کهف

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان
سه شنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۰، ۰۹:۰۴ ق.ظ

سیاسی است!

بسم الله الرحمن الرحیم

پیش تر باید عرض کنم که این نوشته شدیدا سیاسی است!

رفیقی دارم که دو-سه هفته پیش مثال جالبی می زد. چون نظر من هم عینا همان است این جا نقلش می کنم:

خانه ای را تصور کن که پنج-شش بچه دارد و کوچک ترین آن ها که از همه پسر خوب تر و حرف گوش کن تری است. وقتی پدر خانه می گوید پسرم برو نان بخر، بی هیچ معطلی می رود و نان می خرد. وقتی خواهر بزرگش صدایش می زند که برو برای من خودکار بخر می رود و صدایش در نمی آید. مادرش به برادرش می گوید که اصغر! برو دو کیلو گوشت بخر و اصغر این پسر را مجبور می کند که برود و او می رود. سر سفره دو-سه باری بلندش می کنند که نمکدان را بیاور یا قاشق برای داخل ظرف خورش و آخر شب هم خودش مجبور می شود آشغال ها را بگذارد دم در.

حال این شرایط را اضافه کن به این که پسرک ما در کوچه از همسایه ها فحش می خورد چون مثل برادرها و خواهرها بی غیرت نیست و از پدرش دفاع می کند. در خانه هم جز پدر همه با او که پسر کوچک است اوقات تلخی می کنند، فحش می دهندش، کتکش می زنند و وسایلش را بی اجازه بر می دارند و ... و در این میان فقط پدر است که گاه گداری در دعوای خواهر برادرها طرفِ او را می گیرد و فقط اوست که دست محبت سرش می کشد؛ حال اگر روزگاری بنا به مصلحتی همین یک پدر که او دارد به روی پسرک ما اخم کند، چه بر سرش می آید؟ نمی شکند؟ خرد نمی شود؟ دِپ نمی زند؟ من و شما باشیم انصافا دِپ نمی زنیم؟

آن قدر جرأت دارم که بگویم اگر من جای این پسرک بودم نه امروز و بعد از این اخمِ اخیر که خیلی زودترها در دعواهای خواهر برادری رها می کردم، هر چند بارها و بارها و شاید تا آخر عمر استغفار می کردم!

و اما مثال دیگری که این روزها مصداقش را زیاد می بینم در این طرف و آن طرف.

پارچ آبی را تصور کنید که روی یکی میز به نحوی قرار گرفته که احتمال افتادن و شکستنش زیاد است. این میز و آن پارچ در اتاقی هستند که چند نفری درش نشسته اند و یکی از آن ها بر دیگران ولایت دارد و همه ی آن دیگران هم سخت مدعی به این ادعا که هر چه آن یک نفر بگوید گوش می دهند و دل سوز او هستند و حرف گوش کن او و ...

اینان یک به یک برای آن که عرض ارادتی کرده باشند به شیخ، دست بوسش می روند و تذکر می دهند که پارچ در شرف افتادن و شکستن است. شیخ که خود دستش مشغول به کار واجب تری است هر بار که کسی می آید و این تذکر را می دهد به آن یک نفر می گوید که پارچ را طوری جا به جا کند تا دیگر در خطر افتادن نباشد و این ها اصلا انگار نه انگار! و هر چند صباحی دوباره خدمت شیخ می رسند و خطر افتادن پارچ را تذکر می دهند به آن طمع که وقتی پارچ افتاد و شکست جز کسانی باشند که پیش تر افتادنش را پیش بینی کرده بودند و چه قدر باهوش جلوه می کنند آن موقع!

مدتی که می گذرد حوصله یشان سر می رود و خودشان یواشکی تنه ای به میز کذا می زنند تا پارچ بی افتد و بشکند و اول نفر پیش شیخ روند که "دیدی ما گفتیم دارد می افتد! دیدی ما خیرخواه بودیم و جلوی ولایت حرکت می کردیم و ..."

و آن وقت که پارچ می افتد و می شکند همه آن قدر از صدای شکستن شکّه شده ایم و همه آن قدر به جمع کردن شیشه خرده ها مشغول که اصلا یادمان نمی آید اگر یکی از این حضرات مدعی همان موقع دست می کرد و پارچ را بر می داشت، اگر یکی از این حضرات مدعی تنه نمی زد و میز تکان نمی خورد و پارچ از شیخ فاصله نمی گرفت و نمی افتاد و نمی شکست، اصلا حالا مجبور نبودیم این همه هزینه را تحمل کنیم.

و البته اگرکسی دست کند و پارچ را بردارد و از خطر شکستن نجات دهد، چون از وقوع یک بحران جلوگیری کرده بحرانی که اتفاق نیفتاده- هیچ کس قدر کارش را نمی داند و هیچ مادحی برایش احسنت نمی گوید.

و امروز خیال می کنم عده ای مانند لاش خور نشسته اند تا بشود آن چه نباید بشود و آن ها آن روز فریاد "دیدی از یک سال پیش من این را می دیدم!" برآورند و جماعتی از عوام بر ایشان کف بزنند و سوت بکشند!

هنر این نیست که چینی ترک برداشته را بشکنیم، هنر آن کس دارد که این چینی ترک برداشته را با ظرافت بند بزند، حتی اگر دستش خراش بردارد و زخم بشود و درد بکشد!

و سوم آن که چند روز پیش در یکی از سایت های خبری دیدم یکی از وزرای برکنار شده در جمع دانش جویان نمی دانم کجا گفته "این چند وقت تمرین سکوت کرده ام ..." بعد هم ماجرای چگونگی برکناری اش را نقل کرده بود! پیش خودم گفتم ای کاش به تمرین سکوتت ادامه می دادی مومن!

سال هشتاد و هشت دلم می خواست خیلی ها حرف بزنند که نمی زدنند، این روزها دلم می خواهد خیلی ها سکوت کنند که نمی کنند!

بعد النوشت:

   امروز اتفاقی برایم افتاد که بر خودم تکلیف دانستم این نوشته را با سردرد هم که شده بنویسم و تا طلوع هم که شده تایپش کنم. نمی دانم تویی که این ها را می خوانی چه طور فکر می کنی و اصلا مرا چه قدر قبول داری؟! اما اگر دلت برای امام و انقلاب و حضرت آقا می سوزد، اگر دلت مثل من نگران همه ی دل هایی است که در سراسر جهان به این انقلاب بسته اند، بخوان! تو را به خدا همه ی صحبت های آقا را بخوان! بخوان تا ببینی راه برمان چه می گوید و اگر نه راه به خطا می رویم!

و توفنا مع الصالحین ، همان ها که ابا صالح امامشان است ...

 

 

۹۰/۰۳/۱۷
سید طه رضا نیرهدی

نظرات  (۳۷)

۱۷ خرداد ۹۰ ، ۱۳:۲۰ محبّ الامیر
سلام

آقا ، به نظر می آید در این برهه لزوما سکوت در برابر جریان پیش آمده غلط باشه. معیارش هم خود ِ رهبری که به تریبون های نماز جمعه نظارت فکر می کنم مستقیم دارند و شما در نماز جمعه ی چند هفته پیش حرف هایی رو همیشه با کنایه نسبت به آن جریان می شنوید. قضیه این جاس که با چه ادبیاتی باید حرف زد و چه قدر مستقیم. چون نگفتن حرف ها هم بار داره. الان جریان داره یارکشی می کنه. از وزرا ، از روءسا و غیره. توجه داری؟ اگه مردم احساس نکنن همراهی این جریان براشون هزینه داره ( مثلا در انتخابات مجلس ) ، اتفاق های بدی میفته.
منظور این که لزوما سکوت مصلحت نیست. ولی بله. به نظر اگه یک طوری اظهار نظر بشه و احمدی نژاد یک جوری کوبیده بشه که بیفته روی دنده ی لج ، واویلا است. دو سال کی می خواد جمع کنه قضیه رو ؟
می دونی ؟ سخته.....
من امروز بعد از نماز صبح به اتفاقات بعد از رهبری آقا فکر می کردم و برای مظلومیت ایشان گریه کردم.ایشان 8 سال دوره سازندگی را تحمل کردند، 8 سال فساد اقتصادی، لیبرالیسم فرهنگی، اشرافی گری و باند بازی. بعد 8 سال دوره به اصلاح اصلاحات، 8 سال فساد سیاسی، بی برنامگی اقتصادی، تخریب فرهنگی و اعتقادی. شاید فقط 4 سال اول احمدی نژاد ایشان کمکی آرامش داشته است، ولی دوره دوم احمدی نژاد به نظر من از همه دوره ها بدتر بوده است. لیبرالیسم فرهنگی، لجبازی، قانون شکنی، تابوشکنی، دروغ گویی و تزویر. ما دانشجویان عدالتخواه دلمان خوش بود که بالاخره با دانه درشت های مفسد اقتصادی برخورد می شود، حالا یکیشان شده معاون اول. دلمان خوش بود فرهنگ و دین اعتبار می گیرد و مفسدین فکری منزوی می شوند حالا یکیشان شده دست راست رییس جمهورو ما تا کی باید برای عدم سوءاستفاده فتنه سبز خاموش بمانیم. من در اطرافم در فامیل پر است از این فتنه گرهای سبز اموی و دائم در حال تحقیر و توهین امثال من ولی مهم نیست. به قول آیت الله مصباح بنا بر وظیفه باید حمایت کرد و در صورت لزوم محکوم کرد. آخر ولایت ستیزی تا چه حد. این جریان انحرافی چقدر خون بدل آقا می کنند. تا کی باید سکوت کرد. من فکر می کنم اگر نمایندگان آقا در سپاه و در جاهای دیگر و یا افرادی مثل آیت الله مصباح حرف می زنند، یعنی وقت حرف زدن و بلکه عمل کردن است. جنبش دانشجویی مسلمان وظیفه اش مقابله با فساد است هر که می خواهد باشد. این چیزی است که ما از راهبرمان آموخته ایم.


تا آن وقت که مصلحت نظام و مردم ایجاب می کند باید سکوت کرد و مصلحت جامعه را ولی فقیه تعیین می کند و نه من و شما.
اگر افرادی در سپاه که من نمی دانم منظور شما چه کسانی است از جریان انحرافی صحبت می کنند من به بی بصیرتیشان نسبت می دهم و ولایت ناپذیریشان چرا که حرف رهبر عزیز انقلاب عدم دامن زدن به اختلاف ها است.
من نمی دانم چرا بعد از این اظهار نظرهای اخیر آیت الله مصباح حرف ایشان شده حجت! یادمان باشد اگر حرف کسی مخالف نظر آقا باشد در مقام عمل ما نهی شده ی از تبعیت آن کلام و آن صاحب کلامیم حتی اگر ایشان آقای مصباح عزیز باشند.
بعله...
Ltd
۱۸ خرداد ۹۰ ، ۱۵:۲۵ درک متقابل
مگر افرادی مثل شما بتوانند جلوی خطاهای این نظام را بگیرند. امیدوارم موفق باشید. توصیه کره بودید که همه صحبت های رهبر را باید خواند. حرف درستی است. من بخشی از صحبت های اخیر ایشان در روز 14 خرداد 90 را در زیر می آورم. بعد از آن هم سری به وبلاگ زیر بزنید. اگر فیلتر شده بود چاره ای جز استفاده از فیلتر شکن ندارید:
http://www.dezfouli.net/?p=609

اگر به نام عدالت‌خواهى و به نام انقلابیگرى، اخلاق را زیر پا بگذاریم، ضرر کرده‌ایم؛ از خط امام منحرف شده‌ایم. اگر به نام انقلابیگرى، به نام عدالت‌خواهى، به برادران خودمان، به مردم مؤمن، به کسانى که از لحاظ فکرى با ما مخالفند، اما میدانیم که به اصل نظام اعتقاد دارند، به اسلام اعتقاد دارند، اهانت کردیم، آنها را مورد ایذاء و آزار قرار دادیم، از خط امام منحرف شده‌ایم. اگر بخواهیم به نام انقلابیگرى و رفتار انقلابى، امنیت را از بخشى از مردم جامعه و کشورمان سلب کنیم، از خط امام منحرف شده‌ایم. در کشور آراء و عقاید مختلفى وجود دارد. اگر چنانچه یک عنوان مجرمانه‌اى بر یک حرکتى، بر یک حرفى منطبق شود، این عنوان مجرمانه البته قابل تعقیب است؛ دستگاه‌هاى موظف باید تعقیب کنند و میکنند؛ اما اگر عنوان مجرمانه‌اى نباشد، کسى است که نمیخواهد براندازى کند، نمیخواهد خیانت کند، نمیخواهد دستور دشمن را در کشور اجرا کند، اما با سلیقه‌ى سیاسى ما، با مذاق سیاسى ما مخالف است، ما نمیتوانیم امنیت را از او دریغ بداریم، عدالت را دریغ بداریم؛ «و لایجرمنّکم شنئان قوم على الّا تعدلوا». قرآن به ما دستور میدهد و میگوید: مخالفت شما با یک قومى، موجب نشود که عدالت را فرو بگذارید و فراموش کنید. «اعدلوا»؛ حتّى در مورد مخالف هم عدالت به خرج دهید. «هو اقرب للتّقوى»؛(2) این عدالت، نزدیکتر به تقواست. مبادا خیال کنید تقوا این است که انسان مخالف خودش را زیر پا له کند؛ نه، عدالت ورزیدن با تقوا موافق است. همه هوشیار باشیم، همه بیدار باشیم. این بُعد هم نباید ابعاد دیگر را در سایه قرار بدهد.
سلام برادر
بسیار تمثیل های قشنگی بودند
به یاد مثال زدن های حضرت قرائتی افتادم
۱۸ خرداد ۹۰ ، ۱۹:۰۷ دیر خرابات
هو
سلام
اگر پشت سر پسرک مظلوم ما یک گروه انحرافی قایم شده باشد چه؟ با سرزنش و حرف زیادی زدن مخالفم ولی انحراف ها را باید بازگو کرد
اگر آن پسر بچه آبروی خانواده را ببرد چی؟

اگر کسی زورش نرسد آن پارچ را بگذارد سر جایش چی؟


اگر کسی زورش نرسد باید که حداقل تلاشش را بکند، تلاشی که هیچ نمی بینم!
الان ما کجای این داستانیم؟
ما که نه جزء شیوخِ این جامعه ایم و ...
من خودم را بین این داستان تمثالی نیافتم !
الان از نظر شما منی که هیچ کاره ام توی دستگاهِ حکومتی چی کار باید بکنم؟ چی کار می تونم بکنم؟
مثلا برم بگم آقا این قدر وزارت خونه ها را ادغام نکن! مسخره خاص و عام شدیم!!!
یا اینکه بگم اگر شما باعث قتل خانم سحابی نبودید چرا مخفیانه؟ چرا شبانه؟ چرا حمله به شرکت کنندگان مراسم ترحیم؟ اگر شما باعث مرگِ او نبودید که این کارها ظن آدم را به یقین مبدل می کند! و مومن نباید رفتاری داشته باشد که دیگران به او ظن بد داشته باشند و ...

شما بگو آقا سید!
وظیفه ما چیست در اتاقی که ما جزء دیوارش هستیم بیشتر ، نه شیوخ حاضر و فاعل؟؟


راجع به پروفایل که من هیچ نکرده ام نمی دانم چه شده.
راجع به تکلیف هم همان است که گفتم، خواندن صحبت های آقا. همه را!
وظیفه را ایشان تعیین کرده اند.
۱۸ خرداد ۹۰ ، ۲۳:۰۳ علی بیگی نژاد
سلام
اخم امام خامنه ای هم جز خیرخواهی برای دکتر نبوده و نیست.
در ضمن دستور خود امام هست که در این برهه نسبت به جریان نفوذی از جانب صاحبان تریبون روشنگری صورت بگیرد و از رئیس جمهور سخنی به میان نیاد و یا اگر می آید از زحمات و خدمات ایشان صحبت شود.

قسمت اول فرمایشتتان را قبول دارم.
فرموده اید:"در ضمن دستور خود امام هست که در این برهه نسبت به جریان نفوذی از جانب صاحبان تریبون روشنگری صورت بگیرد و از رئیس جمهور سخنی به میان نیاد و یا اگر می آید از زحمات و خدمات ایشان صحبت شود." آقا کجا فرموده اند این فرمایش را؟
۱۸ خرداد ۹۰ ، ۲۳:۱۶ علی بیگی نژاد
راستی, با توصیه ات مبنی بر خواندن کامل سخنان امام موافقم و یک تبصره به آن اضافه می کنم, اون هم اینکه:
علاوه بر خواندن سخنان امام خامنه ای( مد ظله العالی), حتما سخنان علامه مصباح این عمار خقیقی امام دنبال شود.
یا علی

آن چه حجت است بر بنده و احتمالا شما، ظاهر فرمایش رهبر است و بقیه ی چیزها فرع این است.
این روزها شباهت عجیبی بین دولت اصلاحات و دولت مهر میبینم اصلاحات با مجلس رفتن و قانون وضع کردن سعی در محدود کردن اختیارات رهبری داشت دولت مهر با خانه نشینی و قهر و بچه بازی

از کجا به این نتیجه رسیده اید نیت این بنده خدا از خانه نشینی را؟ بهتر نیست به در انتقاد هم موازین شرعی را رعایت کنیم؟
tavalodat mobarak taha

تولد به چه حسابی؟
به کدام تاریخ؟
به کدام مناسبت؟
به کدام ...
برو بابا دلت خوش است!
lotfan agar dorost goftam inja zekr konid ta motevajjeh shavam,agar eshtebah bood ham hamintor.


هنوز چک نکرده ام. دسترسی هم چند روزی ندارم به آن قرآن.
دیدم اطلاع می دهم.
!
be tarikhe ghamari,
dahe avale rajabe sale 1409 hejri ghamari


eshtebahe ??
فکر نمی کنم این طور باشد، ولی یک نگاهی برای اطمینان به جلد قرآن خانه می اندازم!
دوستان شما بحث را با پیش فرض اشتباهی شروع کرده اید و ادامه می دهید. آب از سرچشمه گل آلود است.بحث پارچ و پسر خوب وفحش خور و پدر خانواده دری وری است. از عذاب وجدان و بی تحلیلی کپ کردین.فی الواقع کم آوردین.نه پسره پسر اهل و سر به راهیه و نه پدر خانواده عادله !حتی اگر یک نفر در مملکت تحت ولایت ولی امر مسلمین جهان! شایبه مرگ هاله سحابی را داشته باشد کسی که خود را پیروی سیره امیرالمومنین میدونه باید دستور رسیدگی فوری و علنی وگزارش به مردم میداد و نه اینکه خم به ابروی خویش نیاورد!
یاعالم الخفیات/ سلام چند قتی است که برخود فرض کرده ام که فرمایشات آقا رابخوانم . به همه پیشنهاد میدهم شروع کنند از dvd های صهبا.ببخشید ایت الله مصباح چی گفته بودند؟

ایشان در این ایام صحبت های زیادی انجام داده اند، یک جست و جو در وب بکنید فرمایشات ایشان را می بینید.
۱۹ خرداد ۹۰ ، ۱۴:۴۴ فرهاد جاوی
جالب بود...
۱۹ خرداد ۹۰ ، ۱۷:۴۰ سدره المنتهی
سلام
بسیار خوب گفتید و عالی!!!
میدانید مشکل ما چیست؟
همیشه کاسه داعتر از آش هستیم...برگردیم به تاریخ صدر اسلام ...سکوت علی (ع) در کوچه ...باز تیغ از نیام کشیدن زمان نبش قبر مادر...هر زمان رفتار خاصی را اقتضا میکند...خوب است که حتما وجود انحراف را تذکر داد و از آن جلوگیری کرد اماا این انحراف شناسان کیانند؟؟چه ویژگی هایی دارند؟؟؟آقایمان درباره انحراف چه میگویند؟؟دوستان چه میگویند؟؟اصلا چه چیز بر چه چیز مقدم تر است؟؟؟زیر بار بردن سالها خدمت و کار !!!کجای اسلام گفته است این چنین زحمات کسی نادیده شود و یکباره در همش بکوبند و بابت اتهامهایی که در هیچ دادگاهی ثابت نشده است له اش کنند؟؟؟چطور چشمان تیز بین ما عملکرد فرزند پسر دایی داماد همسایه یک شخص مملکتی را می پاید و تحلیل ارائه میدهیم اما این پروژه بی اعتمادسازی مردم از حکومت و زیر سوال بردن یکباره برخی (عرض کردم برخی) زحمتکشان و خوش خوشان بودن بی بی سی توجهمان را جلب نمی کند؟؟
نمیدانیم آخر این ماجرا چیست؟؟اما مردانگی آنست که مثل آن عده که وقتی پارچ افتاد و شکست از شادی پر درآوردند چه بخاطر پیشگوییشان چه از روی عناد ، نباشیم.ضرب المثلی است که میگوید این کارها مثل تف سربالا میماند آخر گریبان خودمان را میگیرد.بخدا میبینم این روزها برخی که چشم دیدن آقای مرا نداشتند حالا کیف میکنند و بحث خانه نشین شدن ایشان توسط رئیس جمهور را مطرح میکنند و دل میسوزانند و میشوند کاسه داغتر از آش...مردی همیشه پای حرفاهای آقا باش!!!
یا علی
اگر حرف های امثال آیت الله مصباح، آیت الله جنتی، دکتر زاکانی، فرمانده سپاه، آیت الله مجتبی ذوالنور نماینده رهبری در سپاه، آقای صفار هرندی، آقای شریعتمداری و .... ملاکی برای رفتار اصولگرایان و ولایتمداران نباشد، پس باید به چه کسی نگاه کنیم؟ به آقای جوانفکر و مشایی و بقایی و رحیمی و .... و یا آقای احمدی نژاد که به جای رابطه امام و ماموم بدنبال رابطه پدر و پسری است؟


خیر! بنده گناه افراد سطر پایینی را بیش تر از سطر بالایی می دانم.
باز هم می گویم ما باید فقط به آقا نگاه کنیم! فقط، فقط، فقط، فقط ...
چرا؟
[ لبخند ]
فاصله ی بین لبخند و کروشه ها را بردارید می شود شکلک لبخند در آنجا !
هر چند دلیل لبخند کنار جمله ی شما را نمی دانم !!
در مورد مسائل دینی من هم دقیقا همین را می گویم (مراجعه به فرد وارد!) ، اگر موضوع دین است که لزومی ندارد حتما به شخص ایشان مراجعه کنیم! منظور من در نوشته قبلی ام هم همین بود ، مراجع و صاحب نظران دیگری هم هستند که خدا سایه ایشان را کم نکند که امام کاظم علیه السلام فرمودند فقها دژ اسلام اند ...
بعد آن که اشتباهاتش را کم تر می دانی این جا برمی گردد به تشخیض اعلم بود فقیه که شرایطی دارد و .... اگر تاکیدتان مراجعه به فقیه است ، به نظرم این فقط فقط فقط نوشتن های شما در مورد شخص خاص در این مورد نا به جا است ، زیرا که هر فردی مرجعی دارد که به نظر و تحقیقاتش او اعلم است و شاید نظرش با شما فرق کند!

من نمی گویم حرف و سخن شخص ایشان غلط است و بدون علم و ... اصـلا ، اما نظر من بین کامل و اکمل است.
که بر می گردد به افراد ، که سخن چه کسی را کامل و چه کسی را اکمل می دانند.

در مبانی نظری که برای انتخاب ولی فقیه می آورند، یکی "افقه فیه" است و این یعنی در فقه سیاسی اجتماعی باید که افقه باشد. وقتی اکثر فقها به این نتیجه رسیدند که فلانی در امر سیاست افقه است، یعنی کامل ترین نظر را دارد در امور سیاسی اجتماعی.
هر کس حق دارد مرجعی داشته باشد برای خود، اما هر کس حق ندارد ولی فقیه داشته باشد برای خود!
با سلام و عرض ادب و احترام. من هم قبول داریم که ما باید فقط به آقا نگاه کنیم ولی ایشان همیشه که صریح پیغام نمی دهند. مگر در زمان خاتمی که ما اعتراض می کردیم ایشان صراحت داشتند. آخر مگر نباید از اصحاب ایشان بتوان به چند نفر اعتماد کرد؟ انگار الان آقا خیلی تنها است. از بین مدعیان ولایت، افرادی مثل مطهری که در واقع خود از اصحاب فتنه هستند. احمدی نژاد و دوستانش که به قول شما از بقیه بدترند. افرادی مثل زاکانی و قالیباف و توکلی و ... همهانهایی هستند که به جای برداشتن پارچ آب منتظر افتادن آن هستند. در این روزگار آیا صحابه ای برای آقا نمانده است؟ به مابگویید ترا بخدا. ما در جمع خودمان سر در گم شده ایم و واقعا نمی دانیم به کدام سو باید برویم.

بنده بر خلاف شما هیچ کدام از این آقایان را مطلق رد صلاحیت نمی کنم، می گویم احمدی نژاد خوبی هایی دارد و اشتباهاتی. و آقای زاکانی و توکلی و ... هم همین طور. لذا اصلا این طور نیست که بگوییم هیچ کس نمانده برای انقلاب، خیر بعضی از آقایان در بعضی از موارد دارند اشتباه می کنند، خلاف نظر آقا رفتار می کنند.
بنده هم قبول دارد خیلی وقت ها آقا صریح صحتب نمی کنند، ولی اگر صریح صحبت کردند که دیگر نباید حرفشان را گوش نکرد! اقا در این ایام بسیار امر سکوت می کنند در خیلی از موارد که ما صحبت می کنیم راجع به آن ها!
ای ول ای وله ای ول چند روز غایب بودم از بحث داغ روز عقب افتادم.
"اینان یک به یک برای آن که عرض ارادتی کرده باشند به شیخ، دست بوسش می روند و تذکر می دهند که پارچ در شرف افتادن و شکستن است."
1-شیخی که بشیند که بقیه به دست بوسش بروند بویی از اسلام نبرده. 2- شیخی که به تذکرات بقیه اهمیت ندهد لیاقت ولایت و شیخی ندارد.
"شیخ که خود دستش مشغول به کار واجب تری است هر بار که کسی می آید و این تذکر را می دهد به آن یک نفر می گوید که پارچ را طوری جا به جا کند تا دیگر در خطر افتادن نباشد و این ها اصلا انگار نه انگار!"
1- اگر این کار واجب بوده لازم نبوده شیخ به بقیه تذکر بده خودش این کار را می کرده. ولی اگر اشتباه نکنم و حافظه ام یاری کنه این پارچ بیش از همه به شیخ نزدیک بوده و اگر کسی به پارچ چپ نگاه می کرد جاش تو زندان بود. 2-می شه یه خورده راجع به کارای واجب تر شیخ توضیح بدی.
من از این پستت خیلی خوشم اومد چون میبینم که از شیختون تا اون رده های پایین ساندیس خوران از بالا تا پایین و پشت و رو قهوه ای شدید. و این تازه شروع شده و داستان ادامه داره...
کاملا درست است، حرف صریح ایشان را باید بی چون و چرا پذیرفت. ولی شما از کجا استنباط کرده اید که در این ایام امر به سکوت کرده اند؟

امر بر فرعی و اصلی کردن موضوع که کرده اند!
مصداق امر اصلی را هم که معین کرده اند!
در صحبت های مشهد اول سال، عدم توجه به فریادهایی که از یک گوشه کشور بلند می شود و حواس ها را به خود مشغول می کند را که خواسته اند!
حفظ وحدت میان مسئولین (مسئولین بی قید آمده در فرمایشاتشان) را که امر کرده اند!
عدم بدبین کردن مردن نسبت به مسئولین زحمت کش را که امر کرده اند!
عدم دامن زدن به شایعات را که امر کرده اند!
...
مسئله ی اصلی کشور به شدت چیز دیگری است!!!
چرا فکر می کنید فقط حرف های ایشان درست است؟
چرا فکر می کنید کسان دیگری نیستند که حرف های درستی می زنند؟
چرا اول به خواندن قرآن و نهج البلاغه و احادیث ، مردم را امر نمی کنید اما به خواندن حرف های رهبری تاکید شدید دارید؟ و حق بودن تمام حرف هایشان؟
من سخن خاصی از ایشان مد نظرم نیست که بگویم حق نیست و ... اما مطمئنم و می دانم که بعد از ائمه معصومین کسی نیست که حق تمام باشد!
اما از این تاکید های شــدیــد شما چیز دیگری بر می آید انگار....

وقتی صحبت های آقا را بخوانید، ایشان مکرر تاکید می کنند بر قرآن خواندن و نهج البلاغه خواندن و صحیفه سجادیه خواندن! وقتی ایشان بگوید فرق دارد تا من بگویم!
(دلم می خواست این جا از این شکلک های لبخند بگذارم که بلد نیستم!)
قطعا ممکن است ایشان هم خطا کنند، اما اولا بنده هم مثل شما مصداقی ندارم از اشتباه مشخص ایشان و لذا عقل پوزیتیویستی حکم می کند انسان رجوع کند به آن کس که اشتباهاتش را کم تر می دانی در آن حوزه که اجتهاد ندانی!
دست وسط آن که این تاکید از جهت مواضع سیاسی است و من بعد مدت ها یک پست سیاسی زده ام. این است که خیلی هم تاکید درش نمی بینم!
نکته ی آخر آن که مراجعه ی به حدیث کارشناس می خواهد و اگر کار نابلد برود سراغ حدیث، هدایتی درش نخواهد بود!
۲۱ خرداد ۹۰ ، ۰۲:۲۹ نیرهدی در پاسخ پرستوی مهاجر
عمار که در تمام زندگی اش فقط صحبت نکرد، اگر در صفین روشنگری کرد، در زمانه خلفا مسئول بیت المالشان بود به فرمان حضرت. عمار، عمار است چون می داند کی باید صحبت کند و کی باید سکوت کند!!!
شما از این سخنان برداشت می کنید تذکر به رئیس جمهور را از صریح فرمایشات آقا چه برداشت می کنید؟ همان ها که بالاتر آورده ام.
عرضم این نیست که نباید نسبت به این موضوع حساس بود عرضم آن است که مسئله ی اصلی و دشمن اصلی چیز دیگر و کس دیگری است.
و این جاست که باید به آن پدرو پسر گفت :"دروغگو دروغگو 63 درصدت کو؟؟؟"
"در خانه هم جز پدر همه با او که پسر کوچک است اوقات تلخی می کنند، فحش می دهندش، کتکش می زنند " یعنی 63% را پدرش بر اش از تو صندوق درآورد.
مرسی از این پست عالیتون که حرفای شیخ مهدی و میر را تایید کردید.
۲۱ خرداد ۹۰ ، ۲۲:۰۲ پرستوی مهاجر
سلام

اینکه باید به صحبت های حضرت آقا توجه داشته باشیم صحیح است ولی آیا نباید در کنار علی، عماری، سلمانی، ابوذری یافت که بشود از روشنگری شان استفاده کرد.
مسئله برای من بیشتر اینجاست که در دوره های قبلی هم حضرت آقا صریحا مخالفت خودشان را اعلام نمی کردند،
در سخنان 14 خردادشان فرمودند:" امام ماها را توصیه میکردند به این که مغرور نشویم، خودمان را بالاتر از مردم ندانیم، خودمان را بالاتر از انتقاد ندانیم، بى‌عیب ندانیم. همه‌ى مسئولین طراز اول کشور این را از امام شنیده بودند که بایستى آماده باشیم؛ اگر چنانچه از ما عیب گرفتند، نگوئیم ما بالاتر از اینیم که عیب داشته باشیم، بالاتر از اینیم که به ما انتقادى وارد باشد. خود امام هم همین جور بود. ایشان، هم در نوشته‌هاى خود - بخصوص در اواخر عمر شریفش - هم در اظهارات خود، بارها گفت من در فلان قضیه اشتباه کردم. اقرار کرد به این که در فلان قضیه خطا کرده است؛ این خیلى عظمت لازم دارد. روح یک انسانى باید بزرگ باشد که بتواند یک چنین حرکتى را انجام دهد؛ خودش را منسوب کند به اشتباه و خطا. این معنویت امام بود، این اخلاق امام بود؛ این یکى از ابعاد مهم درس امام به ماست."

خب اگر من برداشتم این باشد که این سخنان خطاب به بعضی هاست که با وجود شواهد و قرائن حاضر به قبول کردن اشتباهات نزدیکانشان نیستند و خود همین ایشان هم می آیند یک بخش دیگری از صحبت های آقا را مبنی بر ازادی در اظهار نظر می گیرند ولی نمی گویند که آقا به من هم تذکر دادند خب اینجا باید ما چیکار کنیم.

سکوت را از نظری قبول دارم که با این همه بلوا به پا کردن طرف را بزرگش کرده ایم. از کاه کوه ساخته ایم. بله درست است که علما باید بیایند و مسائل تئوریک را مطرح کنند و بصیرت ایجاد کنند ولی نه اینکه سیاستمداران ما دچار سیاست زدگی شوند و تیترهای سایت هایشان مخرب و اعتمادزدا باشند.

خلاصه کلام اینکه فعلا سکوت تلخ ولی در عین بالا بردن آگاهی و سفت کردن پایه های شناخت ... چرا که فتنه 88 از غافل بودن سوء استفاده کردند و دیدید که به قول خودتون " داماد لرستان " " فرزند آذربایجان" و " نخست وزیر امام" و ....


موید باشید
خدایا ما مردیم ازبس بزرگان سکوت کردند. سکوت آیت الله یزدی واقعا گوش کردنی است. لطفا گوش کنید: http://jahannews.com/vdcbfgb8zrhbz0p.uiur.html
یعنی اقای یزدی هم خلاف حرف آقا می کند؟ پس شما را بخدا بگویید چه کسی با آقا مانده است؟
۲۲ خرداد ۹۰ ، ۲۳:۳۹ سید طه رضا نیرهدی در پاسخ d
سلام.
فرموده بودید که نگاه کنم تاریخ تولدم را به دستگاه قمری. نگاه کردم و دیدم متولد 25 جمادی و ثانی هستم.
هر چند خیلی اشتباه نکرده بودید، ولی به هر حال متولد دهه ی اول رجب نیستم متاسفانه!
یا علی
سکوت فقط سکوت فقطفقطفقطفقطفقط سکوت
http://jahannews.com/vdcee78zfjh8fvi.b9bj.html
انحراف فقط انحراف فقط انحراف
در بسیارى از اوقات یک مسئله‌ى اصلى در کشور وجود دارد که همه باید همت کنند و به سراغ این مسئله‌ى اصلى بروند؛ باید مسئله‌ى کانونى کشور این باشد؛

اما ناگهان مى‌بینیم از یک گوشه‌اى یک صدائى بلند میشود، یک مسئله‌ى حاشیه‌اى درست می‌کنند، ذهن‌ها متوجه آن می‌شود.

این مثل این می‌ماند که در یک مسافرت مهمى، کاروانى، قطارى دارد حرکت میکند، هدفش رسیدن به یک نقطه‌ى خاص است؛ ناگهان ذهن‌ها را مشغول کنند به یک چیز حاشیه‌اى در بیابان، از راه باز بمانند، احیاناً امکان ادامه‌ى حرکت هم از آنها گرفته شود.

مسائل حاشیه‌اى نباید به میان بیاید. مردم ما خوشبختانه قدرت تحلیل دارند، هوشمندند، هوشیارند؛ می‌توانند مسائل فرعى و حاشیه‌اى را از مسائل اصلى جدا کنند.

توجه شود مسائل حاشیه‌اى کانون توجه افکار عمومى قرار نگیرد.

*بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی 1/1/90


احسنت!
" احسنت! " گذاشتید تشویق شدم!!

این سخنرانیِ رهبر درباره ی زن و حجاب :
http://nasimonline.ir/NSite/FullStory/News/?Id=205359


مربوط به پست "محبت" شما شاید.
منم با رضا 2 و طه رضا موافق سکوتم! آقا گفتند سکوت:
رفسنجانی گفت چشم !توکلی گفت چشم !زاکانی گفت چشم !مهدوی کنی گفت چشم!جنتی گفت چشم! اصلا کل مجلس گفتند چشم!صفار و متکی و مصلحی و ... گفتند چشم! زندانیها هم که دهنشون بسته است و ناخواسته گفتند چشم!
حتی یهودی نژاد هم گفته "پاسخ من به این حرفها فقط سکوته" .
ما هم پیرو آقاییم به خاطر همین 2 ساله فقط راهپیمایی سکوت می کنیم.چه مملکت گل و بلبلی همه با هم تفاهم داریم
سلام یک نکته هست که به نظرم مهم میاد ببینید خیلی از ما صحبتهای رهبری رو می شنویم یا بعضا می خونیم اما مسئله ای که هست اینه که آقا حرف روشن می زنه اما هر کسی یه جوری که اساسا اون جوره مورد نظر خودش هست برداشت می کنه من با نظر اقای نویسنده موافقم اگه همه صحبت ها رو بذاریم کنار هم و البته شرایط رو هم درک کنیم اصل مطلب رهبری رو می فهمیم. و اصولا مثبت این قضیه اینه که می گن هرکسی از ظن خود شد یار من از درون من نجست اسرار من. عرضم تمام متشکرم
بدجوری باختید... همه چیزتون رو... همه دارایی تون رو گذوشتین تو کیسه احمدی نژاد، اون هم خورد رفت... حالا هم دارین توجیه میکنین... فکر کردین به این که آقاتون چقدر افت کرد تو این دو سال؟ فقط به خاطر یک اشتباه که گفت نظر من نزدیکتره... حالا ماله بکشین بابصیرتها!
چه کوته نظری و تنگ نظری عمیقی! که جواب حرف رو با توهین جمع ببندیم... چه قیاس باطلی ....

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی