کهف

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان
شنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۸۹، ۱۰:۲۷ ب.ظ

بوی پیرهنت

 

دارم به بوی پیرهنت فکر می­کنم

          دارم به سمّ ستوران فکر می­کنم

امشب خدا چه آمده بر سر که این چنین،

          دارم به دست و پا زدنت فکر می­کنم؟

 

۸۹/۱۱/۳۰
سید طه رضا نیرهدی

نظرات  (۲۶)

سلام خسته نباشید. وبسایت جالبی دارید.
به وبسایت تفریحی من هم سربزنید، آپدیت شده. منتظرتونم.
مرسی. بای.
باران

سه شنبه

مسجد سهله

دم غروب

دارم به بوی پیرهنت فکر می کنم

..............
موفق باشید.


سلام



دولتها رفتنی نیستند بردنی هستند. مصر و تونس نرفتند بلکه مردمشان آنها را بردند. بحرین و عربستان اگر قرار باشد رفتنی باشند باید مردمشان آنها را ببرند. حال سوال اینجاست که یک مشت عرب که همواره جنبش سبز و اسلافش آنها را به باد استهزا می گرفت توانستند ظرف 18 روز دولت خود را سرنگون کنند آما 30 میلیون سبز که موسوی مدعی آن است نتوانسته بعد از 20 ماه حتی یک پایگاه بسیج را بگیرد؟ آیا براندازان ما بی غیرت هستند یا عقبه مردمی براندازان یک دروغ بوده است؟



انرژی هسته ای بهانه است. مشکل جهان با ما تنها اسرائیل است شما سعی خودتان را بکنید و رژیم ایران را تغییر بدهید و بعد اسرائیل را هم به رسمیت بشناسید بنده شخصا قول می دهم که تمام تحریمها برداشته شود و شما مثل کویت می توانید بخورید و بخوابید

۰۱ اسفند ۸۹ ، ۱۷:۲۷ یک دانش آموز پیش دانشگاهی
سلام نمیدونم چرا وقتی به وبلاگ شما میام به یاد پسرخاله ی کلیمی ام می افتم.
۰۱ اسفند ۸۹ ، ۲۱:۱۱ یک دانش آموز پیش دانشگاهی
از این لحاظ که مثل شما می نویسه
به یک دانش آموز پیش دانشگاهی:
ببخشید شما درس و مشق نداری انگار.
برو دختر درستو بخون این کارا آخر عاقبت نداره . می افتی تو چاه ها!!از ما گفتن بود.
از یه داداش با تجربه قبول کن


اعتراف کنید:
کیهان جمعیت معترضین 25 خرداد را 300-400 نفر اعلام کرد. بقیه رسانه ها و منابع دولتی هم آنها را کم شمار اعلام کردند. شما قاعدتا به منابع فرماندهی بسیج و سپاه و اطلاعات دسترسی دارید. از آنها بپرسید چند نفر نیروی انتظامی و گاردی و بسیجی و لباس شخصی و مامور مخفی دیروز به خیابان ها فرستادند؟ در چه کوچه و خیابان هایی این نیروها پخش بودند؟ چند تا گاز اشک آور پرتاب کردند؟ چقدر کتک زدند؟ نتیجه را لازم نیست به ما اعلام کنید. شب که خواستید بخوابید برای این پیروزی بدست آمده برای موسوی و کروبی گریه کنید.



قم:
سلام-اگه منظور شما 25 بهمنه من همین جا توضیح مبسوط خدمت شما عرض میکنم و شب هم با خیال راحت میخوابم. اگر شما دوست دارید به جای 300 یا 400 نفر بگیم جمعیت برانداز 300 یا 400 هزار نفر بودن خوب بنده خدا برای شما بدتر میشه. حتی اگه کیهان به جای 300 نفر میگفت 301 نفر به اندازه همان یک نفر اضافه بی عرضگی جمعیت برانداز نمود بیشتری پیدا میکند. اگر شما دوست دارید که به جای 300 نفر 300 هزار نفر باشید پس خیلی بی عرضه اید که با جمعیت 300 هزار نفری بعد از 20 ماه هنوز یک پایگاه بسیج هم نتونستید بگیرید. آخه برانداز بی عرضه از عربا یاد بگیر که 18 روزه رئیس جمهورشون کله پا شد آخه چقدر براندازان محترم ما دست و پا چلفتی هستن که بعد از 18 روز که هیچ بعد از 20 ماه هنوز یک پایگاه بسیج هم نگرفتن!



عاشق خاتمی:
مشکل ما خوردن و خوابیدن نیست که این کار در همه جا و از همه کس بر می اید تمامی احشام میخورند و میخوابند ما میخواهیم همان باشیم که هستیم ما اشرف مخلوقاتیم و خدا این مقام را به ما داده قدرت تفکر را خدا به ما داده و خامنه ای نمیتواند به ما بگوید چطور باید فکر کنیم.



قم:
سلام
اما شاکرا و اما کفورا
در این 20 ماه موسوی و خاتمی و کروبی به شما گفت که باید به چه چیزهایی فکر کنید و شما هم با چشم و گوش بسته فکر کردید. نتیجه این فکر کردن به حرف موسوی و خاتمی و کروبی آن شد که امروز حتی از نظر ناطق و روحانی هم محکوم به اعدامید. البته نه شما. شما تنها مباشر بودید و سبب موسوی و خاتمی و کروبی بود البته سبب داخلی آن هم حلقه دوم.

۰۲ اسفند ۸۹ ، ۲۰:۲۱ سدره المنتهی
سلام دوستان
خوشحال میشم از نظر کارشناسیتون راجع به پست جدیدم استفاده کنم.(قابل توجه آقایون خوش غیرت)
باتشکر
یا علی
۰۲ اسفند ۸۹ ، ۲۱:۱۳ یک دانش آموز پیش دانشگاهی
خوب نیست آدم ندیده نشناخته قضاوت کنه....اصلا از کجافهمیدید که دخترم؟؟؟حتما فکر کردید از اون دخترای درس نخون هستم که شبها به لندهور قصه ها فکر میکنه؟نه خیر !!!!!!معدل ترم اول من 72/19 بود و معدل نهایی من 64.18بود.با مشکل بزگی که من دارم تا همین الان پایه رو 2 دور زدم.اگه گوش بدید به من حق میدید که زیاد به اینجا بیام حتی آفرین هم میگید...
من یک خاله ی 45ساله مجرد دارم که بعد از گرفتن مدرک مهندسی معماری الان در حال خوندن دندان پزشکی در کیف هستند.ایشان و خانواده من علاقه بسیاری برای رفتن من به آنجا دارند.وقتی گوشه ای نشسته ام و درس میخوانم مادرم کتاب را از من میگیرد.اگر کتاب پیش باشد برمیگرداند ولی اگر کتاب پایه یا تست باشد پس نمیدهد و میگوید((تو که جات توی دانشگاه آماده است چرا درس میخونی؟فقط پیش بخون تا پاس بشی))
منم مجبورم وقتهایی که مادرم در خانه است رو به بطالت بگذرونم.چون علاقه ای به تلوزیون ندارم به سراغ اینترنت میام.میدونید که در این دهکده جهانی چقققققدر (((((چاه)))))برای جوانان وجود دارد.مجبورم خودم رو با وبلاگهای هم کلاسی ها و افراد شناخته مثل نادرطالب زاده یا حسن عباسی و...سرگرم کنم.این وبلاگ چیز جالبی نداره فقط به خاطر اینکه متعلق به یک فرد مذهبی(؟)است برایم جالب است وخودم رو با وبلاگهای دی جی حزب اللهی ها سرگرم میکنم تا مبادا سر از جاهای ناجور در بیاورم.
خدا رو شکر که مادرم شاغل است و در نبودش و نصفه شبها میتوتنم درس بخوانم.اگر شاغل نبود مجبور بودم 24ساعت اینجا باشم.
۰۲ اسفند ۸۹ ، ۲۱:۱۴ یک دانش آموز پیش دانشگاهی
بله به سایت بچه حزب اللهی ها میام تا مبادا با اقوام جالبی که داریم (یهودی و بهایی و لائیک و بی دین) از دین برگردم.من میخوام توی کشور خودم بمونم و توی دانشگاهای ایران اسلامی درس بخونم.میخوام با شرایط بدی که دارم دینم رو حفظ کنم. چون کسی اطرافم نیست مجبورم با افراد مجازی درظاهر مومن سر و کله بزنم.این بهتره تا با خاله ای که وقتی زنگ میزنه اول از پارک ها و رستوران ها و آزادی برای برداشتن حجاب میگه.اگر از جمهوری اسلامی و دینم متنفر شم به اون جای لعنتی میرم و خواهر کوچکترم در جایی مزخرف بزرگ میشه.اگر شما از من بزرگتر نبودید(؟)و اگر از واژه ی ((داداش))استفاده نکرده بودید،به خودم زحمت نوشتن این همه کلمه رو نمیدادم و مختصر مینوشتم ((به شما مربط نیست ))
من داداش ندارم و به اندازه داداش نداشته ام برای شما احترام قایلم اما تجربه تان را برای افراذی که میشناسید به کار ببندید نه منی که از اسم و رسمم خبر ندارید. توی این وبلاگ چون آدم های از من بزرگتر هست خودم رو به بچگی میزنم و هربار که میام نظر میذارم.اگر واقعا میتوانستم لحظه ای از آینده و اهدافم رو فدای این کارهای به درد نخورنمیکردم آغای داداش با تجربه.
۰۲ اسفند ۸۹ ، ۲۳:۵۲ صدرا(به یک دانش آموز پیش دانشگاهی)
...


با عرض شرمندگی فرمایشتان حذف شد!!!!!
۰۳ اسفند ۸۹ ، ۱۶:۱۳ صدرا جزایری
باز برای دومین بار یا بیش باید عرض شود صدرای اخیر بنده نبودم !
گرچه ، مشک خودش می بوید !
D:
یه سوال:
آقا طه اگه فردا تو تظاهرات بزنند و شما رو بکشند و بعد بگن شما سبز بودی! چه حالی بهت دست می ده؟! (یعنی شما که مردی. به دوستان بسیجیت چه حالی دست می ده؟) بعدش هم عکست رو کنار اون خانم آستین کوتاه تو مستندت پخش کنند و بگویند چون تی شرت می پوشی و عینک دودی می زنی پس سبز بودی!
کاری که با شهید صانع ژاله کردند همین بود. هرکی که ریش داره یا حتی کارت بسیج داره که طرفدار دولت نیست. خود من چندین نفر رو می شناسم که هم ریشو اند هم بسیجی ولی سبز سبزاند. تازه اگه به عکس و ادعا باشه که عکس ژاله با آیت الله منتظری(ره) منتشر شد. برادرش هم ادعا کرد که بسیجی نبوده و پسرخالشون خانواده رو تحت تاثیر و فشار قرار داده!
حالاخودتون قضاوت کنید...
راستی شهادت حامد نورمحمدی در تظاهرات یکم اسفند رو هم به همه سبزها تسلیت می گم. چون می دونم زیاد به اینجا سر می زنند!!!
دوستی پیام خصوصی میگذاره و خواستار اینه که یکی از کامنت های قبلی رو پاک کنم و هیچ راه ارتباطی نمیگذاره برای پاسخ گویی من!
یا علی
بنده رو می فرمایید؟
۰۶ اسفند ۸۹ ، ۲۳:۵۹ محمد حسین .م
مسئلهٌ : حامد نورمحمدی توی تصادف کشته نشده مگه؟
۱۱ اسفند ۸۹ ، ۱۵:۴۸ سرباز ولایت
توی نوشته هاتون یه ویژگی ای هست که توی بقیه نوشته ها ندیدم. رک و بی پرده.آدم احساس میکنه بعضی اوقات پای وبلاگتون میخواد سکته کنه.


!
۱۱ اسفند ۸۹ ، ۲۲:۰۹ سرباز ولایت
البته اینکه خیلی بی پرده و عاطفی مینویسید خیلی خوبه. سو تفاهم نشه
یک وقتی دور از جان ، خدای نکرده ، جواب کامنت بالای من رو ندهید. با تشکر!!
شب هشت محرم بود,
دلم بین ستاره ها می چرخید و چشمام لای بند کفشام گیر کرده بود ...
شب شب بود, تاریک تاریک ...
یهو دیدم چند قدم جلوتر, مثل همیشه دستاتو تو جیبت جا کردی و با چشمات لابد زمینو وجب می زدی.
نفهمیدم چی شد یهو یه چیزی گفتم که هنوز تو کفش گیرم!
عین ذکر... کم مونده بود تسبیح دربیارم و چله بگیرم براش...
اللهم عجل وفاته, واجعلها الشهاده...
چشمامو بسته بودم و می خوندم...
بازشون که کردم نبودی
...
حس غمگینی داره ای چند بیت..........
یه علامت تعجب می گذاشتین نمکش نمایان تر نبود ؟!!

البته مادر حق هم دارن وقتی شب ها خانه نیستید...خب مشکوک می شوند!!
جداً والده قراره ببرنتون آزمایش..؟؟!
برای نمک نوشته است!
سلام از آنجا که دوست باید آینه ی دوستش باشد با احترام عرض میکنم که1 -وبلاگ جذاب و خوبی دارید و چقدر قشنگه که آدم تو وبلاگتون یاد خدا می افته. 2-خبر دارم که مطالعتون چقدر زیاده اما این یکی از فاکتورهای نویسندگیه! اگر دوست داشتید حرفه ای تر بنویسید چقدر خوب میشد به کتابای زبان شناسی هم سری میزدید تا بتونیم زبان فارسی رو نگه داریم!3-برای سرودن شعر کلاسیک و شعر نو قواعد زیادی وجود داره(که شما کلا توش تعطیلی) ابداع چیز خوبیه ولی باید شعری گفت که بشه اسمشو گذاشت شعر! البته این در صورتیه که اشعار وبلاگ واسه خودتون باشه وگر نه سلام منو به شاعرش برسونید امیدوارم ایمان داشته باشید که این نقد از روی علاقه بود و بس یا علی


خیلی ممنون از تذکرات دوستانه یتان
خانم والده چقدر مطمئنن به شما حضرت آقا!!!!!!!!

منظورتان را متوجه نشدم؟!
shobeyr اشاره دارتد به کامنت های خیلی وقت پیش من و جواب های شما !!

والده گرامی شما و آزمایش و ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی