کهف

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان

۳ مطلب در شهریور ۱۳۸۹ ثبت شده است

يكشنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۸۹، ۰۷:۵۰ ب.ظ

دنیا و آخرت

حاج سید هاشم رضوی -رحمه الله علیه- از شاگردان آیت الله قاضی اوایل انقلاب به شاگردانشان می گویند:

((... اطرافیان آقای خمینی دو گروه هستند ، یک گروه آخرتشان به دنیا می چربد و یک گروه دنیایشان به آخرتشان می چربد . آن گروه که آخرتشان مقدم به دنیا است ، دور و بر آقای خامنه ای جمع هستند ولی آنان که دنیاشان به آخرت مقدم است از دور و بر امام و بعد هم آیت الله خامنه ای جدا می شوند.)) 

خدایا! آخرتمان را بر دنیایمان بچربان!

۶ نظر ۲۸ شهریور ۸۹ ، ۱۹:۵۰
سید طه رضا نیرهدی
جمعه, ۱۹ شهریور ۱۳۸۹، ۰۷:۲۱ ق.ظ

Title-less

بسم الله الرحمن الرحیم        

ماه رمضان هم تمام شد. آن­چه در پی می­آید بخشی است از دعای وداع سیدالساجدین با ماه رمضان. و آن­جا که به فارسی است، برای من حقیر است. دلم تنگ است. آی ماه رمضون!

۶ نظر ۱۹ شهریور ۸۹ ، ۰۷:۲۱
سید طه رضا نیرهدی
پنجشنبه, ۴ شهریور ۱۳۸۹، ۰۹:۰۶ ب.ظ

امام حسن! تولدت مبارک

امشب، شب میلادِ آقای ماست، آقایی که کریم­ترینِ خاندان کرم است. امشب میکائیل بساط عیش فرشتگان را خودش ترتیب می­ دهد و جبریل، محرمِ رحمت لالعالمین دور اشرف­ الناس می­ گردد تا از محمد عیدی بگیرد. امشب اگر گوش­هایت را تیز کنی، می­ شنوی صدای بال زدن فطرس را. ابوالحسن شاد است و فرشتگان و اولیا می­ دانند امشب باید از مولا عیدی گرفت. فقها می­ گویند امامت و ولایت بر عهده­ ی افضل خلایق زمان است و چه کسی است که نداند تو حدود ده­ سالی امام بوده­ ای بر ارباب، بر سیدالشهدا.

اما در این میان قضیه­ ی فاطمه متفاوت است. تو برای پیامبر(ص) اولین نوه­ ای و بسیار مبارک هم. برای امیرالمومنین اولین فرزند و بسیار هم محبوب. اما برای بی­ بی تو بیش­تر رفیقی تا اولاد و گمان می­ کنم برای فاطمه(س) محبوب­ترینی. که اگر نه چرا فقط به تو شیر داد؟! چرا فقط به تو اجازه­ی همراهی در کوچه را داد؟! چرا این شب­های آخر با تو درد دل می­ کرد؟! و چرا ...

آقای ما!یا ابا محمد! به حق برادرت و وصیّت و رفیقت حضرت ارباب، ما را هم در بهشت، میهمان دارالمضیفت کن؛ که از کریم این برمی­ آید.

آقا! تو که می­ دانی هیچ کس را اندازه­ ی تو دوست ندارم، حتی مادرم را حتی پدرم را! تو می­ دانی. به خدا قسم تو می­دانی.

امشب می­ خواهم بروم مجلس سعید. شاید هم بروم حاج محمود، شاید هم بروم حاج منصور، ... ، شاید هم سر بگذارم به بیابان و تا صبح برقصم.

امشب مستِ مستِ مستم؛ یک فرشته­ ای، حوری­ ای چیزی بیاد زیر بغل­هام رو بگیره!

۱۸ نظر ۰۴ شهریور ۸۹ ، ۲۱:۰۶
سید طه رضا نیرهدی