انتقاد یک بنده خدایی به نظام!
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
چند وقت پیش دوستی متنی را در اختیارم گذاشت از یک بندهی خدایی که به نظام انتقاد دارد و به بنده امر کرد پاسخ دهم انتقاداتش را. به نظرم آمد بد نباشد در وبلاگ ابتدا نوشتهی ایشان را بیاورم، بعد هم جواب خودم به ایشان را. آنجاها که قرمز است را خودم قرمز کردهام تا بیشتر به آنها دقت شود و بیشتر در مورد آنها بحث کردهام.
نوشتهی ایشان:
(( متاسفانه تو مملکت ما کسی جرات و مردانگی این رو
نداره که بیاد گردن بگیره و بگه ما اشتباه کردیم. اصلا این پیشکش. یه نفر مردانگی کنه بیاد بگه اوضاعمون خراب شده!!
نشد
که نشد. میرحسن موسوی که شما ازش متنفرید تنها کسی بود که
این حرف رو زد اما از نظر من دیگه ارزشی نداشت چون دیر شده بود. میرحسین
گفت زیادی خوشبین بودیم. اشتباهاتی کردیم که نتیجه ش این شده و حالا باید اصلاحش
کنیم. حرفش درست بود. این که او میتونست یا میخواست یا نمیتونست و فقط شعار بود من
نمیدونم. میدونم این حرفش درست بود. تو مملکت ما وقتی پیشرفتی حاصل میشه اون وقته
که میبینی همه سینه رو میدن جلو و میگن ما این کارو کردیم. دانشمندان ما یه
اختراعی میکنن از رهبر تا ریس جمهور تا مجلس و... همه میان پزشو میدن و ازش تعریف
میکنن و میگن ما پیشرفت کردیم که البته کار درستی میکنن اما وقتی قصوری میشه، نقصی
هست، اشکالی هست هیچ کس نمیاد بگه ما مقصریم. فقط بلدیم
بگیم مقصر کیه؟؟؟ اگه گفتی؟؟؟ معلومه. امریکا. باز خدا روشکر که امریکا هست
وگرنه ما اشتباهاتمون رو گردن کی مینداختیم. یه چیز خوشمزه دیگه اینه که همین دانشمندا و نخبگان اگه انتقادی کنن متهم به خیانت و ارتباط
با بیگانه و خیلی خوشبینانه به بی بصیرتی متهم میشن و باید توبه و انابه کنن تا به
آغوش ملت (بخوانید حکومت) برگردند. وگرنه سرکارشون با اوین و کهریزک و خارج از
کشور پرونده سازی ها و تصادف ها و خودکشی ها و.... میوفته
من
میگم وقتی اوضاع مملکت اینطوریه که اینقدر بی بندوباری و فساد و انحراف و خیانت
و.. هست چرا آیت الله حسینیان که از طرفداران
سرسخت ولایت و احمدی نژاده میاد تو برنامه دیروز امروز
فردا میگه من با قاطعیت و با اطمینان میگم که نسل امروز مومن تر و انقلابی تر از
نسل اول انقلابه؟؟؟ چرا این جمله ابلهانه رو با شور شوق صورت گل انداحته
میگه که دل همه رو خون کنه؟؟ که مادر من که برادر شهید داده تو جنگ اشکش دربیا پا
تلویزیون؟؟ یعنی این جوونا از اون مردانی که رفتن تو جبهه ها شهید شدن مومن ترن؟؟
انقلابی ترن؟؟؟ این آدم کیو میخواد گول بزنه؟؟ معلومه میخواد بگه نظام وظیفش رو به
خوبی انجام داده و نسلی مومن تر از قبل تحویل داده پس موفق بوده. میخواد که به مفت
خوریش تو این نظام ادامه بده. خورده خوشش اومده. هنوز میگی من به اونا چی کار دارم؟؟
ببین اگه اونا میگفتن که مردم ما رو با اسلام قاطی نکنید و مرد بودن میگفتن ما
نمیتونیم جامعه ای اسلامی درست کنیم و میگفتن این اسلام نیست من حرف شما رو صد در
صد قبول میکردم
اما اینها به صراحت میگن که اسلام ناب محمدی رو ما داریم پیاده میکنیم
و ما نماد اسلامیم و حکومت ما تحقق آرزوی 124000 پیامبره و ادامه حکومت امام علی
عیه السلامه و آیت الله خامنه ای نعوذ بالله علی این زمانه!!! که نباید تنها بماند
چون ما اهل کوفه نیستیم. و به قول بعضیا نایب امام زمان هستن ایشون.
یکی
از دوستام که اتفاقا از بچه های پروپاقرص مسجده و مسئول جلسه هم هست داشت به شوخی
بهم میگفت اگه این حکومت نایب امام زمانه که این جوری شده ببین وقتی خود امام زمان
میاد چه بلایی سرمون میاد!!! البته شوخی میکرد این آدم ولی خب اینها دارن میگن ما
اسلامیم (نمونش آقای رحیم مشایی که چندروز پیش از مکتب ایرانی صحبت کرد و در دفاع
از ایشون آقای احمدی نژاد گفت که حرف مشایی رو تایید میکنم چون ایران تنها کشور
اجرا کننده اسلام ناب محمدیه و ما مجری اسلام ناب محمدی هستیم و اسلام رو فقط باید
تو ایران ببینیم پس ایران همون اسلامه و مکتب ایرانی همون مکتب اسلامه...). حرف
این ها اشتباهه. کشور ما قبل از انقلاب هم تنها کشور شیعه جهان بود. این که کشور شیعه
ست کار حکومت نیست. کار مردم ماست. مردم ماشیعه هستن که ایران کشور شیعه شده وگرنه
مسئولین شیعه باعث نمیشن که ما در جهان به عنوان شیعه شناحته بشیم. بعضیا میگن اوباما
هم مسلمونه و تازه بابش شیعه بوده (اسمشم حسینه) اما نمیشه بگیم کشور مسلمان
امریکا.
من به این نتیجه رسیدم این جمله اشتباهه که سیاست ما عین دیانت ماست
چون سیاست یعنی دروغ حتی اگه سیاست افراد دیندار باشه.
بحث
نقد احمدی نژاد سالها طول میکشه چون ایشون سراسر جای نقد دارن. البته من منکر نیت
خوب ایشون و هدف ایشون که خدمته نمیشم. خودم واقعا اینو قبول دارم که احمدی نژاد
دوست داره کار کنه ولی راهشو نمیدونه و نمیذاره کسی هم بهش کمک کنه یا راه نشونش
بده. میگه هرچی من میگم. دوست داشتم قانون اجرا میکنم نشد
نمیکنم.
این
آدم 5 ساله هی میگه یه عده نمیذارن. خب بگو کین که نمیذارن. باهاشون برخورد کن.
مگه میترسی ازشون؟؟ اون آدما مهمترن یا 70 میلیون نفر
جمعیت ایران؟؟ چرا کل ملت به خاطر چند نفر باید رنج بکشن؟؟ معلومه که این
حرفا فقط بهانه ایه واسه اینکه کاستی ها رو گردنشون بندازه. همون چیزی که اول
گفتم. که همیشه موفقیت ها کار ماست و شکست ها کار امریکا ( یا یه قول احمدی نژاد و
دارودسته ش کار "یه عده ای" که اسنادش هم موجوده) . بیان بگن مردم
ببخشید نتونستیم. مرد
باشن اینو بگن. نه اینکه هی بیان گردن این و اون بندان. اینم که گفتی رهبر دلش پره
ولی مگه میتونه چیزی بگه؟؟؟ چرا نمیتونه؟؟؟ مگه رهبر بالاتر داریم؟؟ امام علی هیچ وقت محافظه کاری نکرد ولو با زن پیغمبر.
هیچ محافظه کاری و مصلحت رو به حقیقت برتری دادن تو کار علی (ع) که معجزه خداست
نبوده. اگه این رهبری چندین بار دیگران رو به طلحه و زبیر بودن تشبیه کرد و خودش
رو جای علی نشوند چه خوب بود که علی وار رفتار میکرد.
علی
وقتی حاکم نبود سکوت کرد و البته هرجا هم موقعیتش بود انتقاد کرد و اعتراض کرد آن
هم کوبنده. اما وقتی حکومت رو دراختیار گرفت یک لحظه سکوت نکرد و از کوچکترین ظلمی
گریه میکرد و به ستوه می اومد و از ظلمی که به یک زن یهودی رفته بود ناراحت میشد.
علی کجا سید علی کجا... شما با حکومت مشکل نداری. منم مشکل به این معنی که باید
عوض بشه ندارم. معتقدم باید سرجاش بمونه ولی به آرمان هاش
برگرده.
یادشون بیاد مردم واسه چی انقلاب کردن. انقلاب ما یه انقلاب ارزشی بود.
واسه ارزشها بود هرچند که دلایل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی هم داشت ولی ارزشها
بودن که توی اون حرف اول رو میزدن. اول انقلاب امام گفت که قرار نیست روحانیت همه
کاره بشه.
تو
تصاویر رای گیری 12 فروردین رو تا حالا دیدی؟؟ دیدی چه افرادی با چه تیپهایی میان
رای میدن؟؟ حتی زن ها ی بی حجاب هم تو صف ایستادن تا به جمهوری اسلامی آری بگن. الان به نظرت
زنهای بی حجاب حاضر میشن آری بگن به جمهوری اسلامی؟؟؟ بی حجاب ها رو ولش کن اصلا
با حجاب ها حاضر میشن همشون؟؟؟ مسلما نه. چون اون موقع
جمهوری اسلامی یه جور دیگه تعریف شده بود. طوری که همه حس میکردن توی اون
جامعه به حقشون میرسن و کسی تجاوزی به حقوق اونها نمیکنه. حتی بی حجاب ها،
مارکسیست ها، ملی گرا ها، مذهبی ها، مسیحی ها و... همه آری گفتن. اما الان خود
مسلموناهم قبولش ندارن. چه بهتره به جایی برگردیم که همه رو بندگان یه خدا
میدونستیم و به همه احترام میذاشتیم. همونطور که گفتی مهم مردم هستن. البته خیلی
از زمامداران ما اینو قبول ندارن و میگن نه مردم مهم نیستن چون اشتباه میکنن.
نمونش فاطمه رجبی (همسر غلامحسین الهام که میگه احمدی نژاد معجره هزاره سومه و
هاشمی و موسوی و سید حسن خمینی کافرند و تازه میگه جمهوری اسلامی نباید باشه باید
حکومت اسلامی باشه و چون امام تائید کرده جمهوری اسلامی
رو ما قبول داریم وگرنه ما به همون حکومت اسلامی ایمان داریم) یا آیت الله
محمدتقی مصباح یزدی که رهبری به اون لقب مطهری زمان رو داده و نظریاتش رو حتما
خوندی. با خیلیاش من مخالفم.
گفتی
چاره چیه؟ باید دست رو دست بذاریم؟؟ معلومه که نباید دست رو دست بذاریم. اگه
اینطور بود که من نقد نمیکردم. من ناراحت نمیشدم. بخدا دلم واسه اسلام میسوزه.
واسه معنویت که داره از بین میره میسوزه. اما اگه انتقاد کنم بلافاصله بهم انگ ضد
دین بودن و محارب بودن و... میزنن. اول از همه خود شما که چند ساله منو میشناسی و
اوایل خیلی دین منو قبول داشتی تو دلت میگی این آدم ضد دین و کافر شده. اینطور
نمیگی وجدانن؟؟؟ والله دلم واسه معنویت مردم تنگ شده.
میدونی چقدر زیباست جامعه ای پر از معنویت.
اینکه فلانی ولی فقیهه پس نزدیکش نشیم، حکومت مال امام زمانه پس انتقاد
نکنیم، دین مظلومه پس در مورد دین بحث نکنیم، شهید دادیم پس در مورد دوران جنگ و
اتفاقات صحبت نکنیم، از ضعفها صحبت نکنیم که امریکا خوشحال نشه، اتحاد به هر قیمتی
و... حرفهای درستی نیستن. چاره ما یه خورده آزادگیه. همین. بنده
خدا بودن و آزاد از غیر خدا. خوب حکومت رو بگو بدش رو هم بگو. مردم ما بیمارند.
واقعا بیمارند. باید ما خودمون تا اونجا که میتونیم مواظب خودمون باشیم که بیمار
نشیم البته شاید شدیم و بعد دیگران را هم کمک کنیم تا مداوا بشن. البته به دور از
شعار. این حرفام باید نمود عملیشون رو خودمون تو زندگیمون پیدا کنیم.))
پاسخ من:
((من به این نتیجه رسیدم این جمله اشتباهه که سیاست ما عین دیانت ماست چون سیاست یعنی دروغ حتی اگه سیاست افراد دیندار باشه.)) آخر این چه حرفی است که میزنید برادر من! این چه حرف بیپروایی است که میزنید. آیا پیامبر سیاستمدار نبود؟ آیا امیرالمومنین سیاستمدار نبود؟ حسن بن علی(روحی فداه) سیاستمدار نبود؟ سیاست آنها هم دروغ بود؟ چرا بیدقت صحبت میکنید؟! اصلا مگر مالک اشتر، عمار یاسر و محمد بن ابوبکر سیاستمداران اطراف حضرت امیر نبودند؟ سیاست اینها هم دروغ بود؟
اگر منظورتان آن است که عدهای از لباس دیانت، در ساحت سیاست سواستفاده میکنند، حرفتان مقبول است. اما یادمان باشد دلیل این سواستفاده آن است که شعار "سیاست ما عین دیانت ما است" را رعایت نمیکنند، چرا که سیاستمدارِ دینمدار هرگز دروغ نمیگوید، به تجمل رو نمیآورد، تودهها را فراموش نمیکند، رانتخواری نمیکند و ...
و اصلا مگر میشود در مملکتی که قانون و فقه اسلام رعایت نمیشود دین خود را حفظ کرد؟ حدود اسلام را اجرا کرد ... . به قول آن پیر، تصور حکومت اسلامی، خودش تصدیق کننده است.
(( امام علی هیچ وقت محافظه کاری نکرد ولو با زن پیغمبر. هیچ محافظه کاری و مصلحت رو به حقیقت برتری دادن تو کار علی (ع) که معجزه خداست نبوده. اگه این رهبری چندین بار دیگران رو به طلحه و زبیر بودن تشبیه کرد و خودش رو جای علی نشوند چه خوب بود که علی وار رفتار میکرد.)) یا حضرت عالی اطلاعات تاریخیتان کم است یا بنده منابع تحریف شده را مطالعه کردهام! در جریان فتنهی جمل که حتی فقهای اهل تسنن هم قبول دارند حق با امیرالمومنین بوده (چرا که تبعیت از خلیفهی زمان را واجب میدانند.) حضرت بعد از پایان یافتن جنگ، امالمومنین عایشه را به همراه چهل محافظ زن با تکریم بسیار به مدینه بازگرداندند و در خانهی پیامبر اکرم جای دادند و لحظهای هم به هیچ کس اجازهی تعرض به ایشان ندادند. نام این رفتار را محافظهکاری نمیگذارم، من میگویم مصلحت اندیشی. یک مواقعی پیش میآید که شرایط اجتماعی دست حاکم را برای بعضی برخوردها میبندد. و بعد از انتخابات هم یکی از همین مصادیق است.
((والله دلم واسه معنویت مردم تنگ شده)) اگر دلتان برای معنویت مردم تنگ شده، شبهای قدر سری به مساجد بزنید تا ببینید بازار خدا چه قدر گرم است و سر ملائک چه قدر شلوغ! نماز عید فطر نخواندهاید؟ دم افطار سری به ایستگاههای صلواتی خیابانها نزدهاید؟ و ...
((اینکه فلانی ولی فقیهه پس نزدیکش نشیم، حکومت مال امام زمانه پس انتقاد نکنیم، دین مظلومه پس در مورد دین بحث نکنیم، شهید دادیم پس در مورد دوران جنگ و اتفاقات صحبت نکنیم، از ضعفها صحبت نکنیم که امریکا خوشحال نشه، اتحاد به هر قیمتی و... حرفهای درستی نیستن. چاره ما یه خورده آزادگیه.)) این چه حرفی است که نباید انتقاد کرد؟! البته که باید انتقاد کرد. و تکرار میکنم که باید انتقاد کرد. تخریب فرق دارد با انتقاد. سیاهنمایی فرق دارد با انتقاد. فحاشی فرق دارد با انتقاد. دروغگویی فرق دارد با انتقاد. تهمت زدن فرق دارد با انتقاد و ... .
اگر شما به اسم انتقاد بنده را متهم به فلان معصیت (چه میدانم مثلاً ظلم، دزدی و ... )کنید، آیا من حق ندارم که از شما شکایت کنم؟ و دادگاه نباید دلایل اتهام شما را بررسی کند و اگر بینهای نداشتید، نباید شما را به خاطر دروغگویی و بردن آبروی من، تنبیه کند؟
پس خلاصهی حرفم این که: انتقاد آری، دروغ و تهمت خیر!
اتفاقا حرف من هم همین است که دین مظلوم است، چرا از دین صحبت نمیشود. دویست هزار شهید دادهایم، چرا از جنگ صحبت نمیشود. چرا از برونسی صحبت نمیشود، چرا از وزوایی سخن به میان نمیآید، چرا بروجردی کان لم یکن شئی مذکورا است. چرا جوان امروز کاوه را نمیشناسد؟... چرا از ضعفا صحبت نمیشود، چرا پیرمرد روستایی و جوان خوشقیافهی تهرانی سهم یکسانی از رسانه ندارند. چرا دخترکان گلیمباف تبریزی، نامحترماند و دختران شبه فاحشهی مانکن، بسیار عزیز و قابل احترام که نباید هیچ کس به ساحت معززشان متعرض شود. و ...
دیدید حرفهای ما بیشتر و انتقادهایمان سنگینتر است!
خوشحال میشوم اگر سندی دارید دال بر این که ((همین دانشمندا و نخبگان اگه انتقادی کنن متهم به خیانت و ارتباط با بیگانه و خیلی خوشبینانه به بی بصیرتی متهم میشن و باید توبه و انابه کنن تا به آغوش ملت (بخوانید حکومت) برگردند. وگرنه سرکارشون با اوین و کهریزک و خارج از کشور پرونده سازی ها و تصادف ها و خودکشی ها و.... میوفته)) ارائه نمایید و اگر نه این سخن شما هم میشود تهمت و شایعه پراکنی!
همچنین فرمودهاید: ((... دوست داشتم قانون اجرا میکنم نشد نمیکنم)) و سندی مبنی بر بیقانونی آقای رئیس جمهور ارائه نکردید.
تا جایی که من مطلع هستم جناب آقای حسینیان، حجتالاسلام هستند و نه آیت الله! و به قول ما فیزیکیها اگر سیستمتان را Global بگیرید نه Local حرف حضرت ایشان صحیح است مبنی بر این که ((میگه من با قاطعیت و با اطمینان میگم که نسل امروز مومن تر و انقلابی تر از نسل اول انقلابه)) که اگر نبود، حوادث بعد از انتخابات پارسال که شناخت صحنهی نبرد در آن قطعاً از هشت سال جنگ دشوارتر بود، به چنین سرانجامی دچار نمیشد.
نوشتهاید: ((کشور ما قبل از انقلاب هم تنها کشور شیعه جهان بود. این که کشور شیعه ست کار حکومت نیست. کار مردم ماست. مردم ماشیعه هستن که ایران کشور شیعه شده وگرنه مسئولین شیعه باعث نمیشن که ما در جهان به عنوان شیعه شناحته بشیم.)) این حرفتان را میگذارم به حساب کم اطلاعی و نه تعمد بر شبهه پراکنی. بد نیست بدانیدبیش از 60% مردم کشور عراق شیعه هستند و از قدیم هم بودهاند. پر جمعیتترین قوم در لبنان شیعیان هستند. بیش از نیمی از مردم بحرین شیعه هستند و همین طور قطر و شاید برایتان جالب باشد که بدانید درصد شیعیان کشور آذربایجان از درصد شیعیان در کشور ما بیشتر است. پس اگر فقط به ملتها بود، این نبود که هست. حکومت شیعه که خدا به ما هدیهاش کرده است، شاهکاری است که ایجادش مدیون ملت است و هم مدیون خمینی کبیر و بقایش مدیون ملت است و خامنهای عزیز.
فرمودهاید: ((یه نفر مردانگی کنه بیاد بگه اوضاعمون خراب شده!! نشد که نشد. میرحسن موسوی که شما ازش متنفرید تنها کسی بود که این حرف رو زد ... )) همان طور که در بالاتر آوردم ما هم منتقدیم، شاید از شما بیشتر هم. آقای رئیس جمهور هم، رهبر عزیز هم. که اگر انتقادی نباشد، تحول پیشرفتی نخواهد بود. اما مسئله اولا آن است که به چه چیزی انتقاد داریم. آیا به استکبار ستیزی انتقاد داریم؟ آیا به اسلامگرایی انتقاد داریم؟ یا مثلاً به تجمل گرایی و اشرافیگری و معنویت ستیزی و ... و دوما آن که انتقاد داریم یا قصد سیاهنمایی. آنچه در این حدود پنج سال از طرف آقای موسوی و همفکرانش شاهد آن بودهایم، انتقاد نبوده، سیاهنمایی بوده است.
و همچنین باید عرض کنم: ((لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا ...))(مائده 82) و این یعنی بزرگترین دشمن ما صهیونیزم است و به تبع آن امریکا و انگلیس و اسرائیل. فلذا آنها از همهی ظرفیتهایشان برای ایجاد اشکال در این دیار استفاده میکنند و از کمترین فرصتی نمیگذرند. لذا است که معتقدیم در بیشتر مشکلات پیش آمده برای این مملکت دست امریکا و انگلیس و اسرائیل یا به بیان دیگر صهیونیزم بینالملل در کار است.
و در آخر سلام بر حضرت ارباب، سیدالشهدا آنگاه که لهوف مینویسد:
(( فَجَلَسَ شِمرُ عَلی صَدرِه ... ))
دلمون تنگ شده براتون!
دل من هم براتون تنگ شده!