبت به ما ها بگید.
خانم یا آقای نظری، در مورد نکته ی اول که گفتید: اولا شما دچار پیش زمینه شده اید، از کجا میدانید ما بسیجی ها با دگراندیشان مشکل داریم؟! شما خودتون رو نماینده ی چه کسانی میدانید؟ یعنی وقتی میگویید ما قصدمان بر اندازی نیست، منظورتان دقیقا چه کسانی است.
راستی آزادی بیان و اندیشه را هم توضیح بدهید. اصلا بیاییم با هم بنیادی در موردش کار کنیم به یه توافق برسیم. به نظرم خیلی مفید خواهد شد این بحث.
در مورد نکته ی دوم که فرمودید: خب من حرفی در مورد نکته ی دوم که فرمودید ندارم. اگر مایل بودید میتونید این اشتباهاتی که به نظرتان می رسد را هم بیان بکنید. بالاخره این گزاره ای کلی است که می فرمایید.
دقیقا منظورتان این است که ایشان چه کار کرده اند با معترضان. یا چه رویکردی داشته اند. لطفا اگر پایه هستید و وقت دارید و مایل هستید، بگردید و از سخنرانی هایشان در بیاورید که رویکردشان چه بوده و یا قرینه ای پیدا کنید که بشود نظرشان را اثبات کرد.
راستی من یه بخشی از سخنرانی ایشان را برایتان ارسال میکنم:
(سخنرانی در دیدار دانشجویان و نخبگان علمی، تابستان 88)
امام خامنه ای یه جا میگوید: "موضوع دیگرى که در بیانات دوستان مطرح شد" یعنی اینکه این مسائل همین سال 88 هم از زبان دانشجویان مطرح گشت.
"موضوع دیگرى که در بیانات دوستان مطرح شد، تخلفات یا حتّى جنایاتى است که در خلال این حوادث از سوى نیروهاى ناشناس انجام گرفته. شما اشاره کردید به مسائل کوى دانشگاه یا از این قبیل مسائل - حالا کوى دانشگاه را چند نفر از دانشجویان عزیز تکرار کردند؛ شبیه کوى دانشگاه، مسائل دیگرى هم در این مدت اتفاق افتاده - یا مثلاً قضیهى کهریزک را گفتند. این قضایا واقعاً یکى از آن مشکلات و معضلات کار دستگاههاى اجرائى است. اولاً این را به طور قاطع بدانید که با اینها برخورد خواهد شد. حالا نمیخواهیم جنجال بکنیم که دستور بدهیم، این دستور توى رسانهها پخش بشود، باز یک پیوست زده بشود، باز یک پیرو زده بشود؛ من دوست ندارم کار تبلیغاتى انجام بگیرد؛ اما از اولین روزها دستور داده شده و کسانى دنبال هستند؛ منتها کارها باید درست با دقت و با مراقبت پیش برود.
در کوى دانشگاه، در آن شب معین، قطعاً تخلفات بزرگى انجام گرفته، کارهاى بدى انجام گرفته. ما گفتهایم پروندهى ویژهاى براى این کار تهیه شود و به طور دقیق دنبال بگردند و مجرمان را پیدا کنند و وقتى پیدا کردند، به وابستگىهاى سازمانى آنها هم هیچ نگاه نکنند و باید مجازات شوند؛ این را من به طور قاطع گفتم."
خب و بعدش هم این جمله رو میگه که به نظرم منطقی می آید:
"من از فعالیتهاى پلیس امنیتىمان، پلیس انتظامىمان، دستگاه بسیجمان تشکر میکنم؛ اینها خیلى کارهاى بزرگى کردند، کارهاى خوبى کردند؛ لیکن این یک بحث جداست. اگر کسى در وابستگى به هر کدام از این سازمانها یک تخلفى انجام داده، یک جرمى انجام داده، او هم باید جداگانه بررسى شود. نه خدمت اینها را به حساب جرم آنها ندیده میگیریم، نه جرم آنها را به حساب خدمت اینها ندیده میگیریم؛ حتماً باید دنبال بشود و دنبال خواهد شد."
اشتباه این موضع گیری کجاست:
" نه خدمت اینها را به حساب جرم آنها ندیده میگیریم، نه جرم آنها را به حساب خدمت اینها ندیده میگیریم؛ "
عده ای از دوستان ِ بسیجی ادعای ولایت مداری هم دارند و اما سخنان آقای خامنه ای را نخوانده اند و با نظرات ایشان آشنا نیستند! من نمیدانم اسم این عده را چه باید بگذارم!!!
برویم سراغ بحث خودمان:
میگویم واقعا خیلی باحال است اگر بروید و سخنان ایشان را بخوانید. مخصوصا خطبه های نماز جمعه ها را و همچنین سخنان در دیدار با دانشجویان. جالب خواهد بود حتماً
"یکى دیگر از موضوعاتى که مطرح شد، مسئلهى حمایتهاى رهبرى است از دولت یا از رئیس جمهور. خوب، این مطلب روشنى است. اتفاقاً یکى دو تا از خود دوستان هم بیان کردند. دولت کنونى و رئیس جمهور محترم مثل همهى انسانهاى عالم، یک نقاط قوّتى دارد، یک نقاط ضعفى. من که حمایت کردم، از نقاط قوّت حمایت کردم. یک نقاط قوّتى وجود دارد، من از آن حمایت میکنم؛ در هر کى باشد، حمایت میکنم. کى هست که این گرایش، این جهتگیرى، این تحرک، این جدیت را از خودش نشان بدهد و بنده در حد مسئولیتم از او حمایت نکنم؟ از شما دانشجوها که دنبال عدالتید، من حمایت نمیکنم؟ خوب، چرا. آیا اگر از دانشجوئى که عدالتخواه است و دنبال عدالت است، رهبرى حمایت بکند، این معنایش این است که از نقاط ضعفى هم که احیاناً توى آن دانشجو هست، انسان حمایت میکند؟ مسلّماً نه. قضیه این است. یک نقاط ضعفى وجود دارد، آن نقاط ضعف را بنده حمایت نمیکنم."
راستی ایشان از دولت آقای خاتمی هم خیلی حمایت میکردند. طوری که در یکی از دیدار های دانشجویی، یکی از سوالات همین بود که آیا حمایت های شما از دولت فعلی به منزله ی تأیید تمام کار های دولت است یا خیر!
در مورد نکته ی سوم من حرفی ندارم که بزنم. چون نه مسوول ِ صدا و سیما هستم و نه مسوول رسانه ها و روزنامه ها و نشریات مختلف.
راستش را بخواهید حرف شما را هم متوجه نمیشوم، و حتی ربطش را به طه رضا و خودم متوجه نمیشوم. مطمئنید سر یک سری مسائل با هم دیگر، من و شما و طه رضا، هم عقیده نیستیم؟!
فکر کنم اگر موضوع را بیشتر باز کنیم به یک تفاهماتی و اشتراکاتی برسیم! البته اگر وقت دارید و حال دارید و دوست دارید و ...!!!
در مورد نکته ی چهار هم باز نمیتوانم حرفی بزنم، یعنی حرفی ندارم که بزنم. نه اینکه سکوتم تأیید سخنان شما باشد، بلکه این قدر عقلم نمیرسد در این مسائل.
من مدتی از عمرم را خارج از ایران بوده ام. البته مدت کوتاهی از عمرم را. شاید فقط چند ماه. واقعا فرهنگ ایرانی ایراد هایی دارد اساسی. باعث میشود بین مردمش تفرقه بیفتد.
نمیگویم این فرهنگ تماما بد است یا غلط است یا از قدیم و ندیم بد بوده است ها. فقط میگویم آن چه که در ایران دارم اکنون میبینم دارد حالم را به هم میزند.
البته ببخشید این قدر رک نظرم را گفتم.
راستی من دوستان ِ دو رگه ی نصفه ایرانی ِ زیادی دارم (خودم هم تا حدودی دو رگه حساب میشوم) و چیزی که میبینم این است که اگر ایراد های فرهنگ ایرانی درست بشود، خیلی خیلی از این تفرقه ها برداشته خواهد شد.
راستی ما خیلی چیز های دیگر را هم دوست داریم که اینجا مجال گفتنش را ندارم!
راستی اگر سوال دارید منظورم از خارج از ایران کجاست، من امریکا و ترکیه و دبی را از نزدیک دیده ام. یکی از دوستانم هم که نیمه لبنانی است، لبنان و فیلیپین را دیده است. از کرد های عراق هم خبر داشتم. (چون بعدش اعدام شدند و یا از عراق فرار کردند آنهایی که میشناختم!)
راستی برای ارتباط با اعراب ِ عراق و پاکستان، میتوانید وقتی رفتید مشهد، به صحن غدیر بروید و با کمی دانستن عربی و انگلیسی و کمی خون گرمی میتوانید دوستان ِ زیادی پیدا کنید و نظراتشان را در مورد فرهنگ ایرانی بپرسید.
راستی اگر مشهد رفتید من رو هم خیلی دعا کنید، اصلا اگر مشهد هم نمی روید من را دعا کنید. یه چیزی، دعا کنید دیگه. قول میدهم جبران کنم و من هم برای شما دعا کنم.
دوست عزیز محمد رامین: راجع به نکته اول: یعنی بسیج با دگر اندیشان مشکی ندارند؟ ببین من نمی فههم تو چه فضایی سیر می کنی. دگر اندیشان بسیار متنوعند. به من بگو من اگر انتظار داشته باشم در تلویزیون مطالبی را راجع به شاملو، مصدق، منتظری، سیمین بهبهانی، مجمود دولت آبادی، محمد مجتهد شبستری و .... از زبان دوستان ایشان بشنویم انتظار زیادی است؟ اگر این اتفاق بیفتند یک عده کفن پوش بیرون نمی آیند؟ می شه شما تعریفتو از دگر اندیش، آزادی بیان، آزادی اندیشه، آزادی پس از بیان بگی؟ نکته دوم. در مورد حوادث پس از انخابات آقای خامنه ای اشتباهات بزرگی کردند. ایشان از عملکرد بسیج و نیروی انتظامی اعلام رضایت کردند در صورتی که به نظر من بسیج و نیروی انتظامی خطای بزرگی در برخورد خشن با معترضین که بخشی ار مردم بودند کردند. عملکرد تعدادی آشوبگر در تخریب اموال عمومی (که په بسا کار خود اطلاعاتی ها باشد) توجیهی برای کتک زدن مردم، کشتن و بد رفتارب و ایجاد رعب و وحشت نمی کند. دستگیری های غیر قانونی، شکنجه های فراوان، اعتراف گیری های غیر انسانی، داد گاه های نمایشی و .... همه به حساب آقای خامنه ای گذاشته می شود. پس از انتخابات عده ای را به اتهام کودتای مخملی گرفتند ولی هیچک را نتوانستند با این اتهام محاکمه کنند. در مورد نکته سوم می گویید حرفی ندارید چون شما نه مسئول رسانه هستید نه صدا و سیما. آقای خامنه ای که مسئول انها هستند و چون شما از آقای خامنه ای حمایت می کنید باید به این سوال ها پاسخ دهید چرا ایشان سیاست گذار نظام هستند. سوالات من بسیار کلیدی و مهم هستند و تا جواب ندهید نمی توانیم بحث را ادامه دهیم. در مورد نکته چهارم گفتید که عقلتان به این مسائل نمی رسد. از گفته شما تعجب می کنم. بحث ما تنها در صورتی می تواند ادامه پیدا کند که شما نکته چهارم مرا عمیقا بفهمید، راجع به آن موضع گیری کنید و جواب مرا بدهید. خواهش می کنم این کار را بکنید تا بفهمید ما دگراندیشان چه میگوییم، چه می کشیم، چه می خواهیم. اگر هم فکر می کنید ماحقی در این ممکلت نداریم بفرمایید تا خیال ما راحت شود. عزت زیاد.
دوست عزیز محمد رامین: راجع به نکته اول: یعنی بسیج با دگر اندیشان مشکلی ندارد؟ ببین من نمی فههم تو چه فضایی سیر می کنی. دگر اندیشان بسیار متنوعند. به من بگو من اگر انتظار داشته باشم در تلویزیون مطالبی را راجع به شاملو، مصدق، منتظری، سیمین بهبهانی، مجمود دولت آبادی، محمد مجتهد شبستری و .... از زبان دوستان ایشان بشنویم انتظار زیادی است؟ اگر این اتفاق بیفتند یک عده کفن پوش بیرون نمی آیند؟ می شه شما تعریفتو از دگر اندیش، آزادی بیان، آزادی اندیشه، آزادی پس از بیان بگی؟ نکته دوم. در مورد حوادث پس از انتخابات آقای خامنه ای اشتباهات بزرگی کردند. ایشان از عملکرد بسیج و نیروی انتظامی اعلام رضایت کردند در صورتی که به نظر من بسیج و نیروی انتظامی خطای بزرگی در برخورد خشن با معترضین که بخشی ار مردم بودند کردند. عملکرد تعدادی آشوبگر در تخریب اموال عمومی (که چه بسا کار خود اطلاعاتی ها باشد) توجیهی برای کتک زدن مردم، کشتن و بد رفتارب و ایجاد رعب و وحشت نمی کند. دستگیری های غیر قانونی، شکنجه های فراوان، اعتراف گیری های غیر انسانی، داد گاه های نمایشی و .... همه به حساب آقای خامنه ای گذاشته می شود. پس از انتخابات عده ای را به اتهام کودتای مخملی گرفتند ولی هیچک را نتوانستند با این اتهام محاکمه کنند. در مورد نکته سوم می گویید حرفی ندارید چون شما نه مسئول رسانه هستید نه صدا و سیما. آقای خامنه ای که مسئول انها هستند و چون شما از آقای خامنه ای حمایت می کنید باید به این سوال ها پاسخ دهید چرا که ایشان سیاست گزار نظام هستند. سوالات من بسیار کلیدی و مهم هستند و تا جواب ندهید نمی توانیم بحث را ادامه دهیم. در مورد نکته چهارم گفتید که عقلتان به این مسائل نمی رسد. از گفته شما تعجب می کنم. بحث ما تنها در صورتی می تواند ادامه پیدا کند که شما نکته چهارم مرا عمیقا بفهمید، راجع به آن موضع گیری کنید و جواب مرا بدهید. خواهش می کنم این کار را بکنید تا بفهمید ما دگراندیشان چه میگوییم، چه می کشیم، چه می خواهیم. اگر هم فکر می کنید ماحقی در این ممکلت نداریم بفرمایید تا خیال ما راحت شود. عزت زیاد.
آقای نیرهدی، با سلام و پوزش از کامنت های زیاد و تکراری. شما با فیلمتان از مظلومیت یزدان گفتید ولی نقل بی طرفانه و منصفانه ای از حوادث پس از انتهابات نداشتید و تمام قد به دفاع از نظام پرداختید. خوشحال می شوم به کامنت های قبلی من و نیز به سوالات من از محمد رامین صریحا جواب دهید. اگر هم حقی برای ما دگراندشان قائل نیستید صریحا بفرمایید تا من ساکت شده و وبلاگ شما را به مزخرفات خودمم پر نکنم. خیر پیش
دوست عزیز. من هنوز فضای فکری تو را نمی فهمم. تو در سایت آقای خامنه ای سوال و جواب چند سال پیش را دیدی و نتیجه می گیری انتقاد از ایشان آزاد است ولی نمی توانی به این سوال جواب دهی چرا هیچ روزنامه ای حق سوال از ایشان را ندارد و چرا صدا و سیما جز مدح ایشان کاری نمی کند. اگر مفهوم دگر اندیش و حق و حقوق او و کاری که با ایشان می شود را نمی فهمی نمی دانم چه بگویم.
مشکل مملکت ما ریشه ای است. به مشکلات خوبی اشاره کردی. ولی باور کن مسئول همه این مشکلات شخص اول ممکلت است به همان دلیل که در زمان شاه ما همه چیز را از چشم او می دیدیم.
در مورد نیروی انتظامی دلت را به یک جمله رهبر خوش نکن که هم خدمات را باید در نظر گرفت و هم ظلمی که اتفاق افتاده. در مورد کهریزک و کوی دانشگاه پارسال و چند سال پیش ببین به کجا رسیده. در این مملکت عده ای مصنونیت آهنین دارند.
گفتی چطور می شود جلوی دروغ رسانه ای را گرفت؟ هیچ جوری نمی شود گرفت چرا که در رسانه ها چه این طرفی چه آن طرفی پر از دروغ است و من خسته از این همه نیرنگ و دروغ.
به سایتت سر خواهم زد دوست عزیز و برایت کامنت خواهم گذاشت.
راستی در مورد حوادث پس از انتخابات پرسیدی اگر جای سرباز نیروی انتظامی بودی چه می کردی؟ همانی می کردم که به من دستور داده بودند. باید از فرماندهان و خصوصا فرماندهکل قوا پرسید که با معترضین چرا باید با خشونت و کشتن برخورد کرد؟ با دستگیر شدگان چرا باید با خشونت و تحقیر و شکنجه برخورد کرد؟ دوست عزیز من خود در آن روزها در خیابان ها بودم و تعدادی از دوستانم دستگیر شدند. والله ما نه آشوبگر بودیم و نه اغتشاشگر تنها اعتراض داشتیم و هنوز هم داریم.
در مورد تعریف آزادی بیان و عقیده باید بگویم: هر کس ازاد است به هرچه دوست دارد اعتقاد داشته باشد. آزادی بیان هم یعنی اینکه هر کس آزاد است نظرات و عقایدش را بیان و تبلیغ کند به شرط آنکه مخل اصول کلی که عرف تعیین می کند نباشد. می دانم دعوا ز همین تفسیر عرف شروع می شود.
نکتهی اول: شما ابتدا گفتی که جلوی خامنه ای کسی نمیتونه بهش انتقاد کنه و ... بعدش دیدیم که نه، سوال هایی که بعضی هایش سوال های خود شما هست رو دانشجو ها از ایشون پرسیده اند. جواب هم داده است. حالا من از شما یه سوالی دارم، چرا اساسا اینطوری فکر میکردید؟ چی دیده بودید که باعث شده بود چنین فکری کنید؟ و حتی بدون تحقیق مطمئن بودید که این سوال ها را من با انگشتان خودم تایپ کرده ام و در اینترنت نیست؟ من نمیدانم آیا از دوستان ِ دولت آبادی و یا بقیه ی کسانی که فرمودید آیا کسی میواند بیاید به تلویزیون یا نه. اما دو تا نکته، اول اثبات کنید کسی نمیتواند بیاید. دوم اینکه اگر این را اثبات کردید، سوال من هم هست، که چرا اجازه نمیدهند به آنها. یعنی آنوقت هم عقیده هستیم با هم. راستی من تعریف جامعی از آزادی بیان و عقیده ندارم. اما میدانم هر کسی آزاد نیست هر چیزی خواست بگوید. و میدانم هچ کسی حق ندارد تفکر کس دیگری را (چه با زور فیزیکی و چه با زور تبلیغاتی) محدود کند. بعضی از عقاید هم محدود کننده ی فکر هستند که با آنها کاملا مخالفم. شما اگر دیدگاه تان را، هر چند جامع نباشد بیان کنید تا شاید در این هم تفاهم داشته باشیم!
نمیدانم چرا فکر میکنید که من باید همه چیز را بدانم. یا حتی دارید فکر یکنید آقای خامنه ای که سیاست گذار کلی هست باید در مورد این ریزمسائل هم مسوول باشد. صدا و سیما مسوولی دارد که رهبری طبق وظیفه اش آن را تعیین میکند که اگر ایرادی در کار صدا و سیما هست باید به مسوولش مراجعه کنی. وزارت ارشاد زیر مجموعه ی ریاست جمهوری هست و نه زیرمجموعه ی رهبری. پس در ورد وزارت ارشاد باید به ویزر ارشاد و بعدش به رئیس جمهور مراجعه کنی. از کی تا حالا خامنه ای شده رئیس مطبوعات؟!
راستی اگر روزنامه ای به خاطر چاپ این سوال ها توقیف بشود من هم سوال دارم! یعنی فقط چاپ و بحث روی این سوال ها ایراد ندارد.
راستی به نظرت چهجوری باید جلوی دروغپردازی تخریب رسانه ای را گرفت؟
مثلاً من قبل از اینکه بسیجی بشوم.، دیدگاه بدی نسبت به امام خمینی داشتم. یه سایتی آمده بود گزیده حرف هایش را گذاشته بود. یکی از جمله های امام خمینی هم این بود : خطر دانشگاه از خطر بمب خوشه ای بالاتر است! حالا شما این جمله را بگذار کنار 16 آذر و بعد متوجه هستی که چه برداشت هایی میشود از این یک جمله. حتما متوجه هستید که با خواندن این جمله چه قدر دیدگاهم نسبت به امام خمینی بدتر شد. آنقدری که کنجکاو شدم برم و سخنرانی را بخوانم ببینم دیگر چه چیزهایی گفته. بعد فهمیدم سخنرانی در جمعی از طلاب و دانشجو ها بوده. و ماهیتیش اخلاق بوده است. و اینکه علم بدون اخلاق منتهی به سلاح میشود. و حوزه ی بدون اخلاق فکر مردم و جامعه را خراب میکند و حتی حوزه خطرش از دانشگاه هم بدتر است. یعنی ببین. با یک بیان ِ نابهجا و خصومت دار و دروغپرداز چه قدر تأثیر منفی روی افکار عمومی داشت آن سایت. راهکارتان چیست برای جلوگیری از جو سازی و تخریب؟
من با تمام مواردش موافق نیستم. اما با خیلی از موادش اعلام موافقت میکنم. مثلا چادری با غیر چادری حقوقشان یکسان است. مرد و زن. ریشو و بی ریش. علاقه مند به شاملو و ... . حتی قبول دارم که صدا و سیما الآن برای همه نیست و باید برای همه باشد.
حتی میدانم صدا و سیما افتضاح است و هیچ برنامه ی سرگرمی ای ندارد.
وقتی میگویم عقلم نمیرسد، اولش این است که با همه ی تساوی های حقوقی موافق نیستم. و دوم اینکه نمیدانم منظورتون از پرسیدن چنین سوالی چیست. خب من هم دارم مثل شما فکر میکنم (با یک تقریب بالایی!)
اما به شما گفتم. این انتقاد شما مربوط به فرهنگ ایرانی هاست. الآن خیلی از خانم هایی که چادر ندارند هم دیدگاهشان به یک چادری یک دیدگاه بد است.
ضمنا من هم خیلی از جاها به مشکلی که میگویید برای حجاب برخورد کرده ام. یعنی یک وز با یک نفر از دوستانم داشتیم وارد دانشگاه میشدیم که نگهبان دم در گفت مانتو اش کوتاه است و نمیتواند داخل دانشگاه بیاید!
شما بگویید راه حل این مسال چیست؟
مشکلت ما در ایران اینقدر هم کم نیست! ما نه دانشگاهمان دانشگاه است، نه صنعتمان صنعت است. نه رستورانمان رستوران است و نه فوتبالمان آدموار است و نه سینمایمان چیز مطرحی دارد و ...
من مشکلم این هاست. من مشکلم ترافیک لعنتی است. من مشکلم کوتاهی مدیران است. افتضاح بودن سامانه ی ریلی (رجا) و ...
مشکلم خودکفا نبون در کشاورزی، صادرات کم غیر نفتی و ... است.
اگر ببینید مشکلاتمان خیلی زیاد است و رهبر هم به این ها اشاره میکند و حتی راه حل هم میدهد (در صورتیکه راه حل دادن وظیفه اش نیست) اما کو گوش شنوا؟
یه جبهه شده جانم فدای رهبر. یه جبهه هم شده فحش دادن به رهبر! بدون اینکه ببینند رهبر چی گفته و ...
شما گفتید همانطور که زمان شاه، او را مسوول تمام ناکارآمدی های سیستم میدانستید، همانطور هم نفر اول مملکت را مسوول میدانید.
من گزارهی اول را نمیدانم. یعنی نمیدانم آیا در آن سیستم شاه مسوول امور اقتصادی بوده یا نه. یا مسوول دانشگاه ها را مستقیم تعیین میکرده یا نه.
اما طبق قانون چیزی که میبینم خیلی جاها خامنه ای مسوول نیست. مردم رئیس جمهور انتخاب میکنند و بعد او کابینه دارد و مجلس است که باز مجلس را مردم انتخاب میکنند.
خیلی از مشکلات ما به قول بعضی ها جهان سومی بودن ما است. تا حالا رئیس جمهور دیده اید که برنامه داشته باشد برای اداره ی کشور؟ یک برنامه ی جامع.
تا حالا نماینده ی مجلس دیده اید که بخواهد دل بسوزاند به حال ملت. بله داشته ایم. اما چرا کم داشته ایم؟
اصلا این ها را ول کنیم.
چند تا دانشجو و چند تا استاد داریم که واقعا دانشجو و استاد هستند؟ چهقدر دانشگاه ما صنعتی است؟ و ...
شما این مشکلات را نفر اول مملکت میدانید. خب حرفی نیست. شاید این عقیده تان است. اما لطفا دلیلش را هم بیاورید.
راستی من از شما خواهشی داشتم. نه اینکه بگویم حرف های خامنه ای حدیث است. نه! از شما میخواهم حرف های ایشان را نقد کنید برایم. نه این که بگویم خیلی خفن است و نفس قدسی دارد و ...! بحث این حرف ها نیست. دعوتتان میکنم.
چیز عجیبی هم نیست. میتوانید انتخابی عمل کنید و یکی دو تا سخنرانی را با توجه به عنوانش انتخاب کنید و بیاییم بحث کنیم. همانطور که در مورد نظرات میلان کوندرا میشود بحث کرد، در مورد خامنه ای هم میشود. چرا که قبل از این که رهبر باشد، یک آدمی است که نظراتی دارد که قابل تأمل هستند...
یه نکته ی دیگر. خامنه ای دارد راهکار ارائه میدهد. برای همین است که مایلم شما نظراتشان را ببینید و نقد بکنید. ما همه جزئی از این جامعه هستیم. باید با هم آن را بسازیم. بدون همدیگر نمیتوانیم.
آقا یا خانم نظری. نمیدانم تا حالا زندان رفته اید یا نه. اما من دو تا زندان را از نزدیک تجربه کرده ام. یکی اش اوین بود و یکی اش زندانی در قزوین. هیچ کدام هم برای کار سیاسی ای نبود.
اما هرگز ندیدم سرباز ها لزوما به حرف فرمانده گواش دهند. سربازهایی که در ازای گرفتن سهمیه ی سیگار هر چیزی بخواهی برایت می آورند. قاچاقچی ای که در زندان تلویزیون ال سی دی دارد! کولر گازی دارد و رفقایش مواد را با هماهنگی زندانبان ها از روی دیوار به داخل زندان می انداختند و آن ها را می فروخت به زندانی ها! داداش یا ابجی، اوضاع دنیا خیلی خراب است و اوضاع خیلی از کشور های خارج از ایران از ایران بدتر است. اتفاقا پسر 18 ساله ی شیرازی ای هم بود که چون بهش تجاوز کردند خودکشی کرد. اما شما حامیان حقوق بشر سکوت کردید!!! چیزی که عیان بود. نه پیگیری شد کار چه کسی بود و نه پیگیری شد که چرا یه پسر 18 ساله باید کنار این جانی ها بیفتد. کار یکی از هم بندی هایش بود.
دوست ِ عزیز. منطقی باشی میدانی همیشه سرباز ها حرف فرمانده شان را گوش نمیدهند. در گوگل تایپ کن: "آزمایش زندان استنفورد" و ببین چه آزمایشی بوده است...
راستی ما هزار بار از خامنه ای شنیده ایم که با فلان برخورد و بهمان برخورد مخالفه. باز تو میگی دستور داده؟
بسم الله اولا: خسته نباشید به آقایان طه رضا و شمقدری بابت فیلم مستند "یزدان تفنگ ندارد" دوما: از بحث های بالا هم استفاده کردیم، آنچه مشخص است کمبود استدلال در طرف مربوط به طرفداران آقای موسوی است. سوما: دوستانی که شبهات بالا رو مطرح کردند، جوابهاشون رو در بسیاری از سایت های دیگه می تونن پیدا کنن. البته اگه دنبال حقیقت باشن. توی همین بسیج دانشجویی که چند بار اسمش آورده شد، آقایان طرفدار موسوی یکبار هم قدم نذاشتند. یک بار بیان و منطق بچه ها رو بشنون بعد اظهار نظرهای سخیف سران اصلاح طلب راجع به بسیج رو بلغور بفرمایند! چهارما: بعضی از نظردهی های بالا مربوط به کسانی است که اصلا در خارج از کشور هستن!! نمی دونم کسی که خارج از کشوره و وقایع کشور ما رو از رسانه سازمان سیا (رادیو فردا، رادیو امریکا) و یا BBC (رسانه دولتی استعمار پیر) و یا شبکه های مضحک سلطنت طلب!! می شنوه چطور می تونه راجع به وقایع ایران با این قاطعیت صحبت کنه؟! پنجما: آقایان طه رضا و شمقدری عزیز! یه مستند کافی نیست! حالا که این توانایی رو الحمدلله دارید، منتظر مستندهای بعدی شما هستیم البته خب یه مقدار انتظاراتامون هم بیشتر شده! یا علی
یک روز کسل کننده به طور اتفاقی سی دس فیلمتون رو روی میز کار پدرم دیدم و تصمیم گرفتم ببینمش با اینکه به نظرم طولانی اومد ولی دوستداشتنی بود و روند تقریبا معقولی داشت به شما تبریک میگم . فقط ای کاش بی طرفانه تر عمل می کردید و ظریف تر وارد اصل مطلب می شدید اینجوری طیف گسترده ای از افراد از ان استفاده می کردند موفق باشید
سلام دوست عزیز آقا طه(اسمت خیلی قشنگه من اگه پسر دار شدم اسمش رو می گذارم طه) من دانش آموزم. دانش آموز پیش دانشگاهی دبیرستان فرهنگ رشته ادبیات و علوم انسانی و در اصفهان زندگی مینکم. اگه خدا بخواد دلم می خواد سال دیگه مهمون شما باشم تو دانشگاه تهران. بگذریم! 1) دوست من ندا تنها کسی نبود که سال پیش کشته شد. ده ها نفر دیگر نیز بودند. کاش کسی هم سراغ آن ها را می گرفت. 2) از نظر من هیچ منافاتی نداره که دوتا باطل با هم اختلاف داشته باشند. برام خیلی هم فرق نمی کنه که کدام باطل تراست. فرقش اینه که از یکی بیشتر بدم می آید و از یکی کمتر. 3)گمان کنم بیشترین حجت های شما برهان های دینی است و استنادتان در حق و باطل تاریخ صدر اسلام و رفتار و منش معصومین است. خوشحال می شوم کمی در این مورد با هم مکاتبه کنیم. شاید به این نتیجه رسیدید که دین همیشه هم به نفع شما تفسیر نمی شود. 4) برای من پذیرفتنی نیست در کشوری که جمعیت جوانش حدود 70 درصد از کل باشد. غیرمعصومی ادعای پدر بودن و ولی نعمت بودن داشته باشد. من به شخصه با چنین تفکری مخالف هستم. 5) برای من رهبری کمتر شباهتی با علی(ع) دارد. می خواهید نگاه علی به فرزندانش را بررسی کنید؟ فرزندان که هیچ. علی به مالک گفت مردم دو گروه اند یا برادر دینی تو یا انسانی مثل تو (نامه 53) علی گفت از ستم نمی توان به عدالت رسید(نامه 59) یعنی با کشتن و قربانی کردن ده ها نفر و زندان و شکنجه نمی توان حقیقتی را اثبات کرد. علی با مسلمینی جنگید که آگاهانه علیه او شمشیر کشیده بودند نه با کسانی که فریاد زدند رای ما کو؟ و نه با فریب خورده هایی که تحت تاثیر جو بانک آتش زدند.
علی با مالک گفت: بارها از رسول خدا شنیدم که می گفت پاک و مقدس نیست جامعه ای که در آن امت زیر دست نتواند بدون لکنت زبان حق خود را از قوی و بالا دست بستاند.(نامه 53) علی خود را فوق خطا نمی دانست و دوست نداشت آنگونه که با جباران سخن می رانند با او نیز! (کلام 207) علی صراحتا گفت من نمی توانم شما را به کاری وادارم که خود نمی خواهید(خطبه 207) علی گفت: به جان خودم سوگند که امامت جز با حضور مردم شکل نمی گیرد. (خطبه 172) دقت کنید می فرماید امامت. نه خلافت. نه حکومت که نقش مردم پر رنگ است. او امامتی را می گوید که بین خودش و خداست. از این بالاتر؟ حالا چطور عده ای با ادعای نیابت از امام معصوم خود را چنین بزرگ می انگارند و دیگران او را امام خطاب و ولی امر مسلمین جهان خطاب می کنند. الله اعلم داشتم می گفتم! علی در الکامل فی تاریخ جلد 2 می فرماید: جز آنکه شما بخواهید حق حاکمیت ندارد. علی به سربازانش فرمود: هیچ پرده ای را ندرید و به هیچ خانه ای وارد نشوید.(الکامل ... ج2 ص347) آیا آقا به بسیجیان و سژاهیانش چنین گفت؟ آیا از آنان که کوی دانشگاه و کهریزک را به خون کشیدند تبری جست؟ علی اجازه نمی داد کسی دنبال اسبش ژیاده راه بیفتد چون این کار را خواری مومن و فریب پیشوا می دانست. آیا آقایتان خود را برتر از علی می داند که سوار بر ماشینی با قطر یک متر فولاد دور بدنه اش به قم می رود و برای کسانی که چفیه شان را به تایر ماشین می مالند به قصد تبرک دست تکان می دهد؟ همه این هارا گفتم اما بدانید من نیز گاهی شک می کنم. ادعا ندارم حقیقت را دربافته ام و در پی آن نیز هستم. پس بهتر است صبر پیشه کنیم چرا که زمان خود بهترین قاضی است و خداوند فرمود: نیرومندتر از آنان را به هلاکت رسانیدیم و سنت پیشینیان تکرار شد. /زخرف - 8/ /و به کسانی که ستم کرده اند متمایل نشوید که آتش دوزخ با شما می رسد و در برابر خدا برایتان دوستانی نخواهد بود و یاری نمی شوید/ سوره هود 113
السلام علیکم یا انصار دین الله نمی دانم چه گونه گویم، زبان قاصر است و حافظه خالی بر خلاف شما که وبلاگی دارید با آن ادبیات و....مگر دانش آموز اول نظری چه قدر از این تعارف ها شنیده...اصلا بگذار ادب و تعارف را کنار گذارم... خوب آقا نیر هدی اصل حالتون چه طوره !؟ بابا خداییش ایوَل داره یه جوون یه تابستونش رو بذاره و به جای اینکه به حال هاش برسه ، دل رو بزنه به دریا و روایت کنه و... وامّا سهم من ... کاری که با عشق و شور درست شده باشه کلی ارزش داره ... فکرشو می کردین؟ یه چیزی درست کنین که یه نوجوون تو یه روز برفی زمستون برسه خونه و CD تون رو به عنوان ضمیمه روی مجله پنجره ببینه و بذاره تودستگاه و طوری نگاش کنه که وقتی تو چله امتحاناش می رسه خونه با دیدن "یزدان تفنگ ندارد" همّه ی خستگی امتان صبحش گرفته می شه و کلی انرژی مثبت برای امتحان بعدیش بگیره ... خلاصه کلی توی اون CD فقط یه مستند نبود بلکه کلی لذت و انرژی و ... توش ضمیمه بود. یک پژوهش کامل وحالا چند مساله رو میخوام باهاتون در میون بذارم 1-اولا احساس می کنم که توی متن زندگینامه تون (موجود در وبلاگ) تجدید نظری بشود .آیا به عنوان مزاح هم می توان حق الناس ومردم آزاری را آدم مدیون کسی باشد که در مقام او و علمش گفتند"رفع الله رایت العباس" اگر یه نفر که تو خط عاشورا نباشه، اینو بخونه چی فکر می کنه؟ 2-من از اول زندگی کمک کردن رو خیلی دوست داشتم وبرای من ارزشمند بود شاید دلیل جذابیت مستند شما هم تلاش جهت کمک برای افزایش بصیرت بوده در هر حال من با اعلام آمادگی کامل حاضرم به عنوان یک نیروی کمکی در تهیه مستند های بعدی شما حضور داشته باشم البته بعد از رضایت والدین .خودتان هم که به یک مرتبه ارزشمند رسیده اید میدانید که از رضایت و دعای پدر ومادر بوده است. 3-اگه امکان داره بگین که در راهپیمایی 22 بهمن از کدام مسیر و خیابان به جمع راهپیمایان می پیوندین تا ملاقاتی کوچک با هم داشته باشیم (البته منظورم مسیر فیزیکی است نه مسیر معنوی) انشا الله بحق مادر "غریب کربلا" و دو دست مقدس "یل نینوا" درمسیری باشیم که رسواتر و بدبخت تر و بیچاره تر و .. سازیم دشمنان مخاطب "این طالب بدم المقتول بکربلا" خواهش میکنم به درخواستام جواب بدهید در همین جا چون به ایمیل دسترسی ندارم. صدراادین ،اول نظری
سلام بر شما.من یک میرحسینی ویک اصلاح طلب هستم و دوستدار اندیشه های خاتمی.سید رضا خوش به حالت که میتونی درد دلت رو مستند کنی!خوش به حالت که میتونی حرف بزنی!مستندتو دیدم واقعا جالب بود واز یک نظر قابل تحسین اینکه دروغ نداشت و واقعیتها رو گفت اما نصف واقعیتها رو گفت.کاش من هم با دوربینی میتونستم نصفه دیگشو کامل کنم و به اوین نرم! شما کامل کن و بدان که به اوین نمی روی!
از پاسختان ممنون با تشکر از شما به خاطر پاسختان در پاسخ می خواهم شعری هدیه دهم که در وبلاگی دیده ام:
ظهر فردا قد رعنای حسین است کمان بازجوید شه بی یار ز عباس نشان ز علمدار خود آن خسرو شمشاد قدان که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان قرص خورشید هم از خجلت او پنهان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است . . مکن ای صبح طلوع
شما چگونه به روح الله تضمین می دهید که به اوین نمی رود؟ در مورد انتخابات، شما جز تحلیل های منطبق بر دریچه صدا و سیما چه چیز دیگری را دیده اید که اجازه انتشار عمومی بدون ترس داشته باشد؟ لطفا کمی با خود صادق باشید. دروغ بد است بد است بد است، به خدا بد است. اولا ما حدود دوازده باری دستگیر شده ایم برای ساخت این مستند!!! هر کس مرد است بسم الله دوما مراجعه کنید به کلیپ هایی که دوستان شما از زدن سر و ته فیلم ما تولید کرده اند و به نفع خودشان! شاید نظرتان عوض شود. با شما موافقم، دروغ به خدا بد است.
دستگیر شدید رفتید زندان، کی ها رو دیدید؟ عبداله مومنی رو دیدید؟ یا محمد نوری زاد رو ملاقات کردید؟ در ضمن من با کسی که دروغ بگوید دوست نیستم. حیف شد! دوست داشتم با شما دوست باشم، اما نشد! موفق باشید.
منظورم این نبود که شما دروغ می گویید. من شما را آدم صادق و درستکار ولی مدافع نظام ظلم سالار رسانه ای حاکم می دانم. منظورم این بود از کسانی که فیلم های شما را دستکاری می کنند و شما آنها را دوست من خوانده بودید اعلام برائت می کنم و آنها را دوست خود نمی دانم. من هم دوست دارم با شما دوست باشم بدلیل صداقت شما.
سلام آقا نیر هدی.عزاداری هاتون قبول باشه ببخشید می شه بگین من چه جوری می تونم سر به ایمیل هام بزنم؟البته پس ز وارد شدن بهhttp://pulse.yahoo.com/ (اصلا به من ایمیل فرستادین؟؟) در ضمن می خواستم بدونم که با این که خیلی ها گفتند در متن زندگینامه تون تجدید نظر کنید،چرا تغییری ندادید؟(البته اگر جوابم رو ندهید خیلی ناراحت نمی شم شاید خصوصی باشه) لطفا در مورد22بهمن هم یکم جوابتون محدود تر باشه بهتره آخه تو اون همه جمعیت چگونه شما رو پیدا کنم التماس دعا یا علی مدد صدرالدین اول نظری سلام برای تغییر زندگینامه خیلی توجیه نشدم! با این شکل و شمایل من خیلی سخت نیست پیدا کردن من در 22 بهمن!
تایج مسابقات فوتبال را پیش بینی کنید و جوایز میلیونی بگیرید
توضیحات کامل در وبلاگ زیر:
http://b-taraf.blogsky.com