کهف

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان
سه شنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۰، ۰۵:۳۱ ب.ظ

این زمان

بسم الله الرحمن الرحیم

خدایا! در عجب زمانه ای ما را به این سیاره ی غم ها و رنج ها وارد کرده ای. در زمانه ای که تنهایی اولین و شاید کوچک ترین عذابی است که برای ما در این ویران کده که به آن دنیا می گویند، برایمان آماده کرده اند. چه می گویم، برایمان آماده کرده ای!

امروز برج ها بلندتر شده اند. اتوبان ها (جدیدا می گویند بزرگ راه) فراخ تر و اتومبیل ها تندروتر. قطارها راحت تر، هواپیماها زیباتر و شعب بانک ها در سراسر این کره ی خالی بیش تر و بیش تر. و این ها همه قرار بود برای آن باشد که وقتم آزادتر شود و خیالم آسوده تر، برای آن که بیش تر وقت داشته باشم فکر کنم، خیال کنم، تصور کنم و نهایتا کارم به تصدیق بکشد؛ تصدیقی که قرار بود آغاز ماجرایی باشد به نام سلوک. حال تصدیق برایم شده آن نهایتی که دور است، بسیار دور است.

خدایا! در عجب زمانه ای ما را به این سیاره ی غم ها و رنج ها وارد کرده ای. غم از این بزرگ تر که در این روزگار حتی فرصت غم خواری نیست؟ عجب روزگاری شده است، حتی فرصت ندارم بنشینم  و رنج هایم را مرور کنم، این روزگار ، روزگار دویدن است، فرصت نشستن نیست حتی برای مرهم گذاشتن روی زخم های چند ساله.

خدایا! روحم زخم خورده و فرصت التیام نیست، ترسم از شدت خون ریزی از حال بروم. این چه روزگاری است که ما را بر آن سوار کرده ای؟ روزگاری که با هیچ دهنه ای رام نمی  شود و در بی قراری این یابوی وحشی شده ی رام نشدنی، اینترنت محوریت دارد. امروز روز اینترنت است و دنیا به کام سایت ها و شبکه های اجتماعی. اگر تا چند سال پیش دنیا در اختیار شرکت های بزرگ نفتی جهان بود، یا اگر تا چند ده سال قبل، کمپانی هند شرقی دنیا را می چرخاند، امروز جهان زیر چکمه های google و yahoo و facebook است؛ چکمه هایی که فرار از بوی گندشان امکان پذیر نمی نماید.

خدایا! امروز دیگر نه با شمشیر سر از بدن جدا می کنند و نه با گیوتین. امروز دیگر حتی بدنم را با گلوله ی کلاش هم مورد اصابت قرار نمی دهند، تکه فلزی که برای خودش شرافتی داشت و نجابتی؛ از آن جهت که حداقل انسان را به یک "آخ" گفتن ناقابل وادار می کرد. امروز دیگر دور، دور موشک و خمپاره هم نیست که به پدر و مادرت یک کیسه گوشت کباب شده تحویل بدهند، گوشتی که می گفت "بوی کباب چنجه می داد!" و اگر کسی بپرسد که "پس قصه ی اسرائیل و غزه چه می شود با آن همه بمب های فسفری  آن همه بوی گوشت کباب شده؟" یا "هنوز در یمن وهابی ها آدم می کشند با همین شیوه، آن ها را چه می گویی؟" یا "کشتار مردم بحرین و قذافی و ...؟" جواب می دهم این هم از حماقت یهود است و آن ولد حرامی اش وهابیت و آل سعود!

این روزها روزهای جان سپاری نیست، روزهای روح سپاری است. در روزگار ما پیش از آن که ملک الموت جان را قبض کند، شیطان روح را در بند می کند؛ در بند هالیوود، در بند چوب مقدس! و خیال کرده اند این چوبِ مقدسِ شیطانی نفحه ای دارد از آن چوب که خدا از موسی پرسید:" وَمَا تِلْکَ بِیمِینِکَ یا مُوسَى؟" و او پاسخ داد:" هِی عَصَای أَتَوَکَّأُ عَلَیهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِی وَلِی فِیهَا مَآرِبُ أُخْرَى" همان که همه ی سحرها را بلعید. همان که ساحران عظام بلاد را در جا به سجده انداخت و وقتی فرعون تهدیدشان کرد به مرگ، جملگی پاسخ دادند:" وَمَا تَنْقِمُ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِآیاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءَتْنَا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَینَا صَبْرًا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِینَ"

خدایا! در عجب زمانه ای ما را به این سیاره ی رنج ها وارد کرده ای! در زمانه ای که "نشکوا الیک من غیبت ولینا و قلّت عدننا و کثرت عدوّنا و ..." نشکوا الیک! ما به تو شکایت می کنیم و آن قدر صبر می کنیم تا ببینیم: " وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ"

چه بیهوده نفسی است آن نفس که جز برای تحقق این وعده خرج شود و چه بی حاصل عمری است که جز با خیال رضایت تو و ولی تو سپری شود، همان ولی که: "جسده فی الاجساد، روحه فی الارواح و ...

  

۹۰/۰۲/۲۷
سید طه رضا نیرهدی

نظرات  (۷۵)

چرا نظرات افراد مخالف رو جواب نمیدید و فقط تاییدشون میکنید؟

خوب شما هم اگر احساس نیاز می کنید، وارد شوید و به نظرات مخالف نظرتان پاسخ دهید!!
همه اش را که من نباید جواب دهم.
سلام فریاد از نظرات سازنده و انتقادی شما استقبال می کند.

و امروز حیا و حرمت را زیر پایمان له کرده ایم . بله برج ها هم بلند تر شده اند و اتوبانها هم فراختر اما دل ها روز به روز کوچکتر و سنگتر و تاریکتر .

یا حق
آره چه بیهوده نفسی ست.اما اینا به زمانه ربطی نداره به قول یکی,زمانه پس فردا یقه مون رو میگیره میگه"آخه آدم حسابی منم,شماها به گند کشیدین."بهتره به جای گیر دادن به زمونه یه نظر به خودمون بندازیم...........
اره بد زمونه ایه.شعیب ابن صالح (یهودی نژاد) همونی که نظرش به آقاتون نزدیکتره زل میزنه تو دوربین و راست راست دروغ میگه و کک شما هم نمی گزه.راستی تو روایات و احادیث بگردید ببینید از دعوای سید خراسانی با شعیب ابن صالح چیزی نوشته ؟عاقبتشون چی میشه؟بالاخره کی کیو کله پا می کنه؟
جنگ بین حق و باطل همیشه بوده و هست و خواهد بود متعلق به هیچ زمانی نیست اگر امروز باطلها پیچیده ترند به خاطر اینه که آدمها پیچیده تر شدند نه این که زمانه بد زمانه ای است چقدر مطمئنیم که اگه دوران امام حسین بودیم در صف باطل نبودیم ؟
این پستتان واقعا عالی بود...اما...تضاد می بینم بین این پست و بعضی از نوشته های قبلی تان !
تضاد شاید نه...تفاوت!!

این پست را دوست تر می دارم !


قلّت عددنا... و کثرت عدونا...درد توی این دعا هست...شرمندگی! عجز!
.
.
.


عزیزٌّ علیَّ ان اَری الخلقَ و لا تُری....
متی ترانا و نراک؟
دوست عزیز چرا راجع به کشتار و قتل عام مردم بیگناه در کشور دوست وبرادر سوریه فیلم نمی سازی؟چرا بسیجی ها جلوی سفارت سوریه تجمع نمی کنند؟ممنون می شم اگر من را ارشاد کنید.

واقعا شما نمی دانید که بنده فکر می کنم دلیل اغتشاشات سوریه، دلارهای سعودی و آموزش های امریکایی است؟
لطفا توضیح دهید چرا برای کشورهای بحرین و یمن و ...می گویید انقلاب مردمی و اسلامی ولی برای سوریه می گویید اغتشاشات؟

نظرم را در ذیل کامنت قبلی فرض کردم!
اخ که چقدر خوشحال می شم وقتی بعضی نوشته ها رو می خونم که مجبور می شم نیم ساعت تکون نخورم و فکر کنم.
...
"سفر به آخرین گرا " در یک فنجان فکر
جناب هامون بهتره برای اثبات حقانیت راه خودمون تلاش کنیم نه سرکوب همدیگه اگه رهبرمون روزی گفت نظرم به احمدی نژاد نزدیک تره تا آقای هاشمی برای این بود که آقای هاشمی خطشون اسلام لیبرال بود و احمدی نژاد داعیه اسلام ناب را دارد در ضمن من مثل شما معتقد نیستم که رهبرم مانند پیامبر باید بی اشتباه باشد اگر روزی گفتند من نظرم به ایشون نزدیکتره یک روزهم شهامت این رو داشتن که بگن آقای احمدی نژاد حق انجام هر کاری رو نداری. قطعا کسی که بخواد به ملتش خیانت کنه و دوست دشمنان مردمش باشه کله پا میشه در این زمینه خدا به آدم عقل داده نه روایت
۲۹ ارديبهشت ۹۰ ، ۰۰:۴۷ هامون به فرقان
خب بالاخره یه نفر پیدا شد اعتراف کنه که رهبرش اشتباه هم می کنه. پس می شه بفرمایید چرا حرف ایشون باید فصل الخطاب باشه؟یادتونه موسوی در مناظره اش به یهودی نژاد گفت با رمالی نمیشه مملکتو اداره کرد ولی رهبرتون تو نمازجمعه اش گفت به رییس جمهور محبوب تهمت رمالی و خرافاتی می زنند. این یعنی اینکه موسوی بصیرتش بیشتر از رهبرتون بود.
خوشحالم که بالاخره فهمیدید که یهودی نژاد فقط "داعیه اسلام ناب را دارد".
و یه روز هم می فهمید که رهبرتون هم فقط نامی از اسلام را یدک می کشه و هیچ نشونی از اون نداره.
برید نامه ی مهدی محمودیان از زندان اوین و ضیا نبوی را از زندان اهواز بخونید تا بیشتر بفهمید تو مملکت اسلامیتون چی میگذره .

شما مسلمانید؟
منظورم آن است که به شریعت پیغمبر اکرم پایبند هستید؟
۲۹ ارديبهشت ۹۰ ، ۲۱:۴۵ فرقان به هامون
این که حرف ایشون باید فصل الخطاب باشه یک مساله فقهی است که با توجه به مباحث مربوط به ولی فقیه قابل توضیح است من نمیدونم مبانی فکری شما به چه سمتی است که با شما بحث کنم . ولی در مورد شخص اقای خامنه ای در حوادث اخیر دعوای رهبری با احمدی نژاد شیرینی این فصل الخطاب بودن به کام خیلیا نشست .
اون روز هم رهبر عزیز ما فقط از رای مردم حمایت کردند که انتظاری هم جز این نمیرفت.
ولی من فکر میکنم این برای عدم حقانیت موسوی بصیر کافی است که چنگ به رسانه ها و حکومتهایی زده که دشمن قسم خورده ی مردم ایرانند و بدتر این که حاضرشد برای به دست اوردن حکومت و قدرت خود را در هر لجنزاری غرق کنه . طرفدارانش به اصل ولایت فقیه که اصل پایه گذاری حکومت امام بر اون بود مرگ فرستادند. آدمی که حضرت امام گفتناش سقف فلک رو میشکافت به راحتی امام رو هم زیر پا گذاشت
آقا یا خانم مبین:
سوال شما کاملا منطقی است. من هم این سوالات را اضافه می کنم:
1- چه جیزی تعیین می کند که اتفاقات سوریه را اغتشاشات و یا اعتراض مردمی بدانیم؟: انگیزه معترضین؟ برخورد دولت سوریه؟ تعداد معترضین؟ برخورد دنیای غرب با دولت سوریه؟ برخورد دنیای غرب با معترضین؟ تحلیل های صدا و سیما؟
2- آیا انگیزه اصلی اعتراضات مردمی کشو رهای مختلف خاورمیانه، اعتراض به نبود آزادی و دموکراسی است یا اعتراض به غربگرایی دولتها؟
3- اگر به کسانی که اتفاقات سوریه را اغتشاشات می نامند اثبات شود آنجا هم واقعا اعتراضات مردمی اتفاق افتاده است، کمی تردید در مورد اغتشاشات نامیدن اتفاقات بعد از خرداد 88 ایران پیدا نمی کنند؟ آیا این نتیجه گیری دلیل ناخودآگاهی برای اغتشاشات نامیدن اتفاقات سوریه نیست؟
۳۰ ارديبهشت ۹۰ ، ۱۸:۳۰ انصار المهدی(عج)
.......
ولی ما به اونا کاری نداریم چون واسه امام زمان ارواحنافداه کار میکنیم پس باید یه کاری کرد.ازدوستانی که این کامنت رو میخونند تقاضا میکنم یه
صحفه مختص این کار ایجاد کنند و این قضیه رو گسترش بدن ازتمام دوستان خواهش میکنم به
صورت جدی وحتی باارسال نامه هایی به بیت رهبری این قضیه رو دنبال کنند.
ودرپایان هم دعا میکنم که امام زمان مارا در این راه یاری بفرمایند ومانع اشتباه کردن ما بشوند
انشا ءالله ما جز کسانی باشیم که از غربال های آخر زمان رد نشیم
متاسفم...شما نگران سوریه هستین؟؟؟ هیچ میدونید سوریه آخرین مانع اسرائیل برای حمله به ایرانه؟؟
تنها دلیل حمایت ما از سوریه اینه که مخالف اسرائیله همین!!
شمارا به خدا بیش از این آبروی خودتان و هم کیشانتان و اسلام را نبرید.آیا در دین اسلام حمایت از ظالم تنها به این دلیل که دشمن مشترک دارید جایز است؟
یعنی شما به خاطر اینکه مبادا اسراییل به ایران حمله کند از کشتار و قتل عام مردم سوریه توسط دولتش دفاع میکنید؟ وای بر شما!
آیا آقای طه رضا هم دلیل شما را تایید می کند؟
۳۱ ارديبهشت ۹۰ ، ۱۴:۴۳ درک خیلی متقابل
چرا هیچکس به جای بحث، به صورت مستقل نمیرود خودش تحقیق کند. چهار تا سایت تحلیلی را تورق کند. نه فقط سایت های تحلیلی ایرانی را، میتواند برود سایت های موسسه هایی که کارشان تحقیق روی کشور ها و خروجی کارشان راهبرد برای دولت امریکاست را بخواند.

حداقلش این است که پول گرفته اند و روی این کار کرده اند. آخه با چهار تا بحث و دیدن شبکه خبر و بی بی سی فارسی که نمیشه نتیجه گرفت، میشه؟!

آخر به نظر میرسد هدف از این بحث ها به چالش کشیدن یکدیگر است نه دریافتن حقیقت.

در واقع انگار که ما یک چیزی را انتخاب کرده ایم و مرتب میخواهیم بحث کنیم تا آن را اثبات کنیم!
سلام
1-واقعا جای تعجبه بعضی دوستان هنوز در "اندر خم یک کوچه ی فتنه 88" گیر کردند!
بزرگترین ائتلاف تاریخ از بوش تا گووش که میر حسین بازیگر روی صحنه اش بوده، شکل گرفت و چه جای تردید است در باطل بودن این ائتلاف.
2- تمام استدلالات همون رفقای بالایی دقیقا شبیه تعابیر "یهودی تبار" است که برای تخطئه ی احمدی نژاد استفاده میکنند. والله ما نه در دفاعیاتمون به "شعیب بن صالح" چنگ زدیم و نه در نقدمون با لفظ "یهودی تبار" ایشان رو کوبیدیم. توصیه ی اکید به هردو طرف: لطفا کمی به سلولهای خاکستریتان زحمت بدهید.
3-نظام سوریه هم مانند اکثر قریب به اتفاق نظام های کشورهای عرب، موروثی و شبه دیکتاتوری است و صداوسیمای ایران هم بدترین کار را در این موضوع انجام میدهد که صددرصد سانسور میکند. اما فقط یک سوال دارم از جناب مبین و همفکرانشان: چرا دولت آمریکا و اروپا و همچنین اسرائیل تمام تلاش خود را برای حفظ نظام های دیگر کشورهای عرب(یمن، عربستان، بحرین، مصر و..) میکنند و در شرایط بحرانی مثل لیبی به حفظ همان سیستم با تعویض شخص حاکم تلاش میکنند ولی در قبال سوریه تمام هم و غمشان این است که بشار اسد و همفکرانش از بدنه ی نظام اخراج شوند؟؟ علت این مواضع 180درجه مخالف چیه؟؟

و من االه توفیق
دوست عزیزی که با طنز احتمالا تمسخر آمیزی (که من شاید حقم باشد) خود را درک خیلی متقابل نامیده اید:
اولا دلیل ام درک متقابل به بحث های مجازیی مربوط می شود که من با بعضی دوستان بسیجی داشتم و حرفم این بود که به جای اثبات خود و نفی دیگری بدنبال درک حرف و تفکر طرف مقابل خود باشیم و سعی می کردم به آنها بگویم من چگونه می اندیشم.
ثانیا گفته اید:
"به نظر میرسد هدف از این بحث ها به چالش کشیدن یکدیگر است نه دریافتن حقیقت. در واقع انگار که ما یک چیزی را انتخاب کرده ایم و مرتب میخواهیم بحث کنیم تا آن را اثبات کنیم!"

من حرف شما را درک می کنم و فکر می کنم خیلی از ماها حتی اگر نیتمان هم چنین نباشد در عمل چنین رفتاری داریم که لازم است با تذکر دایمی به خودمان و به دیگران در صدد اصلاح این روند باشیم.

ثالثا من ادعا می کنم آدم نسبی گرایی هستم که معتقدم هر کس حقیقت را از یک منظری می بیند و حق ندارد خود را حق مطلق و دیگران را باطل بشمارد. در نتیجه در تئوری من مشکلی با شک کردن در هیچ چیزی ندارم. نمی دانم چه باید کرد با دوستانی که فکر می کنند به حق مطلق دسترسی دارند.
اصلاحیه:
اولا دلیل نام درک متقابل به بحث های مجازیی مربوط می شود که ........
۰۱ خرداد ۹۰ ، ۰۲:۰۵ درک متقابل 2
خطاب به درک متقابل:

من اشتباه کردم که با عنوان شما شوخی کردم و قصدم اصلا و ابدا تمسخر نبود، بابت این اشتباهم عذرخواهی میکنم و زین پس با عنوان درک متقابل 2 پیغام میگذارم.
۰۱ خرداد ۹۰ ، ۰۲:۰۷ درک متقابل 2
ضمنا من متوجه نسبی گرایی نشدم. این آیا ایرادی دارد کسی با دلیل منطقی (احتمالا در چهارچوب منطق پذیرفته ی خودش که این چهارچوب نسبی است اما ممکن است برای تمام ما مشترک باشد.) به یک چیز مطلق برسد ایرادی دارد؟

باز هم بابت آن شوخی عذرخواهی میکنم.
۰۱ خرداد ۹۰ ، ۱۱:۳۸ نرگس به مبین
حمایت ظالم؟؟؟؟؟؟ ما از سوریه حمایت نمیکنیم بلکه فقط سکوت کردیم...
در ضمن چرا از لفظ قتل "عام" استفاده میکنید؟؟؟ مثل اینکه آرایه اغراق رو تو ادبیات خیلی خوب یاد گرفتین...
ضمنا برای تحلیل مسائل مربوط به خاورمیانه کافیه به واکنش اسرائیل اروپا و امریکا توجه کرد... مسلما هر موضعی که اونا بگیرن دقیقا قطب مخالف موضع ما خواهد بود... شک نکنید!
۰۲ خرداد ۹۰ ، ۱۳:۵۶ فاطمه هادی
یاعالم الخفیات/ سلام آقاسید/امروز توفیق شد فیلم ها رو ببینم. خدا حافظتون باشه تا همین طوری قدرتمند آدم هارو آگاه کنید ... از فیلم جدیدتون چه خبر؟ راستی نشست نقد تلویزیون هم برگزار شد... خدارو شکر برنامه خوبی شد ویکی از تبعاتش این بود که برنامه روبه فردای یامین پور پرید!! قرار بود دیشب اولین قسمتش بره رو آنتن. این سیمای انقلاب اسلامی است!!!! ؟؟؟؟ رجوع کنید به رجانیوز وفارس نیوز اگر علاقمند به اطلاع از جزئیات نشست هستید.
یه چیز دیگه اینکه "مرهم" درسته. البته حتما اشتباه تایپی است. یاعلی مدد
۰۲ خرداد ۹۰ ، ۱۸:۳۳ درک متقابل
به نرگس. امریکا با طالبان در جنگ است. موضع شما در مقابل طالبان چیست؟
۰۲ خرداد ۹۰ ، ۱۸:۴۰ درک متقابل
به درک متقابل 2. دوست عزیز نیازی به عذرخواهی نیست. همین که بگویید نیتتان مسخره کردن نبوده است کافی است.

بحث مطلق گرایی و نسبی گرایی بحث طولانی است. نسبی گرایان هم به امور مطلقی باور دارند مثلا اینکه چیز مطلقی وجود ندارد! هم چنین می توان در یک چارچوب نسبی به امور مشترکی مثل خوبی صداقت و عدالت و بدی دروغ گویی و ظلم رسید. منظور من این است که من برای خودم تحلیلی دارم که در چارچوب جهان بینی خود و با مجموعه اطلاعات فعلی آن را درست می دانم ولی این حق را برای هر کس دیگری هم قائل هستم که چیز دیگری را درست بداند. مهم این است که ما برای هم حق حیات، حق آزادی اندیشه و حق تبلیغ اندیشه را قائل باشیم.
۰۲ خرداد ۹۰ ، ۱۹:۰۸ یک فنجان فکر
به روزم با "بی حکمت نیست تیشه بر وزن ریشه "
۰۲ خرداد ۹۰ ، ۱۹:۵۰ مبین به نرگس
این جمله ی خودتون در کامنت بالایی است. "تنها دلیل حمایت ما از سوریه اینه که مخالف اسرائیله همین!!"شما هم مثل رییس جمهور محترم!!! گفته هایتان را حاشا می کنید؟
پس چرا می گید ما حمایت نمی کنیم و سکوت می کنیم ؟تازه سکوت هم نشانی از رضایت دارد.
به قول سیدنا الشهید:

تعبیر «انسان آزاد» در دنیایی که وجود بشر عین بردگی نفس اماره و وابستگی و تعلق به اشیاء و ابزار اتوماتیک است خود یکی از مظاهر سرابی است که فتنه آن عالم و آدم را در بر گرفته است. و شاید بزرگترین دسایس شیطان اکبر در اینجا رخ می کند که زبان که باید «خانه حقیقت و راهبر به آن» باشد «حجاب حقیقت و رهزن آن» می شود. چه جانی باید کند تا از سیطره فرهنگ ضلالتی که در زبان رسانه ای نهفته است رها شد!

رستاخیز جان- آزادی قلم
۰۳ خرداد ۹۰ ، ۱۱:۲۱ عاشق ایران
بچه ها سنگ هیچ کدوم رو به سینه نزنین همه ی سیاست مدارها عین همن که مثل افتاب پرست رنگ عوض میکنند.
کهربا = فاطمه هادی

؟؟؟
۰۴ خرداد ۹۰ ، ۰۰:۱۹ درک متقابل 2
خطاب به خروش: بابا اطلاعاتی!!!
۰۴ خرداد ۹۰ ، ۰۰:۲۲ درک متقابل 2
بچه ها یه سوالی

اوضاع سوریه خراب تره یا اوضاع بحرین

اونطور که باید و شاید انصافا برای بحرینی ها قدمی برداشتید؟ یا چون از رئیس جمهور بدتون اومده هی گیر دادید چرا رسانه ی ملی (؟) اخبار سوریه رو تحت پوشش قرار نمیده. البته مثل اینکه شما پرس تی وی نگاه نمی کنی چون اون تحت پوشش قرار داده.
۰۴ خرداد ۹۰ ، ۱۱:۰۱ درک متقابل
خانم/آقای درک متقابل 2

1- خیر تنها ابزار آزادی نیست.
2- مقدس یعنی چه؟ در حالت کلی خیر مقدس نیست. حتی می تواند ضروری هم نباشد. فقط هر حکومتی باید نسبتش را با آزادی تعیین کند و عملش با ادعایش مطابقت داشته باشد.
3- آزادی دیگران محدود کننده آزادی هر فرد است.
۰۴ خرداد ۹۰ ، ۱۴:۴۱ نرگس به مبین
اوکی ما با سکوتمون از سوریه حمایت میکنیم....! در ضمن سکوت همیشه نشان از رضا نداره... یه چیز دیگه شما همتون همینطوری هستید؟؟ یعنی عملکرد یه ارگان میذارید به حساب یک شخص کل؟؟ چون صداسیما فلان کارو کرد پس رئیس جمهور بهمانه!! واقعا جای تاسف داره... سیاست و بینش جهانیتون کجائه؟؟میدونید اونور دنیا چه خبره؟؟ میدونید چه نقشه هایی برای ایران کشیده میشه؟؟ اصلا میدونید چرا ایران همیشه باید تو صدر اخبار باشه؟؟ بعد شما اومدی گیر دادی که چرا صداسیمای ما معترضین سوری رو اغتشاشگر معرفی کرده؟؟ چه نتیجه ای میخواید بگیرید؟ مگه ما میگیم ایده آلیم ؟ ما میگیم جامعه مون مدینه فاضله ست؟؟ ما گفتیم مشکل نداریم؟؟؟ آیا رهبرمون معصومه؟؟ شما اصن حرف حسابت چیه؟
۰۴ خرداد ۹۰ ، ۱۵:۱۴ درک متقابل
خواهر محترم، نرگس خانم
ما حرف حسابمان این است که چون مملکتمون ایده آل نیست و چون رهبر مملکت معصوم نیست و همه حتی صدا و سیمای منصوب رهبری هم خطا می کنند، پس اجازه دهید در مملکت همه حرفشان را بزنند. ما بدنبال آزادی بیان و آزادی پس از بیان هستیم.
۰۴ خرداد ۹۰ ، ۱۵:۱۷ درک متقابل
آزادی بیان یعنی اینکه گرایش های مختلف فکری و سیاسی بتوانند در رسانه ملی حرفشان را بزنند. یعنی اینکه رییس دولت به قول شما 25 میلیونی و حواریونش مثل مشایی بتوانند در رسانه ملی حرف بزنند، دیدگاه خود را بگویند و پاسخ منتقدین را از زبان خودشان بشنوییم. یعنی اینکه معترضین به انتخابات بتوانند در رسانه ملی حرف خود را بزنند تا مجبور نشوند بیایند تو خیابان. بازم بگم؟
۰۴ خرداد ۹۰ ، ۱۵:۲۱ درک متقابل
آزادی بیان یعنی اینکه به جز آقای رحیم پور ازغدی، دیگر متفکرین که مورد اقبال اقشار وسیع دانشگاهی هستند بتوانند در رسانه ملی حرف بزنند. یعنی اینکه روحانیون و فقیهان موافق و مخالف ولایت فقیه بیایند در رسانه ملی تا مردم همه نظرات را شنیده باشند. آزادی بیان یعنی اینکه همه سخنرانی های آقای خمینی را در رسانه ملی پخش کنند نه بخشی از آن را.


شما صحبت خاصی از امام مد نظرتان است که دوست دارید حتما پخش شود؟
۰۴ خرداد ۹۰ ، ۲۳:۳۳ درک متقابل 2
سلام
ببخشید من بین بحث خانم نرگس و آقا/خانم درک متقابل میپرم.

میآین بحث ها را بنیادی تر کنیم. چون ممکن است هر دو طرف بحث بگویند آزادی بیان خوب است اما هر کدام برداشتی از آزادی بیان داشته باشند.

می میگویم چه بهتر که بیایم در مورد آزادی نظرات خودمان را بگوییم. تا ببینیم هر کس از آزادی چه برداشتی دارد.

ضمن اینکه من یک چیزی را اشاره بکنم، مشکل فعلی کشور ما ولایت فقیه نیست که با آمدن چند نفر با ایده های متفاوت در مورد ولایت فقیه این مشکل حل شود. چه بسا که شاید موافقان و مخالفان بحث کرده باشند و کتاب چاپ کرده باشند و در شبکه ای مثل شبکه ی قرآن و یا در جایی مثل مجله های حوزه ی علمیه بحث کرده باشند و ما به تبع این که از این فضا ها دور هستیم از آن ها خبر نداریم. مشکلات ما بنیادی تر از آن است که یک بحث ولایت فقیه آن را درست کند.

من ترجیح میدهم بحث را از تمدن متعالی خود شروع کتیم. چند سوال میپرسم و دوست دارم نظراتتان را بگویید.

1- آیا در تمدن متعالی شما تنها ابزار برای رشد آزادی است؟ و یا به چیز های دیگری نیاز داریم؟ مثل تربیت و امنیت؟

2- آیا آزادی مقدس است؟ از چه منظر؟ آیا از این منظر که الهی است و خدا به بشر عطا کرده؟

3- طبیعتا نمیتوانیم آزادی نامحدود داشته باشیم. چه چیزی آزادی را محدود میکند؟
۰۵ خرداد ۹۰ ، ۰۰:۳۱ فاطمه هادی به خروش
یاعالم الخفیات/ سلام احساس کردم باید ازاین به بعد با اسم خودم کامنت بذارم... یا علی مدد
۰۵ خرداد ۹۰ ، ۰۲:۳۸ درک متقابل 2
سلام به درک متقابل

خیلی خوب پاسخ دادید. احساس میکنم که در یک فضای فکری قرار داریم. جواب سوال یک و دو را به نظر یکسان فکر میکنیم. اما در مورد سوال 3 جوابتان ابهام دارد.

میتوانید با چند مثال توضیح بدهید؟
۰۵ خرداد ۹۰ ، ۰۲:۴۰ درک متقابل 2
راستی یادم یک چیزی رو هم بگم.

شما هم سوال بپرسید از من. تا این سوالات باعث به وجود آمدن مبناهایی شود که بتوانیم به یک سری نتایج برسیم.

ممکنه سوال های مهمی باشند که رویشان فکر نکرده باشم.

در مورد سوال 3 من نظرم این است که یک قانون باید وجود داشته باشد. که در آن قانون تصمیم میگیرند که آزادی چگونه محدود شود.

و من درک نمیکنم جمله ی شما را، چگونه محدودیت میتواند در پس عدم محدودیت دیگری به وجود آید؟!
چرا تو جواب نمیدی درباره عدم حضور روح اله سلیمانی ؟
و خبری ازش نمیدی؟
خب چیکار کنیم که تنها راه ارتباطیمون تویی؟
هان؟
درک مقابل چه کلمه ی قشنگی:)
بسم الله
سلام
تاحالا مطالب وبلاگتون رونخونده بودم امروز دو سه تاشون رو خوندم
خیلی خوب بود واقعا خسته نباشید
یه سوال داشتم خواهشا جواب بدید شما چه جوری برنامه ریزی می کنید که به این همه کار می رسید؟ یعنی مثلا تویه روز کاری چه کارایی میکنید؟
۰۸ خرداد ۹۰ ، ۰۰:۰۰ درک متقابل
من هم موافقم که باید قانونی برای حدود آزادی وجود داشته باشد.
۰۸ خرداد ۹۰ ، ۰۰:۰۴ نرگس به درک متقابل
برادر/خواهر گرامی...
بحث اصلی اینجاست...صدا و سیمای ما مشکل داره...قبول...روزنامه ها و مجلات و سایت ها و...که تعطیل نشدن...معنی آزادی بیان از دیدگاه شما چیه؟؟ آیا درسته که تخریب صورت بگیره؟؟ موضوع اینه که عده ای جنبه آزادی بیان ندارند... از طرفی کرسی های آزاد اندیشی به همین منظور به دستور رهبری توی دانشگاهها تشکیل شده... به نظر من بهتره بحث مغلطه انگیز آزادی رو فراموش کنیم... فکر کنیم که الان فضایی داریم که میتونیم با هم بحث کنیم... اینجا که رسانه ملی نیست آقا/خانم درک متقابل!! حالا بحث کنید ...فرض بر اینکه این آزادی (حالا چه غلط چه درست چه بی قانئن چه باقانون) به شما داده شد... خب شما حرفتون رو بگید! الان چی رو میخواید نقد کنید؟؟؟ مسائل خاورمیانه مدنظرتونه یا ولایت فقیه یا...؟؟؟
۰۸ خرداد ۹۰ ، ۰۰:۵۸ نرگس به مبین
چی شد برادر؟؟؟
۰۸ خرداد ۹۰ ، ۱۱:۱۸ هامون به طه رضا
-"چه طور گندش درآمده که فقط شما فهمیدید؟"
بابا من فکر می کردم شما فقط چشم و گوشتون را بستید حالا می بینم که جلوی دماغتون را هم گرفتید که بوی تعفن وگندکاریهای رهبرانتون را هم نفهمید. (برای اطلاعات بیشتر برید تیتر روزنامه های هفته پیش را بخونید)
-"این حرف شما حداقل معنایش آن است که آن موقع که شما به بهانه ی تقلب به خیابان آمده بودید هیچ دلیلی برای تقلب نداشتید و الکی آمده بودید!!!"نه داداش این نشون میده که ما بصیرت داشتیم و حداقل دو سال قبل از اینکه کله گنده های شما بفهمند فهمیدیم.
اگر اسلامو مسلمونی اینه که شما نشون می دید ما به کافریمون مفتخریم.

بنده هم امیدوارم که موفق باشید ان شا الله
۰۸ خرداد ۹۰ ، ۱۵:۲۲ درک متقابل
خواهر محترم، نرگس خانم
من حرف حسابمونرو در بالا زدم. شما هم فرمودید صدا و سیما مشکل دارد. تلوزیون خصوصی هم که ممنوع است. من حرف دیگری ندارم. آقای احمدی نژاد درست فرمودند که ایران آزادترین کشور دنیاست. من هم تسلیمم.
در جواب طه رضا.
من منظورتونو نفهمیدم: "شما مسلمانید؟منظورم آن است که به شریعت پیغمبر اکرم پایبند هستید؟"
چه فرقی می کنه من مسلمون باشم یا غیر مسلمون.در هر صورت تو این مملکت زندگی می کنم که داعیه مسلمونیش گوش فلک رو کر کرده.
داداش دو سال تموم رهبرت و اعوانو انصارش و... خودشونو جر دادند و تو نماز جمعه و شنبه و یکشنبه و...از رادیو و تلویزیون و بلندگو مسجدا و...تو گوشمون خوندند که انتخابات دهم سالمترین انتخابات سی سال اخیر و قرن اخیر و در کل عالم بشریت بوده.حالا گندش در اومده که حداقل 9 میلیون رای خریده شده. البته این تازه اولشه.
خودت پیدا کن بصیرت را.


چه طور گندش درآمده که فقط شما فهمیدید؟
و این حرف شما حداقل معنایش آن است که آن موقع که شما به بهانه ی تقلب به خیابان آمده بودید هیچ دلیلی برای تقلب نداشتید و الکی آمده بودید!!!
چه قدر راحت می توان به اشتباه های واضح شما پی برد و شما پی نمی برید!
صرفا خواستم بدانم شما مسلمانید و این قدر راحت توهین می کنید و تهمت می زنید و فحاشی می کنید یا این که خیر، که پاسخ معلومم شد.
به قول معلم فارسی دوم راهنماییمون:

(در جمهوری اسلامی ایران کار نشد نداره)

تا وقتی توی کتاب دینی سوم راهنمایی و صداوسیما و اخبار روزنامه ها از این عبارات استفاده می کنند:
حضرت امام خمینی(رحمه الله علیه) فرمودند یا مقام معظم رهبری مد ظله العالی ایراد کردند
و لحظاتی بعد :
علی که خسته کار در نخلستان بود به خانه آمد و بادیدن دست های پینه بسته فاطمه گفت....
را می نویسند و اول از همه دود آن توچشم حزب اللهی های مدرسه می ره
همین آشه و همین کاسه
آخه احترام معصومین که در زمانشان نیز مورد ستم و جور قرار گرفتند واجب نیست.
تا اون وقتی که جمهوری اسلامی اینطوری بخواد باشه باید
منتظر مخالفت های آقای وحید خراسانی و غیره نیز خواهیم بود.
۰۸ خرداد ۹۰ ، ۱۸:۴۸ برداشت اولیه
سلام
مثل همیشه لذت بردم
حال سوال اینجاست که این جبهه ی باز شده در فضای سایبر را ترک گوییم و جبهه ای که ساخته ی خودمان است را بگشاییم یا آنکه در این نبرد آنقدر بایستیم و بجنگییم و برزمییم که خط را بشکنیم اینترنت را فتح کنیم؟
۰۸ خرداد ۹۰ ، ۱۹:۰۷ فاطمه هادی به هامون
یا عالم الخفیات/ سلام مسلمان باشید یا نباشید، ادب که دارید نه؟؟؟ 9 میلیون چیه ؟ انسان می خندد. خواب دیده اید؟
سلام به آقای فیزیک شریف،راستی یه مستند از اون ماشین نیروی انتظامی که ملت رو زیر کرد،سهراب،مختاری،کهریزک و ... بسازید و همه رو نفی کنید تا خیالمون راحت بشه.راستی موسوی راست گفت دولت رمال و فالگیر داره؟بصیرتی داشت چه بصیرتی.در حد عمار و اینا



موافقید قبلش از آن بسیجی که در خیابان عریانش کردند و سپس کشتندش صحبت کنیم تا از ماشین نیرو انتظامی که برای فرار از جمعیتی که به مانند وحشی ها قصد جانش را کرده اند واکنشی طبیعی انجام می دهد؟
و مثلا کهریزکی که هیچ دلیل محکمه پسندی برای تجاوز در ان در دست نیست اما آن بسیجی که لختش کرده اند فیلمش را همه دیده ایم
خیلی نیست فاصله ی میان حقیقت و توهم واقعیت
آقای نیرهدی در مقابل حرف آقای صدرا جوابی ندارید؟

واقعا چه دلیلی هست بین این همه احترام به انسان هایی که زمام دار این حکومتند و معصوم نیستند و بی احترامی به ائمه معصومین علیهم السلام در صدا و سیمای همین حکومت اسلامی ...؟؟؟؟؟


البته بنده بی احترامی در صدا و سیما ندیده ام به حضرات معصومین (س).
خوب خیلی وقت ها وقتی انسان نسبت به یک مطلبی موافق است، سکوت می کند چون فکر می کند حرف های او زده شده.
و نکته ی آخر این که در زمان ائمه ی اولین، یعنی تا حدود امام محمد باقر(ع) این طور که ما خطاب می کنیم به حضرات معصومین خیلی باب نبوده و مثلا علی ابن ابی طالب معمول ترین شیوه ای بوده که ایشان را خطاب می کرده اند، حتی نزدیکان و در زمان حکومت حضرت.
و در روایت بسیار داریم که سلمان مثلا بی بی دو عالم را "زهرا جان" خطاب می کرده.
و همه ی این ها را نوشتم هر چند با فرمایش شما موافقم.
۰۸ خرداد ۹۰ ، ۲۲:۴۹ درک متقابل 2
دوست ِ عزیزم، درک متقابل

لطفا در مورد این که آزادی جایی محدود باید بشود که آزادی دیگران را محدود نکند توضیح بدهید؟ من نمیتوانم فقط از روی این قاعده، قانون به درد بخوری به دست بیاورم.
۰۹ خرداد ۹۰ ، ۰۰:۰۳ درک متقابل
نمی دانم. مثلا نمایندگان مردم می نشینند و قانونی را تعیین می کنند. جواب شما به سه سوال اولیه ای که مطرح کردید چیست؟
عریان کردن بسیجی محکوم است. حمله وحشیانه به نیروی انتظامی محکوم است. چند سوال از آقای نیر هدی:
عریان کردن بسیجی بد است چون طرف بسیجی است یا این کار ذاتا بد است؟
حمله وحشیانه به نیروی انتظامی بد است چون طرف نیروی انتظامی جمهوری اسلامی است یا این کار ذاتا بد است؟
زیر کردن یک نفر از طرف ماشین نیروی انتظامی در مقابل حمله به او دفاع طبیعی است چون طرف نیروی انتظامی است و یا معترضین هم به عنوان واکنش طبیعی می توانند به نیروی انتظامی سنگ پرتاب کنند؟
اگر در کهریزک دلیلی بر تجاوز وجو ندارد، دلیلی بر هیچ نوع خشونت وجود ندارد؟
آیا شما سال قبل در این موقع تصور می کردید نیروهای حزب اللهی در شیراز به استانداری حمله کنند و آن را قفل کنند تا استاندار آقای احمدی نژاد نتواند وارد آنجا شود؟
آیا الان میتوانید کمی در مورد اتفاقات دو سه ماه آینده پیش بینی کنید؟
به نظر شما نمایندگان مجلس ضدانقلابی شده اند که در مورد پرداخت سهام عدالت به 9 میلیون نفر قبل از انتخابات، کمی تا قسمتی سوال برایشان پیش آمده است؟ آیا فکر نمی کنید که بعضی از حرف های آدم های خائنی مثل موسوی ممکن است درست باشد؟


خیلی خوشحالم که در مورد خیانت آقای موسوی به توافق نظر رسیدیم، الحمد لله
در مورد عریان کردن، این کار ذاتا مذموم است.
در مورد زیر گرفتن واکنشی این کار ذاتا درست است، که حفظ جان واجب است.
اما این که سنگ انداختن را یک امر واکنشی و ناگزیر بدانم خیر. چون گیرم سربازهای پلیس یک طرف خیابان را بسته باشند، خوب دوستان شما می توانند از طرف دیگر خیابان فرار کنند و این غیر از آن فیلمی است که بنده و شما از ماشین پلیس دیده ایم که هیچ راه فراری ندارد.
مغلطه کردن کار خوبی نیست!
چقدر قشنگ و راحت راجب 9 میلیون نفر حرف می زنیم.همین 9 میلیون نفر هم سال 76 به خاتمی رای داد. و حالا هم به احمدی نژاد. طوری حرف می زنیم که انگار اینا برده اند!
۰۹ خرداد ۹۰ ، ۰۳:۲۰ محبت زیادی
خطاب به محبت:

اگر میدونی بحث با این بنده خدا صاب وبلاگ آب در هاون کوبیدنه مگه احمقی باهاش داری بحث میکنی؟
۰۹ خرداد ۹۰ ، ۰۳:۵۴ درک متقابل
خواهر گرامی نرگس خانم
من از شما سپاس گزارم که در صدد گسترده کردن افق دید من هستید. من چه کنم که در دید کوچکم فراایرانی بودن نمی گنجد والا در تعجب می شدم در حمایت از حکومت دیکتاتوری بشار اسد.
من خوشحالم که افرادی مثل شما هیچگاه اصراری به منازعات داخلی ندارید و همیشه هم به نتیجه می رسید مثل اینکه جریان انحرافی در دولت کریمه دهم را به یمن نگاه فراایرانی مثل آب خوردن حل کرده و می کنید.
و بسیار مسرورم که شما از انهایی نیستید که به همیشه به همون چیزی که تصمیم گرفتید به هر قیمتی ازش دفاع کنید پایبند خواهید بود و به همین دلیل است که دائما به رفتار خود در حمایت مطلق و چشم و گوش بسته شک می کنید. و من چقدر افتخار می کنم که در ایران افراد بسیار آزاداندیش، دموکرات و فرانگری چون شما وجود دارند. برای هدایت افرادی مثل من دعا کنید.

خوشبختانه ما در درک متقابل یکدیگر خیلی موفق هستیم و این همه از برکات دولت مردمی و مکتبی و ولایت پذیر و با صداقت و مدیر و مدبر جهانی دهم است.
۰۹ خرداد ۹۰ ، ۱۵:۱۲ نرگس به درک متقابل
اصلا بحث من چیز دیگه ایه حقا که صم بکم عمی فهم لایرجعون!!
من میخوام افق دید شمارو گسترده تر کنم و بگم چرا مسائل رو فرایرانی نمیبینید متاسفانه شما اصرار بر منازعات داخلی دارید و هیچگاه هم به نتیجه نخواهید رسید و همیشه به همون چیزی که تصمیم گرفتید به هر قیمتی ازش دفاع کنید پایبند خواهید بود و این جای تاسف داره...
اللهم عجل لولیک الفرج
به امید یکپارچگی ملت و ظهور مولای حق که صدالبته نزدیک است!
خیلی جالب است. شما به هر سوالی که دلتان بخواهد جواب می دهید. البتع حق شما است. به بقیه سوالات خصوصا دو سوال زیر جواب ندادید:
حمله وحشیانه به نیروی انتظامی بد است چون طرف نیروی انتظامی جمهوری اسلامی است یا این کار ذاتا بد است؟
اگر در کهریزک دلیلی بر تجاوز وجو ندارد، دلیلی بر هیچ نوع خشونت وجود ندارد؟

در ضمن جواب شما در مورد سنگ پرتاب کردن به نیروی انتظامی خیلی جالب است. شما قاعدتا در مورد پرتاب سنگ دانشجویان انگلیسی به پلیس انگلیس چنین جوابی نمی دهید. جناب برادر عزیز، شما را جیره خوار و خودفروخته نمی دانم ولی آنچنان دلباخته نظام جمهوری اسلامی هستید که چشمتان را به روی حقایق می بندید، مغلطه می کنید و یک هزارم درصد هم احتمال خطا را برای ساحت کبریایی نطام ولایت فقیه متصور نمی شوید. اگر حق با شما باشد که خوش به سعادتتان ولی بدا به حالتان اگر در تشخیص تان اشتباه کرده باشید که اگر به چند سوال آخر من خوب فکر کنید شانس دیدن خطای خود را خواهید داشت.
بله من شهامت نقد همه من جمله موسوی را دارم و بدلایل خاص خودم او را خائن می دانم ولی بدیهی است که به نحو اولی حصرکنندگان او راهم خائن می دانم.
ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها واجعل لنا من لدنک ولیا واجعل لنا من لدنک نصیرا.
با جوابی که شما به رضا2 دادید معلوم شد که با شما بحث کردن آب در هاون کوبیدن است و یه جورایی شما مغرض و احیانا از ساندیس خورای باطوم به دست هستید.نرود میخ آهنین در سنگ.
مگر معترضین بحرین و یمن و ............. نمیتونن از یه طرف دیگه خیابون که پلیس و نیروهای نظامی نبستند عبور کنند که سنگ پرتاب میکنند یا احیانا چرا وقتی در لیبی مخالفین به مقر قذافی به منظور کشتن و دستگیری قذافی حمله میکنند اون برای حفظ جانش حق نداشته باشه اونا رو به گلوله ببنده و بمبباران کنه.حالا خوبه نگفتی وانت نیروی انتظامی توسط افراد ناشناس دزدیده شده بوده.نکنه خودت پشت فرمون نشسته بودی؟به هر حال شما هم دستت به خون بیگناهان آلوده است چون حداقلش اینه که داری تایید میکنی.راستی نسبت نظر شما در مورد کشتن مردم معترض به چشم پوشی حضرت علی از کشتن عمروعاص پس از عریان شدن اون ملعون یا مجازات ابن ملجم توسط آن حضرت چیه؟آیا گناه دیدن بدن عریان عمروعاص از زیر کرذن مردم بیشتر است؟یا اهمیت پیروزی در جنگ صفین از سرکوب معترضین به تقلب کمتر است؟خاین کسایی هستند که احمدی نژاذ را در سال 84 و 88 رییس جمهور کردند و مردم را سرکوب کردند وافراد دلسوز ایران وانقلاب را محبوس ومحصور کردند.الا ان نصرالله قریب

راجع به خودم باید عرض کنم که بنده متاسفانه از باتوم به دست های نظام نیستم اما الحمد لله جز ساندیس خورهای نظام هستم.
خیلی طعم خوبی دارد، به شما هم خوردنش را توصیه می کنم که از شیر مادر حلال تر است!
و راجع به خائنین در سال های 84 و 88 نیز پیش تر نظر امثال شما را می دانستم که مستضعفین این دیار را یا بی سواد می دانید یا جوات موات یا گدا یا ... خوب امروز هم خائن را به لیست صفاتی که شما به امثال بنده نسبت می دهید اضافه می کنم، چه اشکال دارد؟
اگر کسى در مقابل جوانان ادّعا کند و بگوید نظام اسلامى ما هیچ عیبى ندارد و همان قالبى را که اسلام خواسته، ما پیاده مى‏کنیم، گزاف گفته است. به‏هیچ‏وجه این‏طور نیست. خود ما انسانهاى ضعیفى هستیم. وقتى کسانى اسم مبارک امیرالمؤمنین علیه‏السّلام یا اسم مبارک ولىّ‏عصر روحى‏فداه را مى‏آورند، بعد اسم ما را هم دنبالش مى‏آورند، بنده تنم مى‏لرزد. آن حقایق نور مطلق، با ما که غرق در ظلمتیم، بسیار فاصله دارند. ما گیاه همین فضاى آلوده دنیاى امروزیم؛ ما کجا، کمترین و کوچکترین شاگردان آنها کجا؟ ما کجا و قنبرِ آنها کجا؟ ما کجا و آن غلام حبشىِ فداشده در کربلاى امام حسین علیه‏السّلام کجا؟ ما خاک پاى آن غلام هم محسوب نمى‏شویم. اما آنچه که حقیقت است، این است که ما به عنوان مسلمانانى که راهمان را شناخته‏ایم، تصمیم خود را گرفته‏ایم و نیروى خود را براى این راه گذاشته‏ایم؛ با همه وجود در این راه حرکت مى‏کنیم و ادامه خواهیم داد. نواقصى در کار ما وجود دارد؛ همه این نواقص هم قابل حلّ است. البته وقتى این نواقص را حل کنیم،
، این‏طور نیست که به غایت مطلوب رسیده‏ایم؛ نه، راه کمال تمام‏نشدنى است. در این جاده‏اى که ما حرکت مى‏کنیم، هر کیلومتر به کیلومترِ آن توقّف ممنوع است؛ نباید توقف کرد؛ همچنان باید جلو رفت. بسیارى از مشکلات کنونى که ملت و کشور ما با آنها دست به گریبان است، قابل حلّ است. مقدارى از آنها برعهده من و امثال من و برعهده دولتمردان است؛ یک مقدار از آن هم برعهده مردم است."

خامنه ای 12/8/1380M

به خدا قسم همه ی حرف من هم همین است...
سلام
تازه از کربلا اومدم.دعاتون کردم.این نوشته حرف دل من بود بعد از شرف یاب شدن خدمت سید الشهدا(ع)

خدا خیرتان دهاد.
و عمری با عزت، ان شا الله
گفته بودی :"راجع به خودم باید عرض کنم که بنده متاسفانه از باتوم به دست های نظام نیستم اما الحمد لله جز ساندیس خورهای نظام هستم"
داداش خیلی ناراحت نباش همه از ساندیس خوری شروع کردند وبه تدریج پله های ترقی را طی کردند.بزودی باطوم به دست بعد زندانبان و بازجو و شکنجه گر و در نهایت به درجه والای قاتلی نایل می شوید. همه بزرگانتون از همین نقطه شروع کردند. البته چون سواد خوندن و نوشتن هم داری شاید جهشی هم بتونی این مسیر را طی کنی.

شاید برای تحلیل شخصیب شما، لازم شود به روانشناسی فروید متوسل شویم!!!
وااای مامانی این هامون چه قدر با مزه ست!!! موش بخوردت عزیــــــــــــــــزم!

واقعا آدم فکر میکنه بعضی ها شبا توی ظرف خیارشور میخوابن!!!
۱۰ خرداد ۹۰ ، ۲۳:۱۲ محمد حسین . م
متوصل = متوسل !!
توسل..وسیله و اینا !

حیفِ این قلمِ عالیِ شما نیست ؟
خب کمی تمرین املا کنید سید !

این دیگر انصافا ایراد تایپ بوده!
به محبت زیادی
فکر کنم این محبت زیادی همون درک خیلی متقابله!اشکال نداره ما احمق , اما به شرط اینکه اسم خودتو خیلی احمق نذاری آقای صیغه مبالغه!
۱۳ خرداد ۹۰ ، ۰۰:۴۴ محبت زیادی
اندر کف این هستم که از کجا میدونی من آقا هستم یا خانم!
آقای احمدی‌نژاد هرچی‌ به سرش بیاید حقش است. با وجود اینکه ایشان اخیرا با امام زمان هم ادعای تماس کردند . ایشان باید بدانند که بدون حمایت رهبر و دلاوری بسیجی‌ها که سرکوبی و تنبیه مردم نادان را عهده داشتند، وجود خارجی‌ نخواهند داشت. حالا هر چقدر بگویند که با امام زمان تماس دارند. احمدی‌نژاد گفته حرفهایش را پیش مردم خواهد برد، اگر مردم دوباره به خیابانها بریزند ما بسیجیان اینبار اینها را همراه احمدی‌نژاد به جهنم خواهیم فرستاد.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی