درس التماس
هر انسانی در زندگی لحظات متفاوتی را تجربه کرده است. بعضی از این لحظات را دوست دارد، بعضی را متنفر است و خیلیها را اصلاً به یاد نمیآورد. من نیز از دستهی انسانانم!
در این عمر حدود بیستوشش سال، سکانسهای بسیاری را تجربه کردهام، بیش از سیصد هزار سکانس شاید؛ اما امروز بعید است بیشتر از هزار تای آنها را با جزئیات در خاطرم داشته باشم. سکانسهایی که در ذهن باقی میمانند یا انسان را عمیقاً خوشحال کرده است یا عمیقاً غمگین و یا تأثیر شگرفی بر آینده گذاشتهاند؛ شاید ماجرا به نحوی رقم خورده است که فرد به خود بالیده و به خود افتخار کرده. الآن میخواهم یکی از ماندگارترین سکانسهای زندگیام را برایتان تعریف کنم...
چون در وبلاگ رعایت نیم فاصله نمی شود، فایل pdf متن را در اینجا ببینید.